بانس ریت (Bounce Rate) یا نرخ پرش یکی از معیارهای عملکرد وب سایت برای بررسی میزان بازدیدکنندگان منفعل است و قدرت سایت در برانگیختن تعامل کاربر پس از ورود به صفحه را بیان میکند.
ترغیب به کلیک، دستاورد مهمی در بازاریابی محتوایی است، اما CTR بالا بد ون ماندگاری کاربر ارزش کمی دارد و حتی به قیمت از دستدادن فرصت درآمدزایی تمام میشود. اگر کاربر صفحه را ترک نکند و با آن تعامل داشته باشد، شانس بیشتری برای تبدیل او به مشتری خواهیم داشت. بههمینخاطر آشنایی با نرخ پرش اهمیت دارد.
ابتدا به مفهوم و اهمیت نرخ پرش میپردازیم و سپس فاکتورهای مؤثر روی آن را بررسی خواهیم کرد. همچنین روشهای اندازهگیری و بهبود این متریک حیاتی را هم معرفی میکنیم تا به سؤال «بانس ریت چیست» یک پاسخ جامع داده باشیم.
یادتان باشد، بانس ریت فقط یک متریک عددی ساده نیست، بلکه کلید درک رفتار کاربر و توان محتواست. تحلیل و بهبود این متریک میتواند آغاز مسیر سودآوری باشد.
بانس ریت دقیقاً به چه معناست؟ بررسی نرخ پرش به زبان ساده با نگاهی به فرمول محاسبه
یک مشتری را تصور کنید که پس از ورود به مغازه به دلایلی مثل اجناس بیکیفیت یا محیط نامناسب، بیدرنگ از آنجا خارج میشود. در این حالت مشتری «Bounce» شده یا بهاصطلاح پریده است. نرخ پرش در سئو، درصد کاربرانی است که کمی پس از ورود به یک صفحه، بدون هیچ اقدام خاصی آن را ترک میکنند .
بانس ریت با ردیابی رفتار کاربر پس از بازکردن صفحه، به ما میگوید که چه میزان از بازدیدکنندگان اقدامی در جهت تعامل معنادار داشتهاند. نرخ پرش در کنار متریکهایی مثل تعداد صفحه در هر سشن یا زمان سپریشده در صفحه (Time on page)، تخمینی از توان صفحه برای حفظ مخاطب هدف ارائه میدهد.
بانس ریت گاه با نرخ خروج اشتباه گرفته میشود. نرخ خروج (Exit Rate) نشاندهنده افرادی است که بعد از انجام چند اقدام مختلف، سایت را ترک کردهاند. اگر کسی در صفحه اصلی قرار بگیرد سپس وارد صفحه درباره ما شده و بعد از دیدن یک محصول از سایت خارج شود، نرخ خروج صفحه محصول افزایش مییابد.
فرمول محاسبه بانس ریت
در نسخه قبل گوگل آنالیتیکس یعنی Universal، بانس ریت با نسبت سشن (Session) تکصفحهای به کل بازدیدها محاسبه میشد. در آن تعریف، منظور از سشن به مجموعه تعاملات کاربر در کمتر از نیمساعت بود. سشن تکصفحهای هم یعنی کاربر فقط وارد صفحه میشود و بدون هیچ بازدید یا اقدام دیگری آن را میبندد.
در گوگل آنالیتیکس 4، مفهوم نرخ پرش بهعنوان فاکتور عکس نرخ انگیجمنت در نظر گرفته میشود. نرخ انگیجمنت با محاسبه سشنهای Engaged یا تعاملی بهدست میآید. به گفته سرچ انجین ژورنال، سشن تعاملی در آنالیتیکس باید حداقل یکی از سه شرط زیر را داشته باشد:
- مدت زمان سشن (Session Duration) حداقل ۱۰ ثانیه طول بکشد.
- سشن دارای اقدام کلیدی یا ایونت باشد. اقدام کلیدی واکنشی است که وبمستر هنگام ساخت صفحه در نظر داشته است؛ مانند پر کردن فرم، دانلود فایل، ثبت نام در سایت، خرید محصول یا موارد مشابه.
- کاربر بهواسطه لینکهای صفحه، به آدرسهای دیگر سایت سر بزند.
در صورت عدم وقوع یکی از موارد بالا، Unengaged Session یا یک تعامل غیرهدفمند رخ داده است. فرمول نرخ پرش بهصورت زیر محاسبه میشود:
Bounce Rate = (Unengaged Session Total Sessions) 100
اهمیت بانس ریت؛ آیینهای از عملکرد صفحه در ارتباط اولیه با مخاطب
بانس ریت بهعنوان شاخص اثرگذاری فاکتور های سئو داخلی حاکی از اطلاعات مهمی است. سایتهای موفق این متریک را بهطور منظم آنالیز میکنند. طبق ادعای هاباسپات، محدوده بهینه نرخ پرش برای سایت معمولی بین ۲۶ تا ۴۰ درصد است. دو دلیل اصلی اهمیت بانس ریت برای کسبوکارها را در ادامه بررسی کردهایم.
نرخ پرش، نمایانگر تعیین کیفیت محتوا
محتوا یکی از نخستین عوامل اثرگذار روی تجربه کاربر پس از بارگذاری صفحه است. پرش اندک یعنی مسیر بهینهسازی بهدرستی طی شده، اما بانس ریت زیاد نشانه بالقوه ضعف محتوا در پاسخ به نیاز مخاطب و بیارتباطی با انتظارات اوست. در این حالت باید برای کاهش بانس تا میزان مطلوب چارهاندیشی کرد.
عدد بهینه نرخ پرش در هر حوزه متفاوت است. به گزارش Fullstory، میانگین بانس ریت در بیزنسهای B2B و B2C بهترتیب ۵۶ و ۴۵ درصد است. به ادعای MyCodelessWebsite در سال ۲۰۲۳، حوزه گردشگری با ۸۲ درصد بیشترین و کسبوکارهای سرمایهگذاری ملکی با ۴۰ درصد کمترین نرخ پرش را داشتند.
پیامدهای بالابودن بانس ریت
بانس ریت فاکتور مستقیم رتبهبندی گوگل نیست اما خنثیبودن کاربر در صفحه شاید زمینهساز برداشت منفی موتور جستجو از ارزش سایت شود. گوگل به تجربه کاربری اهمیت میدهد و پرش کاربران یعنی سایت از نظر UX وضعیت مناسبی ندارد.
تداوم خروج کاربر، به معنای کاهش ارزش صفحه است که افت رتبه را به دنبال دارد. از طرف دیگر، اگر یوزر سایت را بهسرعت ترک کند، دیگر فرصتی برای ترغیب او به خرید و افزایش نرخ تبدیل وجود ندارد.
فاکتورهای مؤثر در نرخ پرش؛ عوامل ترغیبکننده تعامل عمیق کداماند؟
مجموعهای از عوامل مختلف روی عدد بانس ریت تأثیر میگذارند. با شناسایی فاکتورهای مؤثر، آنالیز نقاط ضعف و قوت و سپس بهینهسازی مطابق نتایج میتوان جریانی از ترافیک هدفمند در سایت ایجاد کرد. مهمترین فاکتورهای مؤثر در بانس ریت را در بخش زیر بررسی کردهایم.
۱- کیفیت و ارتباط محتوا؛ تأثیر ارزشآفرینی روی حفظ کاربر
محتوای باکیفیت، دقیق و جذاب احتمال حفظ کاربر در صفحه را تقویت میکند. بسیاری از کاربران در ثانیههای ابتدایی ورود به صفحه با نگاهی اجمالی، کیفیت کلی و ارتباط محتوا با کوئری سرچ را بررسی میکنند.
اگر کاربر در نگاه اول متوجه کیفیت بالای مطلب و جذب شیوه ارائه آن شود به ادامه حضور در صفحه ترغیب خواهد شد. از طرف دیگر، محتوای منسوخ، بیکیفیت، ناخوانا از همان ابتدا حس بدی در خواننده ایجاد خواهد کرد و او با ترک صفحه به گشتوگذار در نتایج سرپ ادامه میدهد.
۲- سرعت صفحه؛ اثرگذاری سریع روی حفظ کاربر
یکی از فاکتورهای مؤثر در نرخ پرش که بهسرعت اثرگذاریاش را نشان میدهد، سرعت صفحه است. مخاطب انتظار دارد که محتوا را بدون تأخیر مشاهده کند. حتی برترین مطلب و زیباترین صفحهآرایی نیز در صورت لود کُند کاربر را فراری میدهد.
به ادعای گوگل، اگر سرعت بارگذاری از ۱ به ۵ ثانیه برسد، بانس ریت هم ۹۰ درصد افزایش مییابد. اسکرولکردن در صفحه نیز باید بدون تأخیر و لگ صورت بگیرد. در سایت کند، احتمال پوگو استیکینگ (Pogo-Sticking) یا بازگشت بیدرنگ به صفحه نتایج افزایش مییابد چون کاربر منتظر لود نمیماند و بلافاصله به SERP بازمیگردد.
۳- بهینهبودن صفحه برای موبایل؛ آمادهسازی صفحه برای کاربران کمطاقت
به گزارش Embryo، موبایل با ۵۱ درصد بیشترین میزان بانس ریت در بین دستگاهای مختلف را دارد. Hackabuy هم میگوید که کاربران گوشی انتظار دارند یک صفحه وب در کمتر از ۳ ثانیه لود شود و اگر بیشتر طول بکشد، ۵۲ درصد آنها صفحه را ترک میکنند.
یک دلیل احتمالی برای کمطاقتی کاربران موبایل این است که آنها بهراحتی سراغ یک صفحه یا حتی اپلیکیشن دیگر میروند یا با یک لمس به صفحه نتایج بر میگردند. در کنار سرعت، چیدمان المانها حین بارگذاری و سهولت ناوبری وب سایت از فاکتورهای بهینهسازی برای موبایل هستند.
۴- نیت کاربر؛ اهمیت تطبیق با نیاز کاربر و هدف جستجو
بر اساس گایدلاینهای گوگل، مهمترین هدف محتوای وب، پاسخگویی به نیاز کاربر و تطبیق با نیت او از جستجو است. نهتنها موضوع و دیتای محتوا باید پاسخگوی نیاز کاربر باشند، بلکه لحن، المانهای صفحه و حتی فرمت محتوا نیز باید دقیقاً در خدمت هدف جستجو باشند.
نحوه آنالیز بانس ریت؛ ابزارها و رویکردهای بررسی نرخ پرش
با آنالیز منظم بانس ریت میتوان فرصتهایی برای بهینهسازی صفحات نامطلوب یا کسب الگو از صفحه دارای پرش پایین پیدا کرد. معروفترین ابزارها برای مانیتور و آنالیز نرخ پرش عبارتاند از:
- گوگل آنالیتیکس: محبوبترین گزینه برای ردگیری ترافیک ارگانیک، ابزار رایگان گوگل آنالیتیکس است. در نسخه ۴ (ga4) باید بانس ریت را به صورت دستی به گزارش اضافه کنید.
- سمراش: سمراش یکی از ابزارهای جامع سئو است که در گزارش Overview، بانس ریت سایت و رقبا را همراه با تغییر ماهانه نشان میدهد.
- هاتجار: ابزار Hotjar، در کنار متریکهای مرتبط دیگر مثل تعداد سشنها یا زمان سشن، درصد نرخ پرش را نیز نشان میدهد.
- ابزار Crazyegg: کریزیاگ یک ابزار دیجیتال مارکتینگ است که برای مانیتور عملکرد سایت نیز استفاده میشود. این ابزار با ارائه نقشه حرارتی از صفحه، میزان تعامل کاربر در نقاط مختلف را نشان میدهد.
تفسیر دیتای بانس، دلیل خروج کاربر را بهصورت قطعی نشان نمیدهد. این متریک باید در ترکیب با سایر معیارها برای عیبیابی صفحه استفاده شود. همچنین توجه به متغیرهای دیگر مثل ماهیت صفحه و ماهیت ترافیک نیز به تفسیر بهتر کمک میکنند.
برای مثال، معمولاً نرخ پرش بلاگ بیشتر از صفحه محصول است چون صفحه محصول در مراحل نهایی بهینه سازی قیف تبدیل قرار دارد و کاربر آماده اقدام است. همچنین ترافیک ارگانیک بهخاطر جستجوی داوطلبانه، نسبت به ورودی از رسانههای اجتماعی یا تبلیغات کلیکی، نرخ خروج کمتری دارد.
استراتژیهای بهبود نرخ پرش؛ چگونه کاربر را به حضور در صفحه ترغیب کنیم؟
ترفندهایی وجود دارند که با بهبود نرخ پرش، کاربر غیرفعال را به ترافیک هدفمند تبدیل میکنند. هرچه زمان حضور کاربر در صفحات بیشتر شود، گوگل سایت را بهعنوان یک منبع ارزشمند تلقی میکند.
همچنین با جلوگیری از خروج کاربر، میتوان او را در مراحل قیف فروش هدایت کرد و به کسب سود امیدوار شد. استراتژیهای مختلف برای بهبود بانس ریت را در ادامه بررسی کردهایم.
۱- بهبود کیفیت محتوا؛ جلب توجه مخاطب با مطالب یونیک و بینقص
برای بهبود بانس باید المانهای برجسته و نقاط تماس اولیه صفحه بهینهسازی شوند. با قراردادن عکس شاخص جذاب در کنار یک تیتر وسوسهبرانگیز، توجه کاربر از همان ابتدا جلب میشود. مقدمه و فهرست مطالب هم باید تطبیق محتوا با نیت جستجوی را نشان بدهند و مثل یک قلاب خواننده را جذب کنند.
استفاده بهجا از کلمات کلیدی و دادن اطمینانخاطر برای حل مشکل کاربر، از تکنیکهای جذب خواننده در همان ابتدای محتوا هستند. خوانندگان با بررسی فهرست مطالب، زیرتیترها را برای پیداکردن پاسخ سؤال ورانداز میکنند. زیرتیترهای توصیفی و گیرا با یک توالی منطقی، کاربر را به خواندن متن اصلی تشویق میکنند.
پاراگرافهای کوتاه و بیان ساده نیز خوانایی را بهبود میدهند تا در نهایت زمان حضور کاربر در صفحه افزایش یابد. همه این تکنیکها حداکثر اثرگذاری را خواهند داشت که پیام اصلی و دیتای محتوا کاملاً جذاب، مرتبط با جستجو کاربر و بدون اشتباه باشد.
۲- افزایش سرعت صفحه؛ بهبود تجربه کاربری با لود و اسکرول بینقص
سرعت بارگذاری صفحه و اسکرول بیدردسر باید همیشه در بهترین حالت قرار داشته باشد. یک صفحه کند فرجامی جز بستهشدن ندارد. ابزارهای مختلف به شناسایی گلوگاهها و دلایل کندی کمک میکنند و پیشنهاداتی برای بهینهسازی سرعت میدهند.
ابزارهایی مثل Google PageSpeed Insights، WebPageTest، GTmetrix، سرچ کنسول یا حتی Developer Tools Google برای مانیتور وضعیت سرعت استفاده میشوند.
همچنین تکنیکهایی مثل کاهش حجم کدهای سایت، فشردهسازی حجم تصاویر و فایلها، استفاده از CDN، فعالسازی کشینگ در مرورگر، بهینهسازی سمت سرور به بهبود سرعت کمک میکنند.
۳- استفاده بهجا از لینکهای داخلی؛ هدایت کاربر به سایر صفحات سایت
یکی از شرطها برای تبدیل سشن منفعل به تعاملی، کلیک روی لینکهای صفحه است. برای استفاده از لینکهای داخلی جهت کاهش بانس ریت، ابتدا باید محتوای مرتبط به صفحه را پیدا کرد تا ارتباط معنایی حفظ شود. استفاده از انکرتکستهای جذاب و توصیفی شانس کلیک روی لینک را افزایش میدهد.
جایگذاری لینکهای داخلی باید بهشکل طبیعی انجام شود و لینکسازی افراطی صورت نگیرد. ابتدای پاراگرافهای زیر هدینگها، محل مناسبی برای لینک هستند. قراردادن یک بخش حاوی «محتوای مرتبط» در نقطه واضحی از صفحه احتمال تعامل را بیشتر خواهد کرد.
۴- استفاده از CTA؛ دعوت کاربر به اقدام اثرگذار
دعوت به اقدام یا Call-to-action که بیشتر در لندینگ پیج دیده میشود، کاربران را به اقدام مثل خرید، ثبتنام در خبرنامه، دانلود محتوا یا گذاشتن کامنت ترغیب میکند. هرگونه اقدام معنادار کاربر، سشن را وارد حالت تعاملی میکند. برای داشتن CTA اثرگذار باید با لحن مستقیم، کاربر را به اقدام ترغیب کرد.
عبارت دعوت باید با تکنیکهایی مثل تضاد رنگی یا برجستگی از دیگر بخشهای متن متمایز باشد. عبارت CTA باید اقدام را بهطور خلاصه و شفاف شرح بدهد. شخصیسازی این المان در برخی مواقع هوشمندانه خواهد بود.
۵- استفاده از محتوای چندرسانهای؛ درگیرکردن همه حواس کاربر
المانهای چندرسانهای مثل تصویر، ویدیو، اینفوگرافیک، صوت یا حتی جدول و نمودار نهتنها به جذابیت ظاهری صفحه میافزایند، بلکه با درگیرکردن عمیق کاربر، زمان حضور در صفحه را افزایش میدهند. این المانها نباید باعث کندی صفحه یا بهمریختگی چینش شوند و با حجم اندک در عین کیفیت بالا آپلود شده باشند.
المان چندرسانهای باید با محتوای متنی اطراف تطابق معنایی داشته باشد تا به نیاز کاربر پاسخ بدهد. محتوای تعاملی مثل کوییز یا نظرسنجی نیز انگیجمنت را بهشکل شگفتانگیزی افزایش میدهند.
۶- استراتژیهای تست A/B؛ آزمونوخطا برای یافتن بیشترین میزان اثرگذاری
برای همه فاکتورهای داخلی صفحه، ایدههای خلاقانه زیادی جهت بهبود Bounce Rate پیدا میشود. تست A/B کمک میکند تا با اجرای آزمایشی هرکدام از ایدهها و سپس آنالیز پرفورمنس، اثرگذارترین تکنیکها انتخاب شوند.
تستهای A/B برای آزمایش بخشهای مختلف محتوا مثل هدلاینها یا طراحی رابط کاربری صفحه بسیار مفید هستند. آزمونوخطا یک روش تصمیمگیری دادهمحور است که نتیجه قابلقبولی به همراه دارد.
باورهای اشتباه درباره نرخ پرش؛ بانس ریت
در ظاهر بهنظر میرسد که بانس ریت بالا همیشه یک نکته منفی به حساب میآید و حاکی از ضعف سایت است. در عمل نمیتوان چنین قضاوتی داشت. برای تفسیر صحیح نرخ پرش باید به ساختار و نوع صفحه توجه کرد.
برای مثال، یک بلاگ را در نظر بگیرید که بهخوبی بهینهسازی شده و دیتای مورد نیاز کاربر را بهشکل واضح بیان کرده است. کاربر پس از ورود به این بلاگ با پیداکردن سریع پاسخ سؤالش، به احتمال بالا صفحه را ترک میکند.
همچنین سایتهای تکصفحهای یا صفحات حاوی اطلاعات تماس، تصویر نقشه، FAQ یا رسید خرید اغلب بانس ریت بالایی دارند. در سمت مقابل، نرخ پرش در صفحات دارای ماهیت تراکنشی مثل صفحه دستهبندی یا صفحه محصول کمتر بوده چون کاربر به اقدام نهایی این نوع صفحات یعنی خرید بسیار نزدیک است.
رمزیابی بانس ریت، کلید بهینهسازی سایت برای جلب توجه کاربران
گاهی مقدار نرخ پرش برای وبمسترهای تازهکار به یک دغدغه تبدیل میشود، اما تعیین یک عدد خاص بهعنوان بانس ریت مطلوب تقریباً بیمعنی است. با بررسی رقبای موفق میتوان به یک بازه مطلوب دست یافت اما این نرخ در نهایت به ساختار و اهداف سایت بستگی دارد.
گاه حتی نرخ پرش بالا ناشی از رفتار طبیعی کاربران است و نشاندهنده هیچ مشکلی نیست. بهجای دنبالکردن یک هدف کمّی، بهتر است روی کیفیت صفحه برای پاسخگویی و جلبتوجه کاربر تازهوارد تمرکز شود. بهینهسازی در راستای تجربه کاربری، خودبهخود وضعیت بانس ریت و میزان حضور کاربر در صفحه را بهبود خواهد داد.
در این مقاله از تسمینو سعی کردیم به سؤال «Bounce Rate چیست» پاسخ کاملی بدهیم تا علاوه بر آشنایی با این متریک، روش صحیح تفسیر و اقدامات لازم برای آن را یاد بگیرید. بانس ریت چه بالا باشد چه پایین میتواند برای بهینهسازی بهعنوان معیار استفاده شود.
حالا نوبت شماست تا از تجربهتان در بهبود نرخ پرش و نحوه ردگیری آن برایمان سخن بگویید. بهنظرتان تا چه اندازه باید به این متریک اهمیت داد؟ آیا ممکن است یک صفحه علیرغم بانس ریت بالا، نرخ تبدیل زیادی نیز داشته باشد؟
یک دیدگاه
تسمینو همیشه ما رو با محتوا خودت سورپرایز میکنی.
تیتر متوسط بانس ریت واقعا عالی بود .
خسته نباشید