اکثر مصرفکنندگان فقط در صورت اعتماد به برند، خریدشان را نهایی میکنند. راهحل کسبوکارها نیز برای جلب اعتماد، انواع بازاریابی را اجرا میکنند. روشهای مارکتینگ با بهبود نرخ تعامل، مستقیماً در درآمدزایی تأثیر میگذارند. شما چقدر با این روشها آشنا هستید؟
استراتژی بازاریابی فقط برای افزایش فروش طراحی نمیشود، بلکه بقای برند را هم تضمین میکند. از تبلیغ لوازم شکار در نقاشیهای باستانی تا دیجیتال مارکتینگ با هوش مصنوعی، در تاریخ شاهد انواع روشهای بازاریابی بودهایم.
بازاریابان در هر عصر تاکتیکهای متنوعی ابداع کردهاند. یک کسبوکار باید بر اساس نیازها، بودجه، اهداف و مخاطب هدف، مناسبترین استراتژی را انتخاب کند.
حتی نابترین ایدهها بدون بازاریابی مناسب، به دست فراموشی سپرده میشوند. نگران نباشید، در این مقاله آکادمی تسمینو با معرفی انواع روشهای مارکتینگ و بررسی دقیق هرکدام به شما کمک میکنیم تا بازاریابی را به گفتگویی عمیق و اثرگذار با مخاطب هدفتان تبدیل کنید.
بازاریابی سنتی، قابل اعتماد در گذر زمان
روشهای بازاریابی سنتی یا Traditional Marketing در عدم استفاده از اینترنت با یکدیگر اشتراک دارند. این تکنیکها در گذر زمان امتحانشان را پس دادهاند و همین امروز نیز قابل اطمینان هستند.
تبلیغات سنتی شاید سریع نباشند، اما بهخاطر ماهیت ملموس مؤثر واقع میشوند و بهخاطر نفوذ گسترده بسترهایشان در زندگی روزمره، غیرقابل چشمپوشی هستند. مهمترین انواع بازاریابی سنتی را مرور کردهایم.
۱- بازاریابی چاپی؛ جلب اعتماد به شکل کاملاً ملموس
در بازاریابی چاپی یا Print Marketing از متریالهای فیزیکی و قابل لمس مثل مجله، روزنامه، بروشور و اعلامیهها برای انتقال پیام استفاده میشود. چاپ تبلیغ، نوعی اعتبار و قابلیت اعتماد به بیزینس میدهد. همچنین با بازاریابی چاپی، تبلیغات در یک مکان فیزیکی خاص مثل خیابان یا دفتر پخش میشوند.
پرینت مارکتینگ بدون ایراد نیست؛ بررسی میزان بازگشت سرمایه یا ROI آنها دشوار است. تعامل با مخاطب هدف نیز طی بازهای چند ثانیهای و در سطحیترین حالت ممکن انجام میشود. شاید برای شما هم پیش آمده باشد که پس از دریافت یک تراکت تبلیغاتی، آن را چند قدم جلوتر به سطل آشغال بیندازید.
شرکت کوکاکولا، کمپینهای بازاریابی چاپی را با موفقیت اجرا کرده است. از شخصیسازی پوسته چاپشده روی بطریها گرفته تا بیلبوردهای عظیم و تبلیغ در مجلات، طی دهههای اخیر برای این شرکت کارساز بودهاند.
۲- بازاریابی رسانهای (برودکستینگ)؛ داستانسرایی برای مخاطب عام در مقیاس بزرگ
شاید شما هم از تبلیغات قدیمی تلویزیونی هنوز چیزهایی به یاد داشته باشید. این ماندگاری، جادوی با عناصر صوتی و بصری است که تجربههایی بهیادماندنی و عمیق ایجاد میکنند. در بازاریابی رسانهای یا Broadcasting Marketing از رادیو و تلویزیون برای ایجاد روایتهایی جذاب استفاده میشود.
این رسانهها هنوز هم میلیونها مخاطب از گروههای اجتماعی مختلف دارند. برای مثال، تبلیغات مسابقه سوپربول (آخرین مسابقه فصل فوتبال آمریکایی) توسط میلیونها آمریکایی یا حتی مخاطبان جهانی مشاهده میشوند. رزرو تبلیغات ۳۰ ثانیهای این مسابقه تا چند ده میلیون دلار هزینه دارد.
ناگفته نماند که هزینه بازاریابی رسانهای فقط به خرید تبلیغ از رادیو و تلویزیون محدود نمیشود. تجهیزات فیلمبرداری، استخدام بازیگر و موشنگرافی نیز نیازمند بودجه مخصوص هستند. همچنین برخلاف تبلیغات آنلاین، معیارهای کلیدی عملکرد (KPIها) واضحی برای این نوع بازاریابی وجود ندارد.
۳- بازاریابی مستقیم با نامه؛ اطلاعرسانی شخصی به شکل سنتی
یکی از انواع مارکتینگ، بازاریابی با نامه است که طی آن از مکاتبه برای برقراری ارتباط کاملاً خصوصی با مخاطبان استفاده میشود. نامههای تبلیغاتی معمولاً با محتوای کوپن، کارت پستال، بروشور و کاتالوگ یا QR Code پست میشوند. در این متد، دست فرستنده نامه برای شخصیسازی محتوا کاملاً باز است.
تطابق نامه با ویژگیهای گیرنده، اعتبار و صمیمیت ایجاد خواهد کرد. اگرچه شخصیسازی نامهها در مقیاس بزرگ نیازمند دادهیابی و زمان بیشتر است و شاید بسیار گران تمام شود. از دیگر نکات مثبت ارسال نامه تبلیغاتی، امکان سنجش اثرگذاری آن با بررسی تعداد پاسخهای دریافتی یا حتی تعداد اسکن کد QR درون نامه است.
۴- تبلیغات در فضای باز؛ ترغیب و جلب توجه بیننده فقط در یک نگاه
یکی از روشهای مارکتینگ که با گسترش شهرسازی پدیدار شد، تبلیغات در فضای باز است که عموماً در قالب بیلبوردهای شهری، خودروهای دارای طرحهای تبلیغاتی و اسپانسری رویدادهای مختلف انجام میشود. این تبلیغات طوری طراحی میشوند که طی کسری از ثانیه در محیط عمومی، توجه بیننده را بربایند.
این بازاریابی برای افزایش آگاهی و برند مارکتینگ در مقیاس وسیع مناسب است اما، پتانسیل اندکی برای شخصیسازی دارد. موفقیت تبلیغات در فضای عمومی به چند نکته زیر وابسته است:
- طراحی جذاب با رنگآمیزی متضاد برای جلب توجه سریع.
- ایجاد کال تو اکشن و شعار تبلیغاتی کوتاه با فونت مناسب برای اثرگذاری فوری.
- شناسایی گذرگاهها، نقاط شلوغ و پرتردد شهری برای قراردادن تبلیغ.
- امکان آنالیز ROI با قراردادن کد QR یا URLهای خاص و کوتاه.
مهمترین نکته برای طراحی یک کمپین بازاریابی بیرونی، تطبیق تبلیغ با سرعت و مسیر رهگذر شهری اعم از پیاده یا سواره است تا هیچ خللی در رؤیتپذیری تبلیغ رخ ندهد.
دیجیتال مارکتینگ؛ انقلاب در بازاریابی با متدها متنوع و قابلسنجش
در یکی از مهمترین انواع بازاریابی از قدرت بیکران اینترنت و تکنولوژیهای دیجیتال برای برقراری ارتباط با مخاطب استفاده میشود. پلتفرمهای مختلف از موتورهای جستجو تا شبکههای اجتماعی در کنار موبایل مارکتینگ (اساماس و تماس تبلیغاتی) در این نوع بازاریابی دخیل هستند.
ایجاد تجربههای تعاملی و شخصی در کنار قابلیت بررسی دقیق اثرگذاری، برتریهای دیجیتال مارکتینگ نسبت به روشهای سنتی هستند. انواع دیجیتال مارکتینگ را در ادامه بررسی کردهایم.
۱- سئو؛ بهبود رؤیتپذیری برند در موتور جستجو با بهینهسازی سایت
بهینهسازی موتور جستجو یا SEO به بهبود رتبه و رؤیتپذیری سایت در صفحه نتایج یا سرپ (SERP) گفته میشود. اجرای سئو علاوهبر کسب ترافیک ارگانیک موجب بهبود تجربه کاربری و درک موتور جستجو از سایت نیز میشود. بهینهسازی سایت سه شاخه اصلی دارد:
- سئو داخلی (On-page): بهینهسازی محتوا و المانهای داخلی صفحه مثل تگهای متا، تیترها و لینکهای داخلی.
- سئو خارجی (Off-page): کسب لینکهای خارجی باکیفیت و معتبر در کنار تقویت برند منشن و سوشال سیگنال برای افزایش آتوریتی سایت.
- سئو فنی (Technical): بهینهسازی موارد فنی مثل سرعت بارگذاری، حجم تصاویر، کدنویسی و ایجاد صفحات ریسپانسیو موبایل.
کاربر با بهینهسازی کلمات کلیدی و تولید محتوا اصولی وارد سایت میشود، سپس بهلطف ساختار سایت و Breadcrumbها زمان بیشتری در سایت سپری میکند. این ارزشآفرینی نیز با کسب بک لینک از منابع معتبر پاداش داده میشود. این یک چرخه ساده اما ایدئال از پیادهسازی سئو است.
نقش ابزار و KPIها در سئو
برای سئو سایت، KPIهای مختلفی مثل رتبه سرپ، ترافیک، نرخ کلیک، زمان سپریشده درون صفحه و سایت، بانس ریت و آتوریتی دامنه وجود دارند. این متریکها را با ابزارهای بیشماری مثل سمراش، Moz، Ahrefs و گوگل سرچ کنسول قابل اندازهگیری هستند. با سنجش KPIها میتوان استراتژی را در لحظه تغییر داد.
۲- بازاریابی محتوایی؛ جذب مخاطب از طریق پاسخ به نیاز و ارائه راهحل
بازاریابی محتوایی یا Content Marketing محتوای ارزشمند و مرتبط به کاربر ایجاد میکند. با توزیع منظم محتوای ارزشآفرین، جذب و تعامل مخاطب محقق میشود. فرمتهای مختلف مثل پست بلاگ، اینفوگرافیک، ویدیو و حتی صوت (پادکست مارکتینگ) بهمنظور اطلاعرسانی، سرگرمی و ترغیب به اقدام تولید میشوند.
تولید پیوسته محتوای باکیفیت علاوهبر مطرحکردن برند بهعنوان منبع معتبر در حوزه کاری، منجر به تولید لید و هدایت ترافیک ارگانیک در قیف تبدیل خواهد شد. سایت هاباسپات در حوزه دیجیتال مارکتینگ، نمونه بارز استراتژی موفق بازاریابی محتوا را به نمایش میگذارد.
در بسترهای مختلف هاباسپات، انواع فرمتهای محتوایی به چشم میخورند. سایت این برند از اولین نمونههای سبک پیلار کلاستر است که طی آن مطالب فرعی برای حمایت از یک موضوع اصلی تولید میشوند. محتوای باکیفیت هاباسپات، علاوهبر تقویت شهرت برند، روی فروش ابزارهایش نیز نقش داشتهاند.
۳- بازاریابی شبکههای اجتماعی؛ تبدیل کاربر سوشال به مشتری بالقوه
در یکی از انواع بازاریابی نوظهور، مارکترها از پلتفرمهای سوشال مثل فیسبوک، اینستاگرام، توییتر و لینکدین برای ایجاد تعامل و ارتباط دوطرفه با مخاطبان استفاده میکنند. هدف بازاریابی سوشال، ایجاد پایگاهی برای دنبالکنندگان وفادار از طریق اشتراکگذاری محتوای ارزشمند و همچنین مشارکت در گفتگوهاست.
برندها برای جلب اعتماد کاربر، جذب انگیجمنت ارگانیک و ایجاد تصویر خودمانی از برند، تکنیکهای سوشال مدیا مارکتینگ را اجرا میکنند. راهکارهایی همچون اینفلوئنسر مارکتینگ (تبلیغ در اکانتهای پربازدید) و کمپینهای تبلیغات پولی در خود پلتفرمها به دیدهشدن برند و هدفگیری دقیق گروههای کاربری کمک میکنند.
۴- ایمیل مارکتینگ؛ سلاح خودکار بازاریابی برای افزایش فروش
ایمیل مارکتینگ یکی از قدیمیترین انواع بازاریابی دیجیتال است که برای ارسال پیامهای الکترونیک شخصیسازیشده به مخاطبان کاربرد دارد. در بازاریابی ایمیلی، راهکارهایی همچون ارسال خبرنامه، کمپینهای قطرهچکانی (ارسال پیوسته اطلاعات)، ارسال کد تخفیف یا اطلاعرسانی از جشنواره فروش اجرا میشوند.
کسبوکارهای پرمخاطب با اتوماسیون ایمیلها، مناسبترین لیدها (کاربر مشترک) را بهسرعت هدف میگیرند. شخصیسازی ایمیلها با پیامهای اختصاصی و جلوههای گرافیکی جذاب، موجب بهبود نرخ تبدیل و پرورش لیدها میشود. ایمیل مارکتینگ بهخاطر بازگشت سرمایه بالا، دهههاست که در بازاریابی رواج دارد.
ابزارهای مختلف مثل MailChimp یا ActiveCampaign مخاطبان را بر اساس ویژگیهایشان گروهبندی (سگمنتبندی) میکنند. ارسال پیام اختصاصی برای هر گروه، نرخ انگیجمنت و عمق ارتباط را افزایش میدهد. در بازاریابی ایمیلی امکان افزایش یا کاهش مقیاس فعالیتهای مارکتینگ بر اساس تعداد مخاطبان وجود دارد.
۵- بازاریابی موتور جستجو (SEM)؛ رؤیتپذیری فوری با تبلیغات پولی در موتور جستجو
سرچ انجین مارکتینگ یا SEM یکی از روشهای بهبود سریع رؤیتپذیری در سرپ از طریق تبلیغات پولی است. این نوع تبلیغات آنلاین معمولاً به شکل کمپینهای کلیکی (PPC) و بنری یا اشغال جایگاههای Ads در صفحه نتایج برای یک کلمه کلیدی اجرا میشوند. SEM برخلاف سئو، نتایج سریع اما زودگذر به همراه دارد.
بازاریابی SEM برای جلبتوجه مخاطبی انجام میشود که در مراحل انتهایی قیف فروش قرار دارد و به اقدام نهایی (خرید) بسیار نزدیک است. برای هدفگذاری دقیق در SEM باید پرسونای مخاطب تعیین شود و با انجام انواع تست A/B بهترین حالت تبلیغ پیش چشم خواننده قرار بگیرد.
یکی از مزایای کمپینهای سرچ پولی، بودجهبندی کمپین بر اساس نیازها و هزینه تبلیغ به ازای کلیک (CPC) برای هر کلمه کلیدی است. همچنین با نظارت بر نرخ تبدیل از طریق پلتفرمهایی مثل گوگل ادز، تغییرات فوری در استراتژی قابل اعمال هستند.
۶- اینفلوئنسر مارکتینگ؛ جلب اعتماد مخاطبان بهواسطه چهرههای مشهور و معتمد
اینفلوئنسر مارکتینگ فقط به تبلیغ در اکانت چهرههای اینستاگرامی محدود نمیشود. هر پلتفرمی که چهره مشهور مجازی داشته باشد، رسانه بازاریابی با اینفلوئنسرها خواهد بود. در این متد، بازاریابی بهکمک اعتبار و نفوذ عمیق چهرههای مشهور در میان مخاطب عام انجام میشود.
ارتباط اینفلوئنسرها با مخاطبانشان بسیار مستحکم است و دنبالکنندگان اعتماد کمنظیری به آنها دارند. بههمینخاطر، هرگونه تبلیغ اثرگذاری فوقالعادهای خواهد داشت. اینفلوئنسرها از نظر مقیاس اثرگذاری به سه دسته زیر تقسیم میشوند:
- میکرو اینفلوئنسر: مخاطبان اندک با تعامل بالا؛ هزینه کمتر تبلیغات.
- ماکرو اینفلوئنسر: دنبالکنندگان فراوان، مناسب برای افزایش آگاهی از برند.
- مگا اینفلوئنسر: چهرههای میلیونی مناسب برای کمپینهای گسترده و اثرگذاری سریع.
در صورت انتخاب یک اینفلوئنسر مرتبط به حوزه کاری که دارای مخاطبان متناسب با برند است، کمپین اثرگذاری شگفتانگیزی خواهد داشت.
۷- افیلیت مارکتینگ؛ بازاریابی بهکمک محتوای تولیدشده توسط دیگران
یکی از روشهای بازاریابی محبوب نزد برندهای بزرگ، افیلیت مارکتینگ است که با شراکت دیگران انجام میشود. این شرکا اینفلوئنسرها، بلاگرها یا متخصصان حوزه کاری هستند. افیلیت برای تبلیغ محصولات برند از محتوا و مخاطبان خودش بهره میگیرد و لینک برند را به شکل تبلیغات همسان درون محتوای صفحه قرار میدهد.
درآمد افیلیت عملکردمحور است و نوعی پرفورمنس مارکتینگ به حساب میآید. این یعنی سود افیلیت بر اساس میزان تبدیل مخاطب به اقدام مطلوب کسبوکار (کلیک، خرید یا ثبتنام) انجام میشود.
در افیلیت مارکتینگ متریکهای مختلف مثل نرخ تبدیل یا کلیک قابل ردگیری دقیق هستند. برند نیز از محتوای دیگران استفاده میکند و درصد نهچندان زیادی از سود را با افیلیت شریک میشود.
۸- ویدیو مارکتینگ؛ بازاریابی به کمک فرمتهای ویدیویی
در بازاریابی ویدیویی، برای برانگیختن تعامل و درگیرکردن مخاطب از محتوای بصری؛ معمولاً در ترکیب با موسیقی یا روایت استفاده میشود. برندها با ویدیو مارکتینگ قادر به داستانسرایی گیرا و جلب سریع توجه هستند و فرمتهای مختلف مثل کلیپهای کوتاه، ویدیوهای طولانی، وبینار و استریم زنده تولید میشوند.
پلتفرمهای مختلف مثل یوتیوب، توییچ، آپارات، تیکتاک و اینستاگرام جزو بسترهای اصلی ویدیو مارکتینگ به حساب میآیند. ویدیوها اگر به بهترین حالت تهیه شوند، با اثرگذاری کمنظیر تا مدتها در ذهن مخاطب باقی حک خواهند شد. امکان ترغیب مخاطب به هرگونه تعامل و مشارکت مثل کامنت یا اشتراکگذاری نیز بسیار بالاست.
اینباند مارکتینگ در برابر اوتباند مارکتینگ؛ بررسی تفاوتها
در یک نوع از دستهبندی انواع بازاریابی، راهکارها در یکی از دو گروه بازاریابی درونگرا (Inbound Marketing) و بازاریابی برونگرا (Outbound Marketing) مارکتینگ قرار میگیرند. تفاوت اصلی بین این دو در نحوه مخابره پیام تبلیغاتی است. در اینباند مارکتینگ، مشتری بالقوه با ارزشآفرینی جذب میشود اما در بازاریابی اوتباند، رویکردهای فعالانه دخیل هستند.
در روشهای اینباند، برند مخاطب را غیرمستقیم جذب میکند ولی در اوتباند، پیام صریح به گروه گستردهای از مخاطبان بدون آگاهی دقیق از آنها ارسال خواهد شد. در ادامه هر دو مورد را با جزئیات دقیق بررسی کردهایم.
اینباند مارکتینگ؛ هنر جذب ارگانیک مخاطب
بازاریابی درونگرا یا اینباند مارکتینگ با هدف جلبتوجه مخاطبان بالقوه و تحریک آنها به تعامل از طریق محتوای ارزشآفرین و تعاملی انجام میشود. استراتژیهای اصلی در اینباند مارکتینگ شامل سئو، بازاریابی محتوایی و شبکههای اجتماعی میشوند.
تاکتیکهای اینباند در طول زمان، نرخ بازگشت سرمایه بیشتری دارند. در سبک درونگرا با رویکرد بازاریابی رابطهای (ایجاد رابطه بلندمدت)، جایگاه مخاطب از منبع درآمد فراتر میرود. ترافیک ارگانیک، میزان تولید لید، نرخ تبدیل و انواع متریکهای انگیجمنت جزو KPIهای اصلی بازاریابی درونگرا هستند.
اوتباند مارکتینگ؛ مخابره گسترده و برجستهسازی پیام تبلیغاتی
بازاریابی اوتباند یا برونگرا، برقراری ارتباط مستقیم و بیپرده با مشتری احتمالی است. در این روش، پیام تبلیغاتی با ترفندهایی مثل بازاریابی تلفنی، ارسال پیامهای مستقیم و تبلیغات نمایشی مخابره خواهد شد. ارزیابی بازاریابی برونگرا با متریک نرخ پاسخگویی مشتری انجام میشود.
تاکتیکهای اوتباند مارکتینگ فوراً در دید قرار میگیرند و اقدام آنی بههمراه دارند اما اجرایشان نیازمند بودجه بیشتر است. در دنیای امروز ممکن است این تکنیکها برای برخی، ناقض حریم خصوصی باشند. در سناریوهایی مثل عرضه محصول و سرویس جدید یا نفوذ سریع در بازار، راهکارهای اوتباند مناسباند.
انواع روشهای بازاریابی نیچ و نوظهور؛ بهکارگیری ابتکار و نبوغ در مارکتینگ
با رشد بازاریابی در کنار تشدید رقابت بین کسبوکارها و پیچیدهشدن سلیقه مصرفکنندگان، روشهای متعارف مارکتینگ نمیتوانند بهخوبی پاسخگوی نیازها باشند. برندها برای برقراری ارتباط عمیق و جذب انگیجمنت در بازههای طولانی، روشهای نوینی از بازاریابی ابداع کردهاند.
انواع نوظهور مارکتینگ، مناسب نیچها (Niche) و موقعیتهای خاص هستند تا به روشهایی خاطرهانگیز، تعاملی و فراگیر توجه مخاطب را جلب کنند. در این بخش با نمونههایی مختلفی از روشهای بازاریابی خاص و نوظهور آشنا میشوید.
۱- بازاریابی رویداد؛ تبلیغات در گردهماییها
بازاریابی رویداد یا ایونت مارکتینگ برند را چه در حالت مجازی و چه فیزیکی، عملاً در برابر مخاطبانش قرار میدهد. گردهماییهای حضوری مثل نمایشگاهها، کنفرانسها و رویدادهای دورهای در کنار وبینارها و جلسههای مجازی فرصت فوقالعادهای برای بازاریابی ایجاد میکنند.
در بازاریابی رویداد، فضایی مناسب برای شبکهسازی بین حاضران ایجاد میشود که برای هر دو نوع بازاریابی B2B و B2C کاملاً مناسب است. همچنین بهخاطر تعامل مستقیم با کارکنان کسبوکار، مخاطبان به تجربهای فراموشنشدنی از برند دست خواهند یافت که زمینهساز رابطه بلندمدت خواهد شد.
۲- بازاریابی تجربی؛ غوطهورشدن مخاطب هدف در تبلیغات برند
بازاریابی تجربی (Experiential Marketing) به ایجاد تجربهای نافذ، همهجانبه و تعاملی گفته میشود که طی آن، مصرفکننده به شکل مجازی یا واقعی محصول را لمس میکند. در بازاریابی تجربهای بهجای انتقال پیام تبلیغاتی، تمرکز بر تبدیل سفر مشتری به تجربه پویا و فعال است.
انواع تاکتیکهای تجربهای مثل استند پاپ-آپ (فروشگاههای موقتی)، تجربههای فراگیر درونفروشگاهی، معرفی محصول با VR به مخاطب اجازه میدهد تا از نزدیک با محصول و مزایایش آشنا شود و ارتباط حضوری برقراری کند. بازاریابی تجربهای حواس چندگانه مخاطب را درگیر میکند.
تجربه فراموشنشدنی موجب تقویت وفاداری و برگشت مشتری به برند میشود و حتی بازاریابی دهانبهدهان از جانب خود مخاطب را نیز محقق میکند. نمونه فوقالعاده این کمپین توسط برند لوازم آرایشی سفورا ایجاد شده است که طی آن مشتریان میتوانند از نزدیک درون شعبههای مختلف، آیتمها را تست کنند.
۳- بازاریابی ویروسی؛ هنر جذب بازدیدهای انفجاری
بازاریابی ویروسی یا وایرال مارکتینگ بهمعنای هوشمندی و فرصتطلبی برای افزایش ناگهانی بازدید است. طی آن به ترفندهایی مثل تبلیغ دهانبهدهان و اشتراکگذاری در سوشال اتکا میشود. محتوای خروجی این کمپینها بهسرعت بر دل مخاطب مینشیند و فوراً در بسترهای مختلف ویرال شود.
برای مثال، کمپینهای ردبول با ایجاد نمایشهای محیرالعقول بهسرعت در اینترنت پخش میشوند. شرکت گوپرو نیز با ترغیب به اشتراکگذاری محتوای تولیدشده توسط کاربر، کیفیت و دوام دوربینهایش را تبلیغ میکند.
موفقیت بازاریابی ویروسی مرهون خلاقیت، برقراری ارتباط با علایق عمیق مخاطبان و البته فرصتطلبی برای استفاده از ترندهای نوظهور است. شانس بازاریابی وایرال برای افزایش نرخ تبدیل بسیار بالاست.
۴- گوریلا مارکتینگ؛ بازاریابی با راهکارهای غیرمنتظره و خیرهکننده
بازاریابی چریکی یا Guerrilla Marketing با عنصر غافلگیری، مخاطب را شگفتزده میکند. این کمپینها با اثرگذاری عمیق، برند را برای درازمدت در ذهن مخاطب حک میکنند. محتوای غیرمنتظره با المانهای سمعیبصری شگفتآور که معمولاً در مکانهای عمومی تولید میشوند، جزو این دسته هستند.
کمپینهای بدلکاری ردبول در انظار عمومی، شهرت فوقالعادهای برای این برند به ارمغان آوردهاند. گوریلا مارکتینگ نیازمند بودجه فراوان نیست و با کمی ابتکار میتوان تبلیغاتی هیجانانگیز و غیرقابل پیشبینی ایجاد کرد. این کمپینها در صورت اجرای صحیح، بهخاطر ROI بالا کاملاً مقرونبهصرفه هستند.
۵- بازاریابی عصبی؛ فعالکردن دکمه خرید در ذهن مخاطبان هدف توسط برند
یکی از جالبترین و زیرکانهترین روشهای بازاریابی، Neuromarketing نام دارد که در آن از تکنیکهای روانشناسی و علوم مغزواعصاب برای جهتدهی به رفتار کاربر استفاده میشود. هدف این است که تفکرات درونی به اقدامات بیرونی تبدیل شوند.
تاکتیکهای نورومارکتینگ با تحریک گیرندههای احساسی و برانگیختن واکنش ناخودآگاهانه، مخاطب را به دام میاندازند. برندها با این شاخه از بازاریابی، اتصال عمیقی با کاربر برقرار میکنند با درصد موفقیت بالا، او را به سمت مراحل نهایی قیف بازاریابی هل میدهند.
متخصص بازاریابی عصبی با مطالعه فرایندهای تصمیمگیری و ادراک انسانی، نحوه پاسخگویی مصرفکنندگان به محرکهای تبلیغاتی را رمزگشایی میکند، سپس استراتژی مارکتینگ را بر اساس دیتای حاصل تدوین خواهد کرد.
۶- بازاریابی مکالمهای؛ ایجاد رابطه لحظهای با مخاطب هدف
بازاریابی مکالمهای شکل نوین بازاریابی تلفنی برای برقراری ارتباط همزمان با مخاطب است. در Conversational Marketing بین برند و مخاطب گفتگوی شخصی ایجاد میشود. چتباتها، پشتیبانی مشتری با هوش مصنوعی و پلتفرمهای پیامرسان از بسترهای این نوع بازاریابی هستند.
با درگیرکردن کاربر در یک مکالمه و پاسخ به سؤالاتش، میتوان پیشنهادات شخصیسازیشده به او داد. همچنین در صورت نقشهبرداری سفر مشتری، هدایت کاربر به سمت اقدام نهایی در قالب گفتگو بهراحتی امکانپذیر است. هدف این است که با ایجاد صمیمیت و ارتباط آنی، نرخ تبدیل و انگیجمنت در لحظه بهبود یابد.
۷- بازاریابی مبتنی بر حساب کاربری (ABM)، مناسب برای هدفگیری سایر کسبوکارها
بازاریابی مبتنی بر اکانت یا Account-Based Marketing یکی از انواع مارکتینگ با دقت بالاست که برای کسبوکارهای حوزه B2B بازده فوقالعادهای دارد. در بازاریابی ABM بهجای ایجاد استراتژی جامع، تلاشها روی یک گروه مشخص از اکانتهای ارزشمند متمرکز میشود تا پیامی کاملاً اختصاصی توسعه یابد.
در ABM با محتوای سفارشی برای هر اکانت (برند هدف)، روی رفع چالشها و نیازهای خاص آنها مانور داده میشود. تطابق با نیازها و علاقهمندیها، احتمال تبدیل برند مخاطب به مشتری را افزایش میدهد. برای تبلیغ نیز میتوان از فرمتهای مختلف و تبلیغ بین کانالی استفاده کرد.
۸- بازاریابی با جستجوی صوتی و دستیار هوشمند؛ جذب مخاطب بر اساس کوئریهای محاورهای کاربران
روزبهروز بر تعداد کاربران دستیارهای هوشمند مثل الکسا، گوگل اسیستنت و سیری افزوده میشود. این دستگاهها بهکمک هوش مصنوعی و فناوری پردازش زبان طبیعی قادر به تحلیل صوت کاربران هستند. یوزرها نیز برای انواع جستجو؛ از وضعیت آبوهوا تا پرسش درباره قیمت محصول از جملات محاورهای استفاده میکنند.
بیشتر کوئریها در جستجوی صوتی، ماهیتی اختصاصی و هدفمند دارند. کسبوکارها با تطبیق و بهینهسازی محتوا برای این کوئریها، کاربران آماده تبدیل را جذب میکنند. سازگاری با ویس سرچ به برند کمک میکند تا هرگونه نارسایی سئو و محتوای سنتی برای جذب کاربر مدرن را جبران کند.
۹- بازاریابی پایدار (سبز)؛ کسب سود در کنار سازگاری با محیط زیست
بازاریابی پایدار یا Sustainable، تعهد برند به مسائل زیستمحیطی و چهارچوبهای اخلاقی را نشان میدهد. با افزایش تقاضا برای محصولات دوستدار محیط زیست، این نوع بازاریابی با استقبال روبهرو شده است.
بر اثر نگرانیهای زیستمحیطی، مردم بهدنبال محصولاتی با حداقل آلایندگی هستنند. برندها هم متوجه شدند که استفاده از منابع تجدیدپذیر، کاهش ردپای کربن و حفظ محیط زیست هم هزینهها را کاهش میدهند و هم توجه جمعیت خاصی را جلب میکنند.
ترندهای آینده بازاریابی؛ ترکیب نوآوری تکنولوژی با تغییر الگوی مصرف کاربر
سرعت تغییرات در فضای دیجیتال مارکتینگ بسیار بالاست. تکنولوژیهای جدید همگام با تحول علاقهمندیها و الگوی مصرف کاربران، زمینهساز پیدایش متدهای مختلف بازاریابی و تکامل روشهای پیشین میشوند.
برندها بهدنبال آن هستند که با راهکارهای جدید، محتوای شخصیتر و انگیجمنت عمیقتری ایجاد کنند. چند نمونه از ترندهای آینده مارکتینگ را در ادامه بررسی کردهایم.
هوش مصنوعی و ماشین لرنینگ؛ موشکافی رفتار کاربر و هدفگیری کاملاً دقیق
فناوریهای هوش مصنوعی و ماشین لرنینگ به مارکترها در پیشبینی رفتار کاربران کمک میکنند. AI میتواند الگوی سرچ کاربر را بهدقت زیر نظر بگیرد. علاوهبر آن، چتباتهای خودکار با پاسخگویی اتومات و هوشمند در کنار سیستمهای پیشنهاد محتوا مطابق نیاز کاربر از دیگر کاربردهای هوش مصنوعی در تبلیغات هستند.
بسیاری از برندها با ادغام هوش مصنوعی در تولید محتوا یا پروسههای مختلف مارکتینگ، بهرهوری را افزایش دادهاند. هماکنون حتی کسبوکارهای کوچک برای تعیین استراتژی بازاریابی میتوانند از ابزارهای رایگان AI مثل ChatGPT و گوگل جمنای استفاده کنند. هوش مصنوعی دقت هدفگیری در کمپینها را به حداکثر میرساند.
متاورس و واقعیت مجازی؛ افزایش فروش با شبیهسازی تجربه کاربری
متاورس و واقعیت مجازی (Virtual Reality) ابعاد تازهای به تکنیکهای فروش محصول بخشیدهاند. کمپانیها با استفاده از این تکنولوژیها، بازاریابی تجربهای و پروداکت مارکتینگ را کاملاً فراگیر با حداکثر تعامل اجرا میکنند تا تصمیمگیری برای خرید راحتتر شود.
واقعیت مجازی در واقع یک نمایش غیرواقعی از محصول است که قابلیتها و مزایا را در دسترس مصرفکننده قرار میدهد. شرکتهای لوازم خانگی یا خودروسازها، تجربهای نزدیک به دنیای واقعی از محصولات ارائه میکنند. هرچه محصول برای کاربر ملموستر باشد، او نسبت به خرید مصممتر خواهد بود.
ویدیوی کوتاه؛ ربودن حواس کاربر کمحوصله در یک چشمبههمزدن
بازه توجه کاربر در پلتفرمهای اینترنتی مختلف روزبهروز کمتر میشود. بهجز کاربرانی که دنبال یادگیری عمیق یک موضوع هستند و تمایل به محتوای طولانی دارند، اکثر مخاطبان فرصت کمی به یک محتوا میدهند. برندی که بتواند در کمترین زمان ممکن توجه کاربر را جلب کند، برنده رقابت بازاریابی خواهد بود.
ویدیوهای کوتاه حالا به فرمت محبوب بسیاری از کاربران و مارکترها تبدیل شدهاند. کلیپها با نمایش جریان سریع محتوایی، مناسب بازه کوتاه توجه کاربران در دنیای مدرن هستند. ویدیوهای تیکتاک، ریلز اینستاگرام و شورت یوتیوب، پیشتاز بازاریابی با محتوای کوتاه به حساب میآیند.
محتوای کوتاه، پیام تبلیغاتی را مثل لقمه حاضروآماده در اختیار بیننده قرار میدهد. داستانسرایی در ویدیوی چندثانیهای نیازمند مهارت و خلاقیت خاصی است تا لحظات کوتاه مصرف محتوا به تعاملهایی پرسود در درازمدت تبدیل شوند. این نوع محتوا اغلب کمهزینه است و به کسبوکارها کوچک فرصت دیدهشدن میدهد.
انواع مختلف بازاریابی، پلی برای تقویت شهرت برند و سودآوری
همه انواع مختلف بازاریابی در ظاهر به افزایش فروش و بهبود رؤیتپذیری برند نزد مخاطبان کمک میکنند اما در عمل با یکدیگر تفاوت بسیاری دارند. نکته کلیدی برای انتخاب بهترین روش مارکتینگ این است که هر برند متناسب با نیازها، داشتهها و البته، مخاطب هدفش یک یا حتی چند راه مارکتینگ را انتخاب کند.
سوددهی برای یک برند، دلیل بر کارایی قطعی یک روش تبلیغاتی برای سایر کسبوکارها نخواهد بود. حتی گاه ممکن است چند کسبوکار در یک حوزه خاص، از چند روش مختلف به تبلیغات بپردازند و هرکدام با نتایج مثبتی روبهرو شوند. پس پیش از انتخاب استراتژی نهایی، نیاز به تحقیقات در جنبههای مختلف است.
تهیه آمیخته بازاریابی برای شناسایی دقیق پتانسیلهای محصولات، بستر بازاریابی و مخاطب هدف مفید خواهد بود. همچنین تحلیل رقبا نیز الگوهای موفق را مشخص میکند. گاه شاید نیاز به اجرای رویکرد Omnichannel و استفاده همزمان از چند استراتژی باشد.
در این مقاله انواع روشهای مارکتینگ را بررسی کردیم. امیدواریم با انتخاب صحیح یک راهکار، مسیر موفقیت و سودآوری را بهراحتی طی کنید. یادتان باشد هیچ راهکار بازاریابی بینقص نیست. دقت در اجرا و ترکیب تکنیکها با خلاقیت و هوش بازاریابی تفاوت را رقم میزند.
به نظر شما چگونه میتوان بازده هرکدام از روشهای بالا را به حداکثر رساند؟ اصلاً کدام نوع بازاریابی دیگر را میشناسید و چه تجربهای از کار با آن دارید؟ نظراتتان را در بخش زیر با ما و سایر خوانندگان به اشتراک بگذارید.



