مخاطب بازاریابی فقط مصرفکننده عادی نیست؛ گاه کسبوکارها باید برای سایر شرکتها بازاریابی کنند که به آن، مارکتینگ B2B گفته میشود. براساس گزارش Research and Markets، حجم سرمایه در مدل تجارت بنگاه به بنگاه تقریباً ۲۰ میلیارد دلار است و پیشبینی میشود این عدد تا سال ۲۰۳۰ حداقل دو برابر شود.
درک و اجرای بازاریابی B2B میتواند چالشبرانگیز باشد. بازاریابهای بیزینسبهبیزینس باید با استفاده هوشمندانه از بودجه برای سایر سازمانها ارزشآفرینی کنند. در این راهنما، ابعاد مختلف بازاریابی B2B را بهطور کامل تشریح میکنیم. برای شناخت بهتر B2B، ابتدا چند نمونه و تفاوتش با مارکتینگ B2C را بررسی کردهایم.
سپس به نحوه اجرا و انواع استراتژیهای B2B نگاهی انداختهایم و معیارهای سنجش عملکرد را نیز معرفی میکنیم. در پایان نیز به جدیدترین ترندهای حوزه B2B میپردازیم. اگر مشتری کسبوکارتان، سایر سازمانها و شرکتها هستند یا میخواهید بازاریابی برای بیزینسها را یاد بگیرید؛ تا انتها همراهمان باشید.
بازاریابی B2B چیست؟
بازاریابی B2B یا کسبوکار به کسبوکار (Business-to-business)، فرآیند معرفی محصولات و خدمات یک شرکت به شرکت دیگر (مشتری سازمانی) است. در بازاریابی B2B، کسبوکارها بهجای هدفگیری مصرفکننده نهایی، روی تصمیمگیران سازمانهای هدف تمرکز میکنند.
در بوم کسبوکار یا همان برنامه جامع اجرایی، شرکتهای B2B از بسترهای مختلف مثل رویدادها، شبکههای اجتماعی، موتور جستجو یا ایمیل برای ارتباط با خریدار شرکتی استفاده میکنند. کسبوکارها باید به شرکتهای دیگر نشان بدهند که با محصولات و خدماتشان، قادر به پشتیبانی از پروسههای مختلف آنها هستند. مدل تجاری بنگاهبهبنگاه به سه دسته زیر تقسیم میشود:
- تجارت B2B فروشندهمحور (Seller oriented): در مدل مبتنی بر فروشنده، نیازهای تأمینکنندگان در اولویت قرار میگیرد تا آنها بتوانند محصولات یا خدمات را برای گستره بزرگتری از خریداران ارائه کنند. در این حالت، فروشندگان اندک و خریداران بسیارند.
- تجارت B2B خریدارمحور (Buyer Oriented): در این مدل، روی نیازها و علاقهمندیهای خریداران تمرکز میشود و خریداران روی بازار کنترل دارند چون خریداران در اقلیت قرار دارند و تأمینکنندگان باید برای جلبتوجه هرکدام رقابت شدیدی با یکدیگر داشته باشند.
- تجارت B2B واسطهمحور (Intermediary Oriented): در مدل واسطهمحور، بازار توسط عوامل شخصی ثالث مستقل کنترل یا همان واسطهها کنترل میشود.
یک کسبوکار بنگاهبهبنگاه فقط با شناخت دقیق بازار فعالیتش میتواند برای فعالیت در یکی از سه دسته بالا برنامهریزی کند.
چند نمونه بازاریابی B2B
بررسی بازاریابی B2B همراه با چند نمونه فرضی، درک این نوع مارکتینگ را تسهیل خواهد کرد:
کسبوکارهای ارائهدهنده خدمات نرمافزاری
در میان شرکتها و استارتآپهای فعال در حوزه خدمات نرمافزار (SaaS) معمولاً نمونههای خوبی از B2B Marketing دیده میشود؛ برای مثال، شرکتهای خدمات ابری برای تسهیل عملیات و افزایش راندمان به کمپانیهای بزرگ کمک میکنند.
شرکتهای نرمافزاری معمولاً با استفاده از تاکتیکهای مختلف دیجیتال مارکتینگ، قابلیتها و مزایای سرویس را به مشتریان احتمالی نشان میدهند و خود را در بازارهای شلوغ و پررقابت تثبیت میکنند.
تأمینکنندگان مواد اولیه
یکی دیگر از حوزههای پرکاربرد برای بازاریابی B2B، تأمین مواد اولیه برای کارخانه و تولیدکنندگان است. واحدهای تولیدی به مواد خام یا دستگاههای تولیدشده توسط سایر واحدها نیاز دارند؛ برای مثال، کمپانیهای سازنده قطعات و ماشینآلات باید برای تولیدکنندگان اتومبیل یا سازندگان لوازم خانگی بازاریابی B2B انجام بدهند.
یک شرکت تولید انواع ورق یا میلههای فولادی را فرض کنید؛ این کمپانی با بازاریابی محتوایی یا برگزاری رویداد میتواند تابآوری و کیفیت متریال ساختهشده را به شرکتهای مصرفکننده ورقه استیل نشان بدهد.
شرکتهای مشاوره
شرکتهای مشاوره با آنالیز و استخراج دادههای حیاتی به بهبود وضعیت کسبوکارها یا نجاتشان از تنگناها کمک میکنند. خدمات مشاوره یک سرویس غیرملموس است و به جلب اعتماد بالایی نیاز دارد؛ بههمینخاطر بازاریابی B2B میتواند ارزش مشاورههای حقوقی و بازرگانی را نشان دهد.
تفاوت بازاریابی B2B و B2C
بازاریابی B2C یا Business-to-consumer نوعی از مارکتینگ است که تبلیغ برای محصولات و خدمات مستقیماً برای جلب توجه مصرفکننده نهایی انجام میشود و مخاطب هدف یک سازمان یا شرکت نیست. تفاوتهای برجسته بین بازاریابی B2B و B2C را در زیر بررسی کردهایم.
تفاوت در مخاطب هدف و فرآیند تصمیمگیری
مخاطبان هدف بازاریابی B2B، تصمیمگیران یک سازمان هستند که شامل مالکان، مدیران ارشد، مدیران میانی و سرپرستان میشود. گاه فقط یکی از این نقشها و گاه همه آنها باید متقاعد شوند. مارکتینگ B2C افرادی را هدف میگیرد که میخواهند از محصول یا سرویس برای حل مسئله یا بهبود وضعیت زندگی استفاده کنند. مخاطب هدف B2C براساس ویژگیهای جمعیتی مثل سن، علایق و درآمد در گروههای مختلف قرار میگیرد.
از نظر انگیزه و عوامل مؤثر در تصمیمگیری باید به اهداف هر گروه توجه کرد. بازار هدف B2B بهدنبال حل یک مشکل یا نیاز سازمانی است و میخواهد با خرید، نرخ بازگشت سرمایه شرکت را افزایش دهد. آنها برای تصمیمگیری تحقیقوبررسی جامع و مستند انجام میدهند.
تصمیمگیری مخاطب B2C یعنی مصرفکننده عادی سادهتر انجام میشود. احساسات، تمایلات، نیازها و ترسها هستند که تصمیمگیری قشر هدف بیزینسبهمصرفکننده را مشخص میکنند. مردم عادی یک محصول یا سرویس را معمولاً با هدف بهبود کیفیت زندگی میخرند و نگاهشان به آینده دور نیست.
تفاوت در کانالها و پیامها
کسبوکارهای B2C از نظر بستر برقراری ارتباط، تقریباً هیچ محدودیتی ندارند. از کانالهای مدرن کانتنت مارکتینگ مثل شبکههای اجتماعی و موتور جستجو گرفته تا بسترهای سنتی همچون موبایل، تلویزیون یا ایمیل، میتوانند میزبان راهکارهای B2C باشند. در سمت دیگر، بازاریابهای سازمانی آزادی عمل چندانی ندارند.
کانالهای محبوب تصمیمگیران سازمانی پلتفرمهایی مثل لینکدین، توییتر، ایمیل یا سایتهای معتبر هستند؛ بههمینخاطر بازاریابان B2B باید هدفگیری دقیقتری داشته باشند.
طبق ادعای هاباسپات، خریداران B2B نسبت به پیام تبلیغاتی بسیار سختگیر هستند؛ درحالیکه افراد عادی از انواع مختلف کمپینهای تبلیغاتی استقبال میکنند. در B2B؛ پیام تبلیغاتی باید حول محور ارزشآفرینی تدوین شود؛ درحالیکه مارکتینگ در B2C روی قیمت و برآوردهکردن رضایت مخاطب تمرکز میکند.
|
مقایسه بازاریابی B2B با B2C |
|
| B2C | B2B |
| مجموعه بزرگ مشتریان بالقوه و مخاطبان هدف | مجموعه کوچکی از مشتریان بالقوه و مخاطبان هدف |
| تصمیمگیری بر عهده یک نفر است | انجام اقدام نهایی حاصل تصمیمگیری گروهی است |
| بازگشت سرمایه اهمیت ندارد؛ احساسات و نیازهای شخصی دخیلاند | بازگشت سرمایه برای سازمان مهمترین فاکتور است |
| تقویت شهرت برند اهمیت زیادی دارد | ساخت روابط ارزشمند و پرورش لیدها مهم است |
| محتوای کوتاه و گیرا با هدف تحریک احساسات | محتوای دقیق و جامع با هدف اثبات ارزش محصل/سرویس |
| کانالهای متعدد با پیامهای شخصی و جذاب | کانالهای ارتباطی محدود با لحن حرفهای |
چطور استراتژی بازاریابی B2B تدوین کنیم؟
با وجود آنکه کسبوکارها از نظر ویژگیهای مختلف مثل اندازه، نوع محصول یا حوزه فعالیت با یکدیگر تفاوت دارند؛ اما با رعایت یک چهارچوب مشخص میتوان برنامهای ابتدایی برای مارکتینگ بنگاهبهبنگاه تدوین کرد. مراحل مختلف تدوین استراتژی بازاریابی B2B به صورت زیر هستند:
۱- شناسایی مخاطب هدف و تعیین سفر مشتری
کسبوکار پیشاز هر اقدامی، باید مشتری خود را بشناسد و بداند که او برای که برای خرید، چه مراحلی را طی میکند تا با اینباند مارکتینگ صحیح به همه سؤالاتش پاسخ داده شود. تحقیقوبررسی در بازار، نظرسنجی، آنالیز دادهها و تحلیل رقبا، روشهای شناخت مخاطب هدفاند.
عواملی مثل اندازه کمپانی، ناحیه جغرافیایی، حوزه کاری، تعداد کارمندان و درآمد جزو فاکتورهای مهم شناسایی و دستهبندی مشتریان سازمانی هستند. ویژگیهای تصمیمگیران کلیدی کمپانیها مثل سن، جنسیت، علایق، ارزشها، اهداف و از همه مهمتر، موقعیت شغلی در سازمان نیز فاکتورهای مهمی هستند.
پایگاه مخاطبان هدف در بازاریابی B2B، تنوع کمتری نسبت به B2C دارد؛ بنابراین شناسایی آنها چندان دشوار نخواهد بود. در عوض باید روی طراحی سفر مشتری براساس پرسونا تمرکز کرد تا در همه مراحل به مشتری ثابت شود که خرید محصول یا سرویس برای سازمانش ارزشمند خواهد بود.
۲- انتخاب آمیخته بازاریابی
پس از شناخت دقیق مخاطب هدف، آمیخته بازاریابی به انجام بهتر مارکتینگ کمک میکند. آمیخته بازاریابی یا Marketing Mix مدلی است که ظرفیتها و استعدادهای محصول یا سرویس را بهطور کامل مشخص میکند.
برای بررسی آمیخته معمولاً از مدل 4P استفاده میشود که چهار ویژگی ماهیت محصول (Product)، قیمت (Price)، مکان (Place یا مکان فروش) و پروموشن ( اطلاعرسانی از محصول) را مشخص میکند. با مشخصبودن اطلاعات، محصول با همه پتانسیلهایش به مخاطب معرفی خواهد شد.
۳- آنالیز رقبا
تحلیل رقبا و بررسی استراتژی آنها خالی از لطف نخواهد بود. بررسی نحوه عملکرد رقبا، میتواند مسیر موفقیت را نشان دهد و جلوی هرگونه اشتباه را بگیرد.
یک کسبوکار B2B باید بداند که رقبایش چه سازمانهایی را هدف گرفتهاند، چه کانالهایی برای برقراری ارتباط دارند یا چه محتوایی میسازند. با نگاهی به رقبا میتوان نقاط ضعفوقوت، فرصتها و تهدیدها را تشخیص داد و براساس آنها، یک استراتژی بهتر توسعه داد.
۴- تدوین استراتژی مارکتینگ B2B و اجرای پلن
در این مرحله، نوبت به تدوین برنامه براساس اطلاعات بهدستآمده میرسد. استراتژی نهایی باید بهصورت یک نقشه راه جامع، توانایی برآوردهکردن اهداف سازمانی را داشته باشد که مواردی مثل تکنیکهای اجرایی، کانالها و متریکهای مهم را مشخص خواهد کرد. استراتژی باید با داشتن گوشهچشمی به مصرف بهینه بودجه و تحقق حداکثر ROI انجام شود.
۵- تحلیل نتایج و تغییر یا بهینهسازی استراتژی
استراتژی بازاریابی بنگاهبهبنگاه پویاست و میتوان در آن تغییراتی ایجاد کرد. پس از تدوین برنامه نهایی و اجرای آن، باید عملکرد و میزان سودآوری را طی مدتی خاص زیر نظر گرفت. ارزیابی استراتژی پس از تولید محتوا و براساس دادههای مشخص انجام میشود. سپس میتوان طبق نتایج، برنامه را تغییر داد یا آن را بهینهسازی کرد.
انواع استراتژی بازاریابی B2B
هر کسبوکار براساس نوع فعالیت، بودجه و مخاطبان میتواند راهکارهای اجرایی مختلفی را در استراتژی بازاریابی قرار دهد. هرکدام از استراتژیها، تعیینکننده کانال انتشار، فرمت و لحن محتوا هستند. اصلیترین انواع استراتژی بازاریابی B2B را در ادامه معرفی کردهایم.
بازاریابی مبتنی بر بازار خاص (Niche-driven Strategy)
در مارکتینگ مبتنی بر بازارهای خاص یا نیش (Niche)، کسبوکارهای B2B سراغ بخشهای کوچکتری از یک بازار گسترده میروند که مشخصات یا نیازهای خاص دارند. این رویکرد به کسبوکارها اجازه میدهد تا پیام، محصول یا سرویس را کاملاً براساس نیازهای ویژه سازمانهای هدف شخصیسازی کنند.
هرچقدر شخصیسازی در تولید محتوا یا طراحی محصول بیشتر باشد، سازمان هدف ارتباط عمیقتری برقرار میکند. کسبوکارهایی که بازاریابی B2B را برای بازارهای نیش انجام میدهند، شاید مخاطبان کمتری داشته باشند؛ اما نرخ تبدیل بالا و وفاداری سفتوسخت مشتری را تجربه خواهند کرد.
سئو
یکی از پرکاربردترین استراتژیهای بازاریابی B2B سئو است که برای انواع کسب و کار آنلاین و فروشگاه اینترنتی کارساز خواهد بود. شرکتهای B2B بهواسطه این استراتژی میتوانند در صفحه نتایج موتور جستجو، توسط مشتریان سازمانی رؤیت شوند. محبوبیت بالای سئو، سختی رقابت از طریق این راهکار را تشدید کرده است.
سئو را میتوان یک راهکار کمهزینهتر نسبت به تبلیغات پولی برای جذب مخاطبانِ نزدیک به تبدیل در نظر گرفت. یک استراتژی مناسب با تقویت اعتبار و جذب اعتماد، برند را بهعنوان یک وبسایت پیشرو در حوزه معرفی میکند. سئو زمانبر است؛ اما با اجرای درست و اصولی، بهطور ثابت از موتور جستجو، لید یا مشتری جذب میکند.
سوشال مدیا مارکتینگ
بازاریابی شبکه اجتماعی در حوزه B2B روی شبکهسازی، تقویت رهبری فکری و تحکیم ارتباط تمرکز میکند. سوشال مدیا در B2B، مجرای جلب اعتماد و آغاز گفتگوهای هدفمند است.
در پلتفرمهای سوشال میتوان مخاطبان هدف را براساس عنوان شغلی، حوزه کاری و اندازه کمپانی فیلتر کرد. پلتفرمهایی مثل توییتر، فیسبوک برای بازاریابی B2B مناسباند؛ اما به اذعان بسیاری، لینکدین بهترین گزینه است که فضای حرفهای و امکاناتش، بازاریابی کسبوکار به کسبوکار را تسهیل میکنند.
انجام تبلیغات
منظور از تبلیغات، همان پروموشن پولی است که با هدف اثرگذاری، ایجاد آگاهی از برند و افزایش فروش در بازه زمانی کوتاه انجام میشوند. تبلیغات در مقایسه با روشهای ارگانیک، معمولاً نتایج آنی بههمراه دارند.
کانالهایی مثل تبلیغات موتور جستجو، مخاطبان دارای پتانسیل تبدیل بالا را بهراحتی جذب میکنند. راهکارهایی مثل تبلیغات سوشال یا درونبرنامهای، حتی اگر منجر به افزایش تبدیل نشوند؛ تقویت شهرت برند را بههمراه خواهند داشت.
ریفرال مارکتینگ
ریفرال مارکتینگ بنگاهبهبنگاه، نوعی بازاریابی از طریق مروجان و مشتریان وفادار است که برند، محصول، یا سرویس را بهازای پاداش (مثل تخفیف یا محصول رایگان) به سایر کسبوکارها پیشنهاد میدهند.
با درنظرگرفتن پاداش بهازای هر ارجاع موفق میتوان کیفیت و پتانسیل تبدیل مشتریان جذبشده را افزایش داد. ریشه اثرگذاری این تاکتیک در اعتماد است و تأثیر پیشنهاد از شرکتها بهمراتب بیشتری از ریفرال انسانهای عادی است. فروش به لیدهای جذبشده از طریق ریفرال B2B با سرعت بیشتری از حالت عادی انجام میشود.
اتوماسیون بازاریابی و CRM
در اتوماسیون بازاریابی برای انجام خودکار فرآیندهای مارکتینگ و مدیریت روابط با مشتریان از ابزارهای اختصاصی استفاده میشود. با ادغام این ابزارها در بازاریابی B2B، مدیریت و پرورش لیدها تسهیل میشود؛ همچنین با بهبود بهرهوری سازمانی و واگذاری تسکهای تکراری به ابزار، در بودجه و زمان صرفهجویی خواهد شد.
اتوماسیون، رسیدگی به حجم عظیم مخاطبان هدف را امکانپذیر میکند و با کاهش زمان پاسخگویی، تجربه کاربر از تعامل را بهبود خواهد داد. امکان شخصیسازی پیامها در مقیاس وسیع و تولید محتوای اختصاصی نیز بهلطف همین ابزارها شدنی است و منجر به افزایش نرخ تبدیل میشود.
بازاریابی دهان به دهان
در بازاریابی دهانبهدهان (Word of Mouth)، مخاطبان و مشتریان بهصورت خودجوش، یک محصول، سرویس یا برند را به دیگران پیشنهاد میدهند. این راهکار، تخصص کسبوکار را بدون تبلیغ آشکار نشان میدهد. در یک آمار جالب از سایت B2B Marketing، تقریباً ۹۱ درصد از خریداران سازمانی، بازاریابی WOM را مهمترین عامل در تصمیمگیری برای خرید میدانند.
اثرگذاری بالای بازاریابی دهانبهدهان، اهمیت رضایت مشتری را خاطرنشان میکند. وقتی مشتریان فعلی یک برند و خدماتش را به دیگران توصیه میکنند، در واقع روی ارزشآفرینی کسبوکار صحه میگذارند و تبلیغات بدون هزینه انجام میدهند.
جایگاهیابی برند (Brand Positioning)
طبق ادعای B2B International، حدود ۶۸ درصد از خریداران شرکتی به این نتیجه رسیدهاند که همه برندهای این حوزه، رفتاری مشابهی در تبلیغات دارند. جایگاهیابی برند یک پروسه درازمدت است که طی آن هویت کسبوکار در حوزه کاریاش برجسته میشود.
جایگاهیابی از طریق ارزشآفرینی و تمایز نسبت به رقبا صورت میگیرد. مخاطبان هدف یک برندِ متمایز، ارزش محصولات یا خدمات را بهسرعت درک خواهند کرد. تمایز بهواسطه ویژگیهای خاص محصول یا سرویس، میتواند طی درازمدت، قیمتگذاری بالا را توجیه کند.
بازاریابی محتوا
بازاریابی محتوا در حوزه B2B، تولید مطالب ارزشآفرین برای جلب توجه سایر کسبوکارهاست. این استراتژی برای جلب اعتماد، تقویت رهبری فکری و هدایت مخاطب هدف در سفر مشتری انجام میشود. سمراش میگوید در یک جهش ۱۶ درصدی نسبت به سال ۲۰۲۳، ۵۸ درصد از بازاریابهای شرکتی اعتقاد داشتند که بازاریابی محتوایی موجب افزایش فروش و درآمد میشود.
برندهای B2B از انواع مختلف محتوا برای اثبات ارزشآفرینی محصول یا سرویس استفاده میکنند؛ برای مثال، در ویدیو یا اینفوگرافی میتوان از ویژگیهای خاص محصول یا سرویس سخن گفت یا در مقاله راهنما، نحوه حل یک مشکل توسط محصول را بیان کرد.
ایونت مارکتینگ
ایونت مارکتینگ یا بازاریابی رویداد، یک استراتژی با تمرکز روی رویدادهای حضوری است. رویدادها را نباید فقط به چشم سکوی فروش سازمانی دید؛ آنها فرصت فوقالعادهای برای ساخت یا تقویت روابط حرفهای با سایر سازمانها از طریق تعامل مستقیم هستند.
ایونت مارکتینگ به جلب اعتماد و شراکت تجاری کمک میکند. با جلب توجه تصمیمگیران کلیدی و ارائه محتوای شخصیسازیشده میتوان از طریق رویداد لیدهای هدفمندی به دست آورد. مخاطبان جذبشده بهخاطر تأثیرپذیری بالای ناشی از تعامل مستقیم، احتمالاً قیف فروش را با سرعت بیشتری طی میکنند.
بازاریابی محصول
در بازاریابی محصول یا پروداکت مارکتینگ، اقدامات با اولویت روی محصول یا سرویس انجام میشوند. این استراتژی یک میانجی بین واحد توسعه محصول/سرویس و واحدهای فروش و مارکتینگ است تا ورود به بازار به بهترین شکل ممکن انجام شود.
در رویکرد محصولمحور، ارزش ارائهشده با نهایت شفافیت به مخاطب هدف مخابره میشود. این استراتژی در بازارهای اشباع از محصولات مشابه یا هنگام معرفی محصول جدید به بازارهای بکر به کار میآید.
ایمیل مارکتینگ
یکی از قدیمیترین و پربازدهترین استراتژیهای بازاریابی B2B، ایمیل مارکتینگ است که پیامهای هدفمند و شخصی با هدف پرورش لیدها بالقوه ارسال میشوند. ایمیل مارکتینگ بهجای یک ارتباط یک طرفه، زمینه را برای گفتگوی متقابل فراهم میکند.
ایمیلها جذاب و خواندنی با المانهایی مثل کد تخفیف، پتانسیل خوبی برای افزایش دارند؛ بهشرطی که کسبوکار در ارسال آنها ثابتقدم و در هدفگیری دریافتکنندگان دقیق باشد. در نظرسنجی Omnisend در سال ۲۰۲۴، ۴۲ درصد از بازاریابهای B2B مدعی بودند که نتایج ایمیل مارکتینگ از سایر کانالها بهتر است.
بازاریابی بنگاهبهبنگاه، حلقه گمشده فروش سازمانی با تمرکز بر ارزشآفرینی
در B2B Marketing، کسبوکاری برنده است که ارزشش را برای مدیران ارشد سایر سازمانها ثابت کند. برند باید بهمعنای واقعی کلمه نشان دهد که با خدمات یا محصولاتش میتواند باری از روی دوش سایر سازمانها بردارد.
این روش مارکتینگ سالهاست که در دنیای تجارت نقش ایفا میکند و بدون آن، بسیاری از کسبوکارهای بزرگ قادر به ارائه خدمات به مشتریان خرد نخواهند بود. این مقاله میتواند برای کسبوکارهای این حوزه یا بازاریابهای در حال یادگیری، منبع خوبی برای شروع بازاریابی B2B باشد.
حالا دیگر با نمونههای بازاریابی بنگاهبهبنگاه آشنا هستید و تفاوتش با مدل B2C را میدانید. اگر بهدنبال فعالیت در این حوزه هستید، حالا باید نحوه چینش یک استراتژی ساده بنگاهبهبنگاه را بدانید و راهکارهای اجرایی آن را نیز یاد گرفته باشید. پس از اجرا نیز میدانید که با کدام معیارها باید عملکرد برنامهتان را بسنجید. شما درباره بازاریابی B2B چه نظری دارید؟ آیا این روش مارکتینگ را برای کسبوکارتان اجرا کردهاید؟ بهنظرتان چه نوع کسبوکارهایی باید سراغ مارکتینگ سازمانی بروند؟ در بخش کامنتها، مشتاقانه هستیم.



