درآمد سالانه صنعت تولید محتوا به دهها میلیارد دلار میرسد اما نکته اصلی این است: روشهای درآمدزایی از این بازار پرسود کداماند؟ اگر تصور میکنید انواع تولید محتوا فقط به نوشتن مقاله یا پست اینستاگرامی محدود میشود، سخت در اشتباهید. روشهای بسیار متنوع و جذابی در محتواسازی وجود دارد که در این مقاله از تسمینو به آنها اشاره خواهیم کرد.
پیش از بررسی راه های تولید محتوا، دو مفهوم اولیه را از ابتدا شرح میدهیم. محتوا یا Content که عبارت است از اطلاعات، پیام یا هر نوع بیان که در بسترهای مختلف با مخاطبان به اشتراک گذاشته میشود. تولید محتوا یا Content Creation نیز فرایند طراحی، توسعه، پردازش و ساخت نهایی محتوا با هدف جلبتوجه، اطلاعرسانی یا سرگرمی است. محتوا از نظر روشهای تولید به چند دسته اصلی تقسیم میشود که در جدول زیر هر نوع را نام بردهایم:
انواع تولید محتوا براساس روش ساخت |
|||||
روش تولید محتوا |
نوع محتوا |
||||
تولید محتوای متنی |
وبلاگ | مقالات تخصصی | محتوای صفحات وب | خبرنامه و ایمیل |
کپشن شبکههای اجتماعی |
تولید محتوای بصری |
تصاویر | ویدیوها |
گیفها و انیمیشنها |
||
تولید محتوای صوتی |
پادکست | کتابهای صوتی | |||
تولید محتوای تعاملی | آزمونها و نظرسنجیها | ابزارهای آنلاین | محتوای تولیدشده توسط کاربر |
شاید بپرسید آشنایی با فرمتهای متفاوت کانتنت چه اهمیتی دارد؟ اینجاست که مفهوم رقابت در بازاریابی اهمیتش را نشان میدهد؛ انتخاب بهترین متد از میان روشهای مختلفِ تولید محتوا، مسیر را برای پیروزی بر رقبا هموار میکند.
در مطلب پیشرو نهتنها انواع تولید محتوا در فضای مجازی را زیر ذرهبین قرار دادهایم، بلکه راه انتخاب مناسبترین روش را نیز تشریح میکنیم. پس اگر میخواهید برنده بازار محتوا شوید، این مقاله را از دست ندهید.
تولید محتوای متنی؛ یکی از بنیادیترین روشهای بازاریابی دیجیتال
محتوای متنی یکی از پایههای بازاریابی دیجیتالی و دروازه ورود به آن است. متنها مفاهیم آموزشی، اطلاعرسانی، سرگرمی یا تبلیغ فروش را مطرح میکنند. تولید محتوای متنی در واقع هنر ترکیب نوشتار با فنون بازاریابی، طبق سلیقه کاربر هدف است. نویسنده محتوا باید در کنار تسلط بر قواعد نگارشی زبان، مفاهیم فروش را نیز در متن بگنجاند.
لحن یک مقاله باید شفاف، جذاب و عاری از زیادهگویی باشد. طبق گزارش SEOwind، نقش محتوای متنی در سودرسانی به کسبوکارها شگفتانگیز است؛ بهطوریکه ۸۱ درصد از بازاریابها، مقالهنویسی را در استراتژیشان گنجاندهاند. همچنین براساس ادعای سمراش، کسبوکارهایی با حداقل ۱۶ مقاله جدید در ماه، ۴/۵ برابر لید (Lead) بیشتر نسبت به رقبا تولید میکنند.
انواع محتوای متنی؛ از بلاگ تا ایمیل
هرکدام از انواع تولید محتوا دربرگیرنده چند زیرمجموعه هستند. محتوای نوشتاری نیز در قالب فرمتهای مختلف منتشر میشود. آشنایی با محبوبترین فرمتهای محتوا کمک میکند تا مناسبترین روش برای اتصال به مشتریان انتخاب شود. اصلیترین انواع تولید محتوا متنی را در ادامه بررسی کردهایم.
۱- وبلاگ ها
وبلاگ که امروزه بیشتر با عنوان بلاگ شناخته میشود، یکی از سادهترین فرمهای محتوای متنی است. وبلاگها حدود ۳۰ سال پیش، سایتهایی برای نوشتن خاطرات روزانه، دلنوشتهها یا نظرات شخصی بودند. سپس کسبوکارها اهمیت وبلاگ و مقاله روی کاربران وب را درک کردند. امروزه سایت اصلی بیشتر سازمانهای موفق، یک بخش مجزا بهعنوان بلاگ دارد.
پستهای مختلف (همان مقالات)، بهترتیب انتشار در بلاگ قرار میگیرند. از مهمترین ویژگیهای وبلاگ نویسی میتوان به لحن عادی (نه رسمی، نه محاورهای) اشاره کرد. با لحن معمولی، انتقال مفاهیم بین برند و مخاطب راحتتر صورت میگیرد. مقاله بلاگ معمولاً بهگونهای نوشته میشود که کاربر تشویق به تعامل با کامنت شود.
۲- مقالات تخصصی
نوع دیگر محتوای متنی که شباهت زیادی به وبلاگ دارد، مقاله تخصصی است. مقالات تخصصی نوعی نوشتار هستند که موضوعِ تخصصی را با جزئیات کامل تشریح میکنند. مقاله تخصصی باید مفاهیم زیرمجموعه موضوعِ کلی را بهطورکامل پوشش دهد. از راهنمای تخصصی باید انتظار یک متن طولانی اما منسجم و خواندنی را داشت. در این فرمت، مفاهیم پیچیده با بیانی قابلفهم نوشته میشوند.
برخی بین راهنمای تخصصی و محتوای بلاگ تمایزی قائل نمیشوند اما مقالات از نظر طول متن، ساختار و لحن متفاوت هستند. مقالات تخصصی طولانیترند و با لحن حرفهای از دید سومشخص موضوع را بررسی میکنند. این نوع محتوا در بلاگ سایت یا حتی در قالب کتاب الکترونیکی منتشر میشود.
۳- محتوای صفحات وب
یکی دیگر از انواع تولید محتوا متنی، محتوای صفحات وب هستند. شاید بپرسید محتوای صفحه وب چه تفاوتی با بلاگ یا مقاله تخصصی دارد؟ باید گفت سایت برندهای موفق، بخشهای مختلفی مثل صفحه اصلی و بلاگ دارد، اما این دو پایان ماجرا نیستند. تقریباً همه سایتهای تجاری از صفحات دیگری مثل صفحه محصول، صفحه دستهبندی و لندینگها نیز تشکیل شدهاند.
موفقترین کسبوکارها از محتوای صفحه محصول برای بررسی و معرفی کالا یا خدمات استفاده میکنند. متن صفحات دستهبندی نیز روی معرفی تنوع محصولات مانور میدهند. در صفحه اصلی یا لندینگ نیز معرفی نقاط قوت و برتریهای چشمگیر برند انجام میشود.
نوشتن محتوای متنیِ هرکدام از این صفحات نیازمند تخصص است. نویسنده باید متن صفحات وب را بهگونهای تنظیم کند که منجر به ترغیب خواننده برای کلیک روی دکمه خرید شود.
۴- خبرنامه و ایمیل
یکی از قدیمیترین ابزارهای بازاریابی، خبرنامه ایمیلی است. خبرنامهها در گذشته از طریق ابزارهایی مثل RSS منتشر میشدند اما اکنون بیشتر در قالب ایمیل ارسال میشوند. محتوای ایمیل ارسالی از کسبوکار به مخاطب هدف، محدود به مضامینی مثل اطلاعات ثبتنام یا پرداخت نیست.
کاربرد محتوای Newsletter بهخصوص در گذشته، معمولاً ساخت لید و هدایت ترافیک ارگانیک است. خبرنامه ایمیلی قدمتی بهاندازه فناوری Email دارد. کسبوکارها بهمرور متوجه قدرت ایمیل مارکتینگ شدند. ایمیلها حاوی مقالات، اخبار برند یا حتی محتوای مرتبط خریدهای قبلی میشوند.
خبرنامه ایمیلی با دیزاین خاصی طراحی میشود و لینکهای مختلفی در آن قرار دارند. خبرنامه و ایمیل برای زدن چند نشان (فروش، برندسازی، ایجاد رابطه با مخاطب) با یک تیر گزینه فوقالعادهای هستند.
۵- کپشن شبکههای اجتماعی
شبکههای اجتماعی علاوهبر عکس و ویدیو، راهی برای انتشار متن نیز هستند. البته، محتوای متنی نوشتهشده در کپشن پست سوشال با متن مقاله بلاگ تفاوت زیادی دارد. بااینحال نمیتوان انکار کرد که کپشننویسی شبکه اجتماعی اکنون به یک تخصص در بازاریابی دیجیتال تبدیل شده است.
محتوای متنی در پلتفرمهایی مثل اینستاگرام، لینکدین، فیسبوک و توییتر با لحن خودمانی و گاه محاورهای نوشته میشود. از پستهای شبکه اجتماعی علاوهبر سرگرمی و جلبتوجه، برای هدایت ترافیک طبیعی به وبسایت نیز استفاده میشود.
نکته مهم هنگام نوشتن متن پست، دقت به ماهیت پلتفرم است؛ مثلاً کاربر لینکدین با اینستاگرام فرق دارد و فضای پلتفرمها نیز متفاوتاند، پس نمیتوان از یک نوشته برای هردو استفاده کرد. کپشن پست میتواند در راستای تکمیل اطلاعات ارائهشده در عکس یا ویدیو نیز نوشته شود.
مزایا و معایب تولید محتوای متنی
پیش از بررسی نقاط قوت و ضعف محتوای متنی، باید این نکته را یادآور شویم که نوشتار، ستون مهره وب است. اولین فرم ارائه اطلاعات پس از راهاندازی وب، ساختار متنی بود. پس نباید نقش مهمش را نادیده گرفت. سِت گودین، کارآفرین و وبلاگنویس آمریکایی درباره اهمیت این نوع از محتوا میگوید:
بهترین راه برای رساندن پیامتان به گوش دیگران، نوشتن آن است.
بااینوجود، محتوای نوشتاری را از نظر کاستیها و برتریهایش در صنعت بازاریابی بررسی میکنیم. درک درست مزایا و ضعفهای این فرمت به تدوین یک استراتژی بازاریابی بهینه کمک میکند. موارد زیر برای همه فرمتهای متنی صدق میکنند.
نقاط قوت تولید محتوا از نوع متنی
استفاده از متن و نوشتار در بازاریابی فواید زیر را دارد:
- اثر حیاتی محتوا برای سئو: بهینهسازی برای موتورهای جستجو یا SEO یکی از اهداف کسب و کار است. مقالات نقش مهمی در سئو ایفا میکنند. برای مثال، گنجاندن ماهرانه کلمات کلیدی و عبارات جستجوشده در بدنه متن، رتبه مقاله در صفحه نتایج را بهبود میدهد. بهینهسازیِ بینقص موجب روانهشدن ترافیک ارگانیک به سایت و در نتیجه فروش بیشتر میشود.
- محبوبیت محتوای متنی برای کاربران: نوشتار یکی از راههای باستانی برقراری ارتباط است. محتوای متنی در میان کاربران اینترنت محبوبیت دارد چون بهراحتی قابل درک است. در مقاله یک نویسنده ماهر، خواننده پاسخ موردنظرش را بهسرعت پیدا خواهد کرد. این ویژگی در مقالات تخصصی حیاتی است چون کاربر قادر خواهد بود با سرعت دلخواه، مفاهیم را مطالعه کند.
- اقتصادیبودن محتوای متنی: تولید محتوا از نوع متنی معمولاً نسبت به روشهای دیگر همچون ساخت ویدیو هزینه کمتری دارد. اگرچه، پیداکردن یک نویسنده خوب شاید پروسهای زمانبر و گران باشد یا برای استخراج موضوعات و کلمات کلیدی به ابزارهای غیررایگان نیاز شود، اما محتوانویسی بهطورکلی یک راهکار مقرونبهصرفه در بازاریابی است.
- برندسازی و تقویت اعتبار: اگر مقالات به بهترین شکل ممکن و با دقیقترین دیتا نوشته شوند، برند را به یک منبع موثق در حوزه فعالیتش تبدیل خواهند کرد. ارائه اطلاعات دقیق و صحیح به کاربران، وفاداری آنها به برند را تقویت میکند.
کاستیهای انتخاب مقاله برای تولید محتوا
با وجود موارد جذاب فوق، از معایب تولید محتوای متنی میتوان به نکات زیر اشاره کرد:
- جذابیت بصری کمتر نسبت به ویدیو: از نظر جلبتوجه مخاطب مخصوصاً در بازه زمانی کوتاه، مطالب نوشتاری در آستانه شکست کامل توسط ویدیوها و اینفوگرافی هستند. شکل ارائه مطلب در قالب تصویر و ویدیو میتواند بسیار جذابتر از متن و کلمه باشد. بهرهمندی از استراتژی محتواییِ متنوع و بهکارگیری مقالات برای موضوع مناسب، این چالش را برطرف میکند.
- چالش سلیقه و دسترسیپذیری متن: برخی از افراد علاقهای به خواندن متن ندارند. برخی طبق سلیقه ویدیو را به متن ترجیح میدهند باید برای دسترسیپذیری مقاله تدابیری اندیشید. روخوانی خودکار متن با هوش مصنوعی برای افراد نابینا یک راهکار هوشمندانه است که در برندینگ تأثیر مثبتی دارد.
- اشباع وب از محتوای نوشتاری: نمیتوان انکار کرد که درحالحاضر، اینترنت سرشار از مقاله و مطالب تکراری است. بههمینخاطر، تهیه مطلب سودمند درباره موضوعی که رقبا روی آن مانور سنگین دادهاند دشوار است و زحمت زیادی میطلبد. برای غلبه بر این چالش، کسبوکار باید متخصص سئوی خبره را در کنار نویسنده ماهر بهکار گیرد.
- زمانبربودن تولید محتوای متنی: ساخت محتوای متنی مخصوصاً یک نمونه باکیفیت در حوزههای پررقابت میتواند زمانبر باشد. تهیه یک سیر محتوایی مناسب، گردآوری اطلاعات اولیه و در نهایت، نگارش با رعایت قواعد دستور زبان نیازمند زمان کافی است. البته، در صورت انجام وظایف به بهترین شکل ممکن، از هدررفتن زمان جلوگیری میشود.
- نارسایی لحن و نیت در نوشتار: سوءتفاهم هنگام ردوبدلکردن پیامهای متنی برای هرکس پیش میآید. محتوای نوشتاری نیز از چنین خطری مصون نخواهد بود. لحن و نیت در متن شاید باعث برداشت متفاوت شود و همین روی عملکرد مقاله و چهره برند تأثیر منفی میگذارد. سپردن مقاله به آژانسهای حرفهای تولید محتوا و رپورتاژ مثل تسمینو این ریسک را به حداقل میرساند.
تولید محتوای بصری؛ روشی جذاب برای جلب سریع توجه
یکی از پرکاربردترین انواع تولید محتوا، استفاده از فرمتهای بصری و چندرسانهای است. از نظر تعریف، محتوای بصری (Visual) یا چندرسانهای (Multimedia) به ادغام انواع مختلف تصویر ( عکس ثابت، اینفوگرافی یا ویدیو) با هدف انتقال اطلاعات گفته میشود.
استفاده از این نوع محتوا در بازاریابی اینترنتی بیشتر در قالب تعریفکردن یک داستان و با هدف جلبتوجه سریع انجام میشود. هنگام استفاده از محتوای چندرسانهای میتوان بینایی و شنوایی کاربر را بهطور همزمان درگیر کرد. همین باعث شده که مولتیمدیا به یک ابزار بسیار قدرتمند در بازاریابی محتوایی تبدیل شود.
درست مثل مقالات، محتوای بصری نیز در فرمتهای مختلف تولید میشود که در ادامه آنها را معرفی کردهایم.
۱- تصاویر (عکس و اینفوگرافیک)
در میان روش های تولید محتوا، استفاده از تصویر و اینفوگرافیک حالا دیگر کاملاً رایج است. تصاویر در بازاریابی یک لحظه، مفهوم، ایده یا محصولی خاص را به نمایش میگذارند. تصویر میتواند شامل عکس (ثبتشده با دوربین)، تصویرسازی دیجیتالی، آیکون یا یک جلوه گرافیکی خاص شود.
تصاویر از طریق ارائه بافت بصری نوستالژیک، تحریک احساسات و جلب ناگهانیِ توجه موجب برقراری ارتباط با بیننده میشوند. در مارکتینگ و تولید محتوا، تصاویر باکیفیت برای برانگیختن تعامل و انتقال مفهوم، انتخاب مناسبی هستند.
اینفوگرافیکها ارائهای بصری از دادهها، اطلاعات یا دانش هستند. این نوع محتوا برای سادهسازی مفاهیم پیچیده و نشاندادنشان در فرمتهای قابلدرک کارایی دارد. اینفوگرافیک اکثراً ترکیبی از متن کوتاه، عکس، نمودار و آیکون است. هنگام ساخت این نوع تصویر نباید هدف اصلی یعنی انتقال سریع و بیدردسر مفاهیم پیچیده را از یاد برد.
۲- ویدیوها (آموزشی، تبلیغاتی، نقدوبررسی، معرفی محصول)
ویدیو در مارکتینگ محتوا برای افزایش آگاهی برند، نیز کاربرد دارد. همچنین کلیپهای معرفی محصول نیز برای آشنایی مخاطب با محصولات استفاده میشوند. انواع نقدوبررسی هم بیشتر برای تولیدکنندگان محتوای مستقل کاربرد دارد. نقد ویدیویی محصولات مختلف همواره یکی از ترندهای جنجالی بوده است.
برای بررسی تفاوت ویدیو با سایر انواع تولید محتوا بصری مثل تصاویر میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- تشویق به تعامل و درگیرکردن مخاطب: در ویدیو استفاده از لحن محاورهای عادی است. لحن غیررسمی امکان طرح یک ادعای پرسروصدا را فراهم میکند. کسبوکارها با استفاده از این ترفند، اینتراکشن بالایی جذب میکنند. حرکات صورت راوی در کنار صدا، افکتهای مختلف و روایت هیجانانگیز منجر به تعامل مخاطب میشوند. استفاده همزمان از این فاکتورها در مقاله یا عکس امکانپذیر نیست.
- ارائه اطلاعات به سبک هیجانانگیز: ویدیوها میتوانند اطلاعات طولانی و پیچیده را در قالب ساختاری هیجانانگیز به کاربر انتقال دهند. عکس و اینفوگرافی نیازمند تلاش فعالانه کاربر برای درک مطلب هستند. اما در ویدیو، مفهوم با جلوهای گرافیکی و صدای راوی توضیح داده میشود. بدین سو، فرایند درک مطلب آسانتر صورت میگیرد.
- اتصال احساسی با بیننده: در ویدیو حالت صورت راوی مشاهده و موسیقی نیز شنیده میشود. این موارد در کنار سناریوی قوی و ادیت جذاب، احساسات را تحریک میکنند. اتصال احساسی عمیق با مخاطب هدف، موجب ماندگاری برند خواهد شد. سایر فرمهای محتوا بهسختی میتوانند این حد از اثرگذاری را داشته باشند.
۳- گیفها و انیمیشنها
در بررسی انواع تولید محتوا در فضای مجازی نباید گیفها و انیمیشنها را از یاد برد! آنها شاید بهاندازه انواع دیگر پرکاربرد نباشند اما کارایی خاصی دارند. گیف یا GIF (مخفف عبارت Graphics Interchange Format) نوعی از ویدیوی کوتاه است که در چرخههای متوالی یا لوپ پخش میشود.
گیفها در بازاریابی برای انتقال سریع احساسات و برانگیختن واکنش استفاده میشوند. این نوع از تصاویر بهخاطر حجم اندک و سازگاری با پلتفرمهای مختلف، بهوفور در شبکههای اجتماعی و پیامرسانها مشاهده میشوند. برندها در اکانتهای سوشال از این فرم محتوا برای برقراری ارتباط صمیمانه با کاربر استفاده میکنند.
انیمیشنها فرم جامعتر و کاربردیتر گیفها هستند. از انیمیشنها میتوان برای نمایش محصول، آموزش نحوه کارکرد آن یا حتی اطلاعرسانی استفاده کرد. انیمیشن از گیف طولانیتر است اما معمولاً از ویدیوها کوتاهتر خواهد بود. همچنین برخی از انواع انیمیشنها از طریق کلیک یا هاوِر (بردن نشانگر ماوس روی نقطهای خاص) تعامل را امکانپذیر میکنند.
مزایا و معایب تولید محتوای بصری
محتوای بصری از پویایی فوقالعادهای برخوردار است و کاربر را سرگرم میکند؛ بههمینخاطر برندها نیز از نفوذ گسترده محتوای بصری برای پیشبرد اهداف تجاری استفاده میکنند. در پایین ابتدا به برتریها و سپس کمبودهای محتوای چندرسانهای اشاره خواهیم کرد.
نقاط قوت محتوای بصری
کارکردهای انواع گیف، ویدیو و تصویر را در قالب نکات زیر میخوانید.
- بهبود انگیجمنت: در سطح وب مخصوصاً شبکههای مجازی، هر کاربر به انبوهی از محتوا برخورد میکند. در این میان، محتوای تصویری بهمیزان قابلتوجهی موجب افزایش انگیجمنت (Engagement) یا نرخ مشارکت میشود. از طرف دیگر، انسانها توانایی بالایی برای بهخاطرسپردن تصاویر دارند. سرعت مغز در پردازش عکس از متن بیشتر است.
- برقراری ارتباط بهینه با مخاطب: یکی از اصلیترین وظایف محتوای بصری سادهسازی اطلاعات پیچیده است. با استفاده از ویدیو یا تصویر، پیچیدهترین دادهها در قالب یک بسته اطلاعاتی خلاصه و هیجانانگیز آماده میشود. با پیشرفت هوش مصنوعی، ابزارهای زیرنویس و مترجم توسعه داده شدهاند؛ این ابزارها دادههای تصویر یا سناریوی ویدیو را ترجمه میکنند.
- نقش مثبت در سئو: کسب رتبه در صفحه نتایج گوگل فقط بهوسیله محتوای متنی انجام نمیشود. تصاویر یا ویدیوها نیز بهعنوان نتایج برتر برای کاربر به نمایش در میآیند. قراردادن برچسب زمانی (Timestamp) روی ویدیو و نوشتن متن جایگزین (Alt text) برای عکسها به سئوی محتوای بصری کمک میکند.
- احتمال وایرال شدن: هر روز شاهد فراگیرشدن ویدیوها و عکسها در سوشال مدیا هستیم. اگر ویدیو یا تصویر مستقیم به هدف بزند، امکان وایرالشدنش وجود دارد؛ این یعنی هدف قراردادن حجم بالایی از مخاطبان در حداقل بازه زمانی ممکن!
- نشر محتوای بصری در پلتفرمهای مختلف: شاید شما یک ویدیو یا عکس تکراری را هم در اینستاگرام، هم در توییتر و هم در یک پیامرسان دیده باشید. این یکی از نقاط قوت محتوای بصری است. پلتفرمها قابلیتهایی را فراهم کردهاند که کاربر فقط با چند کلیک، محتوا را با دوستانش در بسترهای دیگر به اشتراک بگذارد.
معایب محتوای ویدیویی و تصویری
علیرغم مزایا، نکات نهچندان مثبتی هم در رابطه با عملکرد محتوای بصری وجود دارد:
- هزینه گران تولید: کسبوکارهای فعال در حوزههای پررقابت، محکوم به تولید محتوای بصری با کیفیت بینقص هستند. برای ساخت چنین محتوایی به ادیتور و فیلمبردار ماهر، سختافزار مدرن و نرمافزارهای قدرتمند نیاز است. همه اینها باعث افزایش هزینههای تولید میشوند.
- ضعف در دسترسیپذیری: همه کاربران قادر به درک محتوای بصری نیستند. برای مثال، افراد دچار ضعف بینایی احتمالاً در درک کامل محتوای بصری دچار مشکل میشوند. در این حالت، قراردادن متن آلت تصویر یا زیرنویس ویدیو تا حد زیادی مشکل را برطرف خواهد کرد.
- حجم زیاد محتوا و مسئله پهنای باند: محتوای بصری بهطورکلی حجم زیادی از اینترنت کاربر را مصرف میکند. ویدیوهای باکیفیت یوتیوب یا حتی ریلز اینستاگرام به پهنای باند مناسب نیاز دارند. مسئله زیرساخت اینترنت برای محتوای بصری و حتی پخش زنده به یک چالش جدی تبدیل شده است.
با وجود نکات منفی، ویدیوها و عکسها بهشرط شناخت پتانسیل و نیاز مخاطبان میتواند به یک ابزار قدرتمند برای کسبوکار تبدیل شود. مدیران بخش بازاریابی و خلاقیت باید بتوانند میان نقاط ضعف و قوت محتوای بصری تعادل ایجاد کنند.
تولید محتوای صوتی؛ فرصتطلبی در جذب مخاطب هدف
رانندگی از خانه تا محل کار را در نظر بگیرید؛ چه کسی میتواند پشت فرمان، مقاله بلاگ بخواند یا ویدیو تماشا کند؟ اما یک نوع محتوا را میتوان با خیال راحت در هر حالت مصرف کرد: محتوای صوتی! تعریف معنایی آن بسیار ساده است: هر پیامی که فقط با استفاده از صوت تولید و پخش شود یک محتوای شنیداری بهشمار میآید.
گری وِینرچاک، کارآفرین و سخنران آمریکایی درباره محتوای شنیداری میگوید:
صوت، آینده محتوا است. محتوای صوتی در مقایسه با سبکهای دیگر صمیمیتر، شخصیتر و درگیرکنندهتر است.
کسبوکارهای موفق با شناخت فرصت طلایی ایجادشده از طریق صوت، به بهترین شکل ممکن از محتوای شنیداری استفاده میکنند. در ادامه با دو نوع پرکاربرد Audio Content آشنا خواهید شد:
۱- پادکستها
در بین انواع تولید محتوا یکی از محبوبترین فرمتهای مدرن، پادکست است. پادکستها در اکثر مواقع از فایلهای صوتی دیجیتالی تشکیل شدهاند که بهصورت سریالی برای دانلود یا استریم در دسترس مخاطبان قرار میگیرند.
در پادکستها نیازی به رعایت قواعد نگارش نیست یا پیچیدگیهای ویرایش محتوای بصری وجود ندارد. بههمیندلیل، دست ضبطکنندگان پادکست برای انتخاب لحن و نوع برقراری ارتباط کاملاً باز است. محتوای Podcast موضوعات گوناگونی مثل سرگرمی، داستانسرایی، مصاحبه، اخبار، تحلیلوبررسی و آموزش را در بر میگیرد.
۲- کتابهای صوتی
یکی دیگر از روشهای تولید محتوا در بخش شنیداری، انتشار انواع کتاب صوتی است که روزبهروز با استقبال بیشتری روبهرو میشود. یک Audiobook در واقع روخوانی کتاب یا هر اثر نوشتاری دیگر با صدای بلند است. افرادی بدون زمان کافی برای مطالعه کتاب، میتوانند با خیال راحت، هرلحظه و در هر مکان به کتاب صوتی موردعلاقهشان گوش بدهند. بیشتر کتابهای صوتی همراه با متن اصلی اثر منتشر میشوند.
مزایا و معایب محتوای صوتی
باوجود قدمت کمتر پادکستها و کتابهای صوتی نسبت به انواع تولید محتوا دیگر، طی سالهای اخیر به حد کافی از این سبک استفاده شده است. همانند هر نوع دیگر از محتوا، روشهای شنیداری نیز مزایا و معایب خاصی دارند.
برتریهای ساخت محتوای صوتی
ابتدا مزایای استفاده از محتوای صوتی در کسبوکار را بررسی میکنیم.
- دسترسیپذیری بهتر نسبت به ویدیو: محتوای صوتی برای گستره وسیعتری از مخاطبان در دسترس قرار میگیرد. افرادی که از نظر بینایی کمتوان یا ناتوان هستند و همچنین کسانی که در خواندن متن چالش دارند، مخاطب مناسبی برای این محتوا خواهند بود.
- اثرگذاری عمیق: در محتوای صوتی، صدا و لحن راوی توسط مخاطب شنیده میشود. تکنیکهای داستانسرایی و آواشناسی زبان نیز اثرگذاری را دوچندان میکنند. این عوامل در مجموع باعث میشوند اتصال عمیقی بین شنونده محتوا با راوی (برند) برقرار شود. اگر انگیجمنت تا این حد عمیق باشد، ماندگاری مطالب در ذهن نیز بسیار بیشتر خواهد شد.
- افزایش استقبال از محتوای صوتی: با پیشرفت تکنولوژی، ظهور انواع اسپیکرهای هوشمند و پلتفرمهای استریم، محبوبیت محتوای شنیداری نیز روزبهروز بیشتر میشود. برندها با ایفای نقش تبلیغاتی در پلتفرمها یا ساخت مستقیم محتوای صوتی با مخاطبان ارتباط برقرار میکنند.
- تبدیلپذیری محتوای صوتی به فرمتهای دیگر: محتوای نوشتاری یا برخی از ویدیوها را میتوان بهراحتی به یک کتاب صوتی یا پادکست تبدیل کرد. برعکس این حالت نیز وجود دارد. فقط کافیست تیم محتوا کمی زرنگ و کاربلد باشد تا اثرگذاری در هر فرم حفظ شود.
معایب تولید محتوای صوتی
گذشته از نقاط مثبت، چند نکته منفی نیز درباره تولید محتوای صوتی وجود دارد:
- چالشهای تولید: تهیه و تدوین محتوای صوتی باکیفیت نیازمند مهارتهای خاص، تجهیزات و زمان کافی است. کیفیت نامطلوب صدا موجب زدگی مخاطبان و ایجاد تجربه کاربری بد میشود. تجهیزات ضبط صدا نیز گران هستند. هماهنگی برای حضور مهمان نیز نیازمند برنامهریزی یا تأمین مالی است.
- فقدان المانهای بصری: در محتوای صوتی هیچگونه عنصر بصری مثل نمودار یا حتی یک عکس معمولی هم وجود ندارد. این عامل در کنار سناریوی ضعیف شاید به یک محتوای سطحی ختم شود. بههمینخاطر معمولاً ارائه محتوای تخصصی در قالب پادکست یا کتاب صوتی انجام نمیشود.
- محدودیت در دعوت کاربر به اقدام: برخلاف ویدیو یا محتوای متنی، در پادکست و کتاب صوتی فرصت چندان مناسبی برای اجرای ترفند Call-to-Action وجود ندارد. بهجز دعوت به گذاشتن کامنت، ترغیب کاربر به خرید یا کلیک در محتوای صوتی حالت جالبی نخواهد داشت.
در یک کلام میتوان گفت محتوای صوتی مخاطب خاص خودش را دارد و کاملاً نیچ (Niche) است. پس برای ساخت آن بهتر است فرایند تحقیقوبررسی شناسایی مخاطب هدف و تعیین پرسونا با دقت کامل انجام شود.
تولید محتوای تعاملی؛ روشی نوین برای ساخت محتوا با مشارکت کاربران
یکی از جدیدترین ترندها در پلتفرمهای محتوا، استفاده از Interactive Content است. محتوای تعاملی هر نوعی از محتوای دیجیتال است که ساختش به مشارکت فعالانه کاربر وابسته باشد. در این سبک تولید محتوا، کاربر بهجایآنکه مصرفکننده صرف مطلب باشد، در تولید مشارکت خواهد داشت.
برخلاف محتوای سنتیِ غیرپویا (استاتیک) که یکطرفه توسط کاربر مصرف میشود، این فرمت محتوا از نوع پویا (دینامیک) است. مخاطبان هدف در سبک نوین مشارکتی قادرند با رفتارهایی مثل کلیک، اسکرول یا واردکردنِ اطلاعات به تعامل با محتوا بپردازند.
مهمترین کاربردهای Interactive Content، عبارتاند از:
- ایجاد لید (سرنخ): با هدف ارائه نتایجشخصیسازیشده میتوان اطلاعات کاربر را دریافت کرد.
- افزایش آگاهی از برند: از طریق بهاشتراکگذاری محتوای تعاملی، برند بیشتر دیده خواهد شد. در بازارهایی با رقابت سنگین، محتوای اینتراکتیو راهی کارآمد برای تمایز از دیگران است.
- آموزش و پرورش مخاطب: ابزارهایی مثل راهنما، شبیهساز و تجربههای آموزشیِ بازیانگارانه (Gamified)، برند را بهعنوان یک منبع موثق معرفی میکنند.
- تحقیقوبررسی بازار: تحلیل رفتار کاربران و دادههای ورودی آنها هنگام تعامل با محتوا، دید عمیقی نسبت به وضعیت بازار ارائه خواهد کرد.
- نمایش و معرفی محصول: تهیه محتوای مشارکتی با محوریت یک محصول جدید میتواند مشتریان بالقوه را با آیتم آشنا کند تا از این طریق نسبت به خرید اطمینان کسب کنند.
در پلتفرمهایی مثل شبکههای اجتماعی که اشباع محتوا در آنها بیداد میکند، Interactive Content یک گزینه فوقالعاده خواهد بود. مثل سایر روشهای تولید محتوا، متد تعاملی نیز در قالب فرمتهای مختلف تهیه میشود که در ادامه آنها را معرفی میکنیم.
۱- آزمونها و نظرسنجیها
با یکبار سرزدن به اینستاگرام با مثالهایی از آزمون یا کوییز (Quiz) و نظرسنجی (Poll) آشنا خواهید شد. این فرمتها به شبکههای اجتماعی محدود نیستند. آزمونها و نظرسنجیها جزو پرکاربردترین انواع تولید محتوا تعاملی بهحساب میآیند.
آنها بهگونهای طراحی شدهاند که نهتنها تعاملبرانگیز باشند، بلکه تجربه کاربری لذتبخشی دارند و معمولاً به آگاهیبخشی هم منجر میشوند. برخلاف آزمون، در نظرسنجی معمولاً خبری از نتیجه شخصیسازیشده نیست. اغلب از مجموعه پاسخهای کاربران برای نمایش یک ترند یا نظرات کلی جمعی از کاربران استفاده میشود.
۲- ابزارهای آنلاین
ابزارهای آنلاین نیز نوع دیگری از انواع تولید محتوا هستند که راهکار خاص برای انواع مسائل کاربران ارائه میکنند. هدف از ساخت ابزار آنلاین علاوهبر تبلیغ برند و جذب کاربر، ارائه راهحل حقیقی برای مشکلات روزمره است.
ابزارها یا مستقیماً در وبسایت برند در دسترس هستند یا آنکه برایشان پلتفرم اختصاصی (مثل اپلیکیشن موبایل) طراحی شده است. برخلاف محتوای سنتی ثابت (استاتیک) مثل مقاله بلاگ، ابزارهای آنلاین به داده ورودی کاربر نیاز دارند. این نوع محتوا گاهیاوقات نتایج شخصیسازیشده نیز ارائه میکنند.
ماشینحساب آنلاین برای کارهایی مثل برآوردهای مالی استفاده میشود. نوع دیگری از محاسبهگرها وجود دارند که به تخمین فاکتورهای سلامت مثل شاخص BMI میپردازند. انواع ابزارهای برنامهریزی مثل پلنرها یا تقویمها به محبوبیت فوقالعادهای در بین کاربران جوان و کارمندان دست یافتهاند.
۳- محتوای تولیدشده توسط کاربر یا UGC
محتوای تولیدشده توسط کاربر یا User-Generated Content (به اختصار UGC) میتواند هرنوعی از محتوای فوق باشد. انواع عکس، ویدیو، متن و مقاله در این دسته قرار میگیرند. حتی پستهای سوشال مدیای منتشرشده توسط کاربران در اکانت خودشان نیز میتواند متعلق به یک برند و نوعی UGC باشد.
فرم محتوا در این سبک اهمیتی ندارد، بلکه فقط کافیست توسط کاربران تولید شده باشد. در حقیقت، UGC نوعی محتواست که کسبوکار برای ساختنش از خود کاربر استفاده میکند. مشارکت کاربر در ساخت محتوای UGC لزوماً ناآگاهانه نیست؛ گاهیاوقات کاربر تولید محتوا برای برند را آگاهانه انجام میدهد و حتی بهنوعی به انجامش افتخار میکند.
برندها از این طریق برای خودشان یک پایگاه هواداری یا کامیونیتی (Community) تشکیل میدهند. کامیونیتی نیز با ساخت محتوا، اعتمادش به برند را تبلیغ میکند و آگاهی از آن را افزایش میدهد. علیرغم باز بودن دست کاربر در تولید محتوا برای برند، مدیران تیم محتوا باید روی خروجی UGC نظارت داشته باشند.
مزایا و معایب محتوای تولیدشده توسط کاربران
درست مثل هر دسته از روشهای ساخت محتوا، UGC هم میتواند مثل یک شمشیر دولبه برای کسبوکار عمل کند. در ادامه برجستهترین مزایا و معایب تولید محتوا توسط کاربران را بررسی کردهایم.
مزایای استفاده از محتوای تعاملی
روشهای سودرسانی محتوای تعاملی برای برند عبارتاند از:
- شخصیسازی محتوا برای کاربر: محتوای تعاملی با نیاز، سلیقه و رفتار کاربران سازگاری پیدا میکند. برای مثال، از داده خروجی کوییزها میتوان برای نمایش انواع مطالب پیشنهادی به کاربر استفاده کرد. از این طریق، رضایت کاربران و نرخ تبدیل افزایش خواهد یافت.
- جمعآوری بهینه داده: محتوای اینتراکتیو یک منبع ارزشمند برای جمعآوری انواع داده از مخاطب محسوب میشوند. اطلاعاتی همچون علاقهمندیها بهوسیله انواع Question Box قابل دریافت هستند. از این دادهها برای بهینهسازی استراتژی یا ارتقاء کیفیت محصول و محتوا استفاده میشود.
- نشر محتوا در شبکههای اجتماعی: محتوایی که مخاطب را وادار به تعامل کند با احتمال بیشتری نسبت به سایر فرمتها در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشته خواهد شد. در نتیجه، میتوان مخاطب جدید برای کسبوکار پیدا کرد.
- بهبود تجربه کاربری: محتوای تعاملی نسبت به سایر فرمتهای سنتی محتوا، تجربه جذابتر و لذتبخشتری برای مخاطبان ایجاد خواهد کرد. با این تعامل نوآورانه، شهرت مثبتی برای برند ایجاد خواهد شد.
نکات منفی تولید محتوا تعاملی
بهغیراز ویژگیهای مثبت، به معایب این نوع محتوا هم دقت کنید:
- پیچیدگی و هزینه تولید: تولید محتوای تعاملی باکیفیت نسبت به انواع متنی یا تصویری میتواند بسیار پیچیدهتر و گاه گرانتر تمام شود. برای ساخت این نوع کانتنت به ابزارهای خاص، نیروی ماهر و استراتژی دقیق نیاز است. برای مثال، توسعه یک ابزار آنلاین میتواند بهاندازه راهاندازی یک بیزینس جداگانه وقتگیر و پرهزینه باشد.
- مشکلات فنی: محتوای این سبک نسبت به روشهای سنتی، بیشتر در معرض بروز مشکلات فنی قرار دارند. زمان بارگذاری طولانی و مشکلات سازگاری محتوا روی دستگاهها و مرورگرها از چالشهای رایج در این متد هستند. مشکلات فنی به تجربه کاربری و شهرت برند لطمهای جبرانناپذیر وارد میکنند.
- دسترسیپذیری کمتر نسبت به محتوای سنتی: همه کاربران اینترنت توانایی تعامل با محتوای مشارکتی را ندارند؛ مخصوصاً اگر خروجی کار از نظر دسترسیپذیری (Accessibility) بهینهسازی نشده باشد. برای مثال، کاربران کمتوان یا ناتوان ممکن است برای تعامل با محتوای کوییز دچار مشکل جدی شوند.
- ایجاد سردرگمی برای مخاطب: اگر محتوای تعاملی بهخوبی تهیه و تدوین نشده باشد، احتمال بروز سردرگمی حین تعامل افزایش خواهد یافت. برای رفع این چالش باید درنظر داشت که نحوه تعامل کاربر با محتوا به سادگی انجام شود.
محتوای تعاملی در زمینه ارائه تجربهای نو و شخصیسازیشده بهخوبی عمل میکند. همچنین سپریکردن زمان روی چنین محتوایی برای کاربر لذتبخش خواهد بود. باایناوصاف نمیتوان نکات منفی را نادیده گرفت. پیش از گنجاندن این فرمت محتوا در تقویم محتوایی باید به همه جوانب فکر کرد.
انواع تولید محتوا بر اساس سبک؛ برقراری ارتباط با کاربر با رویکردهای مختلف
تا این بخش از مقاله، انواع تولید محتوا را از نظر فرم ظاهریِ ساختار و ارائه به مخاطب بررسی کردیم. یکی دیگر از فاکتورهای تعیینکننده در دستهبندی کانتنت، سبک است. سبک همان لحن، استایل و مضمون مطلب بیانشده است که میزان اثرگذاری را مشخص میکند. دادهها و اطلاعات موجود در محتوا اهمیت دارد اما شیوه طرح مطلب، کیفیت اتصال بین مخاطب و برند را مشخص میکند.
برای تعیین استایل باید از قبل درباره مخاطب هدف و پرسونای مشتری تحقیق شده باشد. نوع پلتفرم انتشار محتوا و هنجارهای یک حوزه نیز روی رویکرد بیان مطلب اثرگذار است. برای مثال بیان محتوای حوزه مالی با سبک زندگی تفاوت دارد. برای بازارهای مالی بیشتر محتوای آموزشی و برای سبک زندگی، مطالب دانستنی کاربرد دارد. در ادامه چهار دستهبندی تولید محتوا بر اساس سبک را بررسی کردهایم.
۱- محتوای سرگرمکننده
در سبک محتوای سرگرمکننده، تمرکز روی لذتبردن مخاطب است. در حقیقت، محتوای سرگرمکننده با هدف تفریح مخاطب نوشته میشود. احساساتی مثل خندیدن، لذت و هیجان را میتوان با لحن و المانهای متناسب (مثل تصویر) تحریک کرد.
مضمون هر چه باشد (ارائه اطلاعات یا تبلیغ فروش) محتوا باید از ابتدا تا انتها مخاطب را سرگرم کند. راهکارهای تهیه یک محتوای سرگرمکننده متعددند؛ اما معمولاً بیان مطلب آمیخته با حس طنز یا نوستالژی موجب تشدید خاصیت سرگرمکنندگی میشود.
۲- محتوای عاطفی
حتی خارج از بحث انواع تولید محتوا و روشهای بازاریابی دیجیتال، احساسات عمیق مستحکمترین پیوند را بین انسانها برقرار میکنند. محتوای عاطفی نیز طبق همین قانون نانوشته، با هدف برانگیختن واکنش احساسی شدید از طرف مخاطب تولید میشود.
برای آنکه اثرگذاری محتوای احساسی به حداکثر برسد، خالق محتوا باید بتواند در سطح کاملاً شخصی با مخاطب ارتباط برقرار کند. داستانسراییِ الهامبخش و دلگرمکننده را نیز نباید از یاد برد. استفاده از المانهایی مثل موسیقی و تصویر نیز مؤثر است.
۳- محتوای دانستنی
فکتهای شنیدنی همواره طرفداران خود را دارند. محتوای دانستنی با تمرکز روی اطلاعات جذاب، دقیق و دادهمحور، دید عمیقی درباره موضوعات مختلف ارائه میدهد. هدف از ساخت چنین محتوایی، آگاهیبخشی و ارائه اطلاعات مفید به کاربر است.
محتوای دانستنی اگر به هدف بزند، بهراحتی توسط کاربران به اشتراک گذاشته خواهد شد. کارکرد اصلی این سبک برای برند، افزایش اعتبار و شناختهشدنش بهعنوان یک منبع موثق است. یکی از مهمترین مراحل در تولید محتوای سبک دانستنی، انجام کامل تحقیقوبررسی پیش از شروع کار است. استفاده از اینفوگرافیک و نمودار در این سبک محتوا پیشنهاد میشود.
۴- محتوای آموزنده
بسیاری از برندهای بزرگ، ابتدا با تمرکز روی آموزش کاربران و ساخت انواع دورههای آموزشی، نام معتبری برای خود دستوپا کردند. محتوای آموزشی را میتوان در پلتفرمهای مختلف و حتی در قالب دورههای آنلاین سریالی عرضه کرد. ایجاد ارزش افزوده برای کاربر و معرفی سرفصلهای نو و منحصربهفرد به کسب اعتبار برند کمک خواهد کرد.
محتوای آموزنده باید از نظر ساختار ارائه مطالب دقیق باشد و مباحث را قدمبهقدم مطرح کند. همچنین هر درسنامه باید تا بیشترین حد ممکن دقیق و عمیق باشد تا مخاطب پس از مطالعه هیچ کمبودی حس نکند. بیان محتوای آموزشی نیز باید به سادهترین شکل ممکن باشد تا کاربر بهسرعت مفاهیم را دریابد.
نحوه انتخاب نوع مناسب محتوا؛ معیارهایی برای انتخاب روش تولید محتوا
موفقیت یک کسبوکار در دیجیتال مارکتینگ در گروی انتخاب بهترین نوع تولید محتوا است. پیش از آغاز فعالیتهای مارکتینگ باید تحقیقات کاملی درباره صنعت موردنظر، شدت رقابت بازار و کارهای رقبا انجام شده باشد. شناخت مخاطب و پرسونای مشتری در کنار ترسیم سفر خریدار کمک میکند تا از بین انواع تولید محتوا، مناسبترین گزینه ممکن انتخاب شود.
گاهیاوقات شاید اطلاعات موجود و ارائه محتوا بینظیر باشد اما سبک نادرست همه زحمات را بر باد بدهد. برای مثال یک کسبوکار فروش محصولات خانگی نمیتواند فقط به محتوای بلاگ اکتفا کند. تهیه محتوای بصری و ویدیوهای معرفی محصول مخصوصاً اگر با چاشنی خلاقیت همراه شوند، منجر به افزایش فروش خواهند شد. در بخش زیر، مهمترین فاکتورها برای انتخاب سبک تولید محتوا را بررسی کردهایم.
۱- تعیین هدف تولید محتوا
هدف مثل قطبنما به همه فعالیتها جهت میدهد. بازاریابی نیز از این قاعده مستثنی نیست. پیش از آغاز تحقیقوبررسیهای مربوط به فعالیت محتوایی، باید هدف نهایی تعیین شود. هدف تولید محتوا بهعنوان سنگ بنای استراتژی عمل میکند و روی فرم، سبک و حتی پلتفرم انتشار تأثیر میگذارد.
یک ترفند رایج برای ساخت لید، استفاده از محتوای تعاملی است. اگر هدف از تولید محتوا، آموزش و فروش دوره باشد، تهیه مقالات تخصصی بهترین گزینه هستند. برای جلبتوجه کاربران و مشتری بالقوه نیز فعالیت در شبکههای اجتماعی روشی پربازده محسوب میشود. تبدیل مخاطب به مشتری هم با محتوای صفحه محصول از طریق ترغیب به خرید امکانپذیر است. تطابق محتوا با هدف، جذب مخاطب را بهراحتی امکانپذیر میکند.
۲- تطابق با مخاطب هدف
سبک محتوای تولیدشده باید با مخاطب هدف تطبیق داشته باشد. کسب شناخت از مخاطب، فاکتور کلیدی در تعیین نوع تولید محتواست. شناسایی علاقهمندیها، نیازها، رفتارهای آنلاین و مشخصات فردی موجب تکمیل شناخت میشوند. محتوای سازگار با روحیات مخاطب، عمیقاً او را تحتتأثیر قرار میدهد و همین امر موجب افزایش تعامل کاربر خواهد شد.
حالا مناسبترین شکل محتوا برای یک مدیر ردهبالا چیست؟ تهیه اینفوگرافی حاوی مشخصات نرمافزار و ارسال آن در قالب ایمیل میتواند بهترین روش برای جلبتوجه مدیر ارشد باشد. چون او احتمالاً در طول روز، زمان قابلتوجهی را به ایمیلهایش اختصاص میدهد.
۳- ارزیابی عملکرد محتوا
با فرض انجام همه تحقیقات، بهترین روش از بین انواع تولید محتوا انتخاب میشود؛ اما آیا این پایان کار است؟ فاز دیگری از فعالیتهای بازاریابی در مرحله بعد از انتشار محتوا شکل میگیرد. تحلیل عملکرد محتوا با استفاده از ابزارهای مختلف در همین فاز انجام میشود.
در صورتی که نتایج تستهای موفقیت محتوا رضایتبخش نباشند، فرایند تحقیقوبررسی و عیبیابی باید مجدداً انجام شود تا استراتژی جدید شکل بگیرد. یک ترفند برای پیشگیری از بروز چنین خطایی، بررسی دقیق پتانسیلها و شکاف محتوایی موجود در حوزه موردنظر است. همچنین زیر ذرهبین قراردادن عملکرد رقبا، مخصوصاً رقبای موفق به شناسایی یک الگوی کارآمد برای موفقیت کمک میکند.
انعطافپذیری در اتخاذ روشهای تولید محتوا، رمز موفقیت کسبوکارهای بزرگ
در این مطلب هدف ما از تشریح انواع تولید محتوا، بررسی مزایا و معایب هرکدام و همچنین راهنمای انتخاب بهترین روش، کمک به موفقیت کسبوکار شما بود. همانطور که دیدید روشهای مختلفی برای کسب درآمد از تولید محتوا وجود دارد و شما باید باتوجهبه فعالیت خودتان، مناسبترین متد را انتخاب کنید.
در نهایت، فرم محتوا هرچه باشد، کیفیت آن نیز حیاتی است. در بلاگ تسمینو تلاش میکنیم تا با ارائه مطالب روز، جدیدترین ترفندها و آموزشها برای تولید انواع محتوا را در اختیارتان قرار بدهیم. این مطالب حاصل سالها تجربه در تولید محتوای متنی با کیفیتی فوقالعاده برای کسبوکارهای موفق است.
در بخش نظرات، هرگونه سؤال یا دیدگاه در رابطه با انواع تولید محتوا را با ما به اشتراک بگذارید. آیا روش دیگری برای ساخت محتوا میشناسید؟ کدامیک بهنظرتان از همه مؤثرتر است؟