کتاب الکترونیکی تسلط بر داده‌‌های ساختار یافته (Structured data) منتشر شد!

Digital Marketing-دیجیتال مارکتینگ

بازاریابی دیجیتالی چیست؟ دیجیتال مارکتینگ به زبان ساده

دیجیتال مارکتینگ (Digital marketing) یعنی استفاده هوشمندانه از بسترهای دیجیتالی برای بازاریابی محصولات و خدمات که سود سرشاری نصیب بیزنس‌های بزرگ و کوچک کرده است. کسب‌وکارها مثل یک کشتی در اقیانوس مواج و حادثه‌خیزِ دنیای دیجیتال هستند. کشتی برای مسیریابی...

فهرست مطالب

دیجیتال مارکتینگ (Digital marketing) یعنی استفاده هوشمندانه از بسترهای دیجیتالی برای بازاریابی محصولات و خدمات که سود سرشاری نصیب بیزنس‌های بزرگ و کوچک کرده است.

کسب‌وکارها مثل یک کشتی در اقیانوس مواج و حادثه‌خیزِ دنیای دیجیتال هستند. کشتی برای مسیریابی در این اقیانوس وسیع به سیستم ناوبری نیاز دارد. یک کسب‌وکار هم بدون داشتن نقشه‌ای برای ایجاد ارتباط با مشتریان در امواج رقابت غرق خواهد شد.

دیجیتال مارکتینگ، بیزینس را به ساحل امنِ رشد و سود مالی می‌رساند و سبب تعامل بهینه با مخاطبان می‌شود. به گزارش eTradeforall:

بیش از ۶۵ درصد جمعیت جهان به اینترنت متصل‌اند.

موفق‌ترین کمپانی‌های بزرگ و حتی فروشندگان مستقل، راهی برای اتصال به این جمعیت عظیم پیدا کرده‌اند. پس چرا شما نتوانید؟

در این مقاله از تسمینو یک راهنمای جامع برای بازاریابی دیجیتالی تهیه کرده‌ایم. به‌غیر از معنی دیجیتال مارکتینگ با بررسی زوایای مختلف مثل شاخه‌ها، مزایا، استراتژی‌ها و چالش‌ها به گسترش دانش شما از این حوزه کمک خواهیم کرد.

دیجیتال مارکتینگ چیست؟ تعریف بازاریابی در دنیای دیجیتالی

دیجیتال مارکتینگ یا بازاریابی دیجیتال، به فعالیت‌هایی گفته می‌شود که به‌منظور فروش یا ترویج برند از طریق کانال‌های دیجیتال مانند حضور آنلاین و یا موبایل مارکتینگ صورت می‌گیرد. برندینگ، سئو و بازاریابی محتوایی از تکنیک‌های رایج در بازاریابی دیجیتالی به شمار می‌آیند.

واژه “مارکت” در فرهنگ نامه آزاد فارسی به معنای فروشگاه و محل خرید است. با کنار هم قرار دادن معنای مستقل هر کلمه به تعریف دیجیتال مارکتینگ خواهید رسید. واژه دیجیتال مارکتینگ به معنای استفاده از هر ابزار دیجیتال برای رسیدن به هدف خرید و فروش محصول یا خدمات است.

دیجیتال مارکتینگ به زبان ساده، پلی بین مشتریان و کسب‌وکار در قلمرو دیجیتال محسوب می‌شود. منظور از ابزار دیجیتال، پلتفرم‌هایی مثل وب، شبکه‌های اجتماعی، پیام‌رسان‌ها و اپلیکیشن‌ها هستند.

برخلاف بازاریابی آنلاین، بازاریابی دیجیتال محدود به اینترنت نیست. فناوری‌هایی غیر از اینترنت نیز وجود دارند که با نقش‌آفرینی‌شان در فروش، مفهوم دیجیتال مارکتینگ شکل می‌گیرد.

مزایای برجسته بازاریابی دیجیتالی نسبت به سنتی، هدف‌گیری دقیق، شخصی‌سازی و تغییرات داده‌محور است. این انعطاف‌پذیری شگفت‌انگیز، دیجیتال مارکتینگ را به عصای دست کسب‌وکارها تبدیل کرده است.

تاریخچه دیجیتال مارکتینگ؛ تکامل از بازاریابی سنتی با تغییر الگوی مصرف

گذشته دیجیتال مارکتینگ چیست و چگونه از بازاریابی سنتی متمایز شده است؟ تاریخچه بازاریابی دیجیتال، پیشرفت تکنولوژی و تغییر الگوی مصرف مردم را انعکاس می‌دهد. همه‌چیز با اوج گرفتن اینترنت در اواخر دهه ۱۹۹۰ میلادی آغاز شد. رسانه‌های جمعی مثل تلویزیون و نشریات، اندک‌اندک قافیه را به وب باختند.

البته در سال‌های پیش از اینترنت، تبلیغات تلویزیونی و تلفنی (فرم‌های اولیه تکنولوژی مدرن) نیز وجود داشتند. اما اینترنت با موتورهای جستجو، وبسایت‌ها و ایمیل، هدف‌گذاری دقیق‌تر و دسترسی مستقیم به مخاطبان را فراهم کرد. دو دهه بعد، ظهور شبکه‌های اجتماعی موجب دگرگونی دیجیتال مارکتینگ شد.

با توسعه وبسایت‌ها و سوشال مدیا مثل فیسبوک و اینستاگرام، تعامل (Engagement) و دسترسی (Reach) به سطح جدیدی رسید. حالا هم با پیشرفت شگرف در زمینه هوش مصنوعی، ماشین لرنینگ و تحلیل داده، وارد مرحله‌ای تازه شده‌ایم. بازاریابی حالا به‌سرعت با رفتار، نیاز و علاقه مخاطب تطبیق پیدا می‌کند.

تبلیغ دیجیتال دیگر فقط مخابره پیام نیست، بلکه شامل ارتباط دوطرفه می‌شود. الگوی مصرف کاربران تغییر کرده است و مشتری بالقوه حالا منتظر اطلاعات لحظه‌ای، تجربه شخصی و پاسخ فوری است.

اهمیت بازاریابی دیجیتال؛ درآمدزایی به‌واسطه نفوذ ابزار دیجیتال

بد نیست به این بپردازیم که دلیل اهمیت بازاریابی دیجیتال چیست؟ برای پیدا‌کردن پاسخ باید به رواج ابزارها و پلتفرم‌های دیجیتال در جوامع نگاه کنیم. آمار مؤسسه Kepios نشان می‌دهد بیش از ۵ میلیارد نفر از اینترنت استفاده می‌کنند.

Pen Heaven نیز می‌گوید بیش ۸۱ درصد مردم روزانه حداقل با دو دستگاه دیجیتال تعامل دارند. Sixth City Marketing نیز در گزارشی مدعی شده، تعداد کاربران ایمیل در سال ۲۰۲۶ به ۴/۷۳ میلیارد نفر خواهید رسید. با‌توجه‌به این آمار‌و‌ارقام، دیجیتال مارکتینگ برای کسب‌وکارهای بزرگ‌وکوچک ضروری است.

بیزینس چه B2C (فروش به مصرف‌کننده)، چه B2B (فروش به بیزینس دیگر) باید به فکر تعامل با مشتری از کانال‌های دیجیتال باشد. کاسبی‌ها کوچکتر با تمرکز روی گروه خاص مخاطبان به سودآوری می‌رسند. شرکت‌های بزرگ نیز با دیجیتال مارکتینگ، دسترسی بی‌حدومرز به مشتریان را تجربه خواهند کرد.

یکی از دلایل اهمیت فناوری‌های دیجیتال برای فروش و تبلیغات، امکان سنجش آسان نرخ بازگشت سرمایه (ROI) است. ابزارهای مختلف تأثیر سرمایه‌گذاری را بررسی می‌کنند و از این طریق می‌توان در استراتژی‌ها تغییر آنی ایجاد کرد. این رویکرد داده‌محور، باعث حفظ اثرگذاری دیجیتال مارکتینگ می‌شود.

شاخه‌های اصلی دیجیتال مارکتینگ؛ ایجاد سود و شهرت برند به روش‌های مختلف

برای پوشش نیاز‌ها و اهداف کسب‌وکارها، بازاریابی دیجیتالی به شکل‌های مختلف اجرا می‌شود. هر شاخه از مارکتینگ دیجیتال سراغ اهداف خاصی می‌رود. در نهایت بهبود رؤیت‌پذیری، افزایش تعامل مخاطب و کسب سود از مخاطب است که اهمیت دارد.

هر شاخه Digital Marketing، با سبکی منحصربه‌فرد نقش ایفا می‌کند. از نظر رویکرد جذب، شاخه‌ها در دو دسته بازاریابی درون‌گرا و برون‌گرا قرار می‌گیرند. در روش‌های برون‌گرا کسب‌وکار فعالانه سراغ مشتری می‌رود اما در سبک درون‌گرا با روش‌های مثل ایجاد محتوای جذاب، به‌صورت غیر‌مستقیم به جذب مخاطب پرداخته می‌شود.

در ادامه به بررسی انواع دیجیتال مارکتینگ و تعریف آن‌ها می‌پردازیم.

۱- سئو؛ دیده‌شدن با رعایت قوانین موتور جستجو

سئو روی بهبود میزان رؤیت سایت در جستجوی آنلاین به‌شکل ارگانیک (بدون فریب موتور جستجو) تمرکز دارد. در این روش مواردی مثل محتوا، لینک‌های خارجی و زیربنای فنی سایت طبق دستورالعمل‌های موتور جستجو بهینه‌سازی می‌شوند. اگر علاقمند به مطالعه بیشتر در این زمینه هستید، می‌توانید مقاله سئو چیست را مطالعه کنید.

هدف سئو، افزایش کمیت و کیفیت ترافیک ورودی از وب (مخصوصا سرچ گوگل) است. همه فعالیت‌های این بخش برای تسهیل پیدا‌شدن سایت توسط مشتریان بالقوه انجام می‌شوند. صفحات سایت باید برای عبارات جستجو‌شده توسط کاربر (کوئری‌ها) بهینه‌سازی شوند. بهینه‌سازی سایت دنیای وسیعی دارد و یکی از شاخه‌های اصلی مارکتینگ است.

۲- بازاریابی محتوایی؛ جذب مخاطب با پاسخ به نیازها

در مطالب آشنایی با دیجیتال مارکتینگ محال است به محتوا پرداخته نشود. طی بازاریابی محتوایی با ایجاد محتوای ارزشمند و مرتبط، مخاطب جذب می‌شود. تولید محتوای جذاب نیز به جذب مشتری بالقوه ختم خواهد شد. در این شاخه به‌جای تبلیغ علنی محصول یا سرویس، تأکید روی ایجاد ارزش است.

محتوا در سبک‌های مختلفی مثل پست بلاگ، اینفوگرافیک، پادکست، ویدیو، کتاب الکترونیکی منتشر می‌شود. محتوای اثرگذار در نیش (Niche یا حوزه کاری تخصصی) برای کسب‌وکار اعتبار دست‌وپا می‌کند.

مطالب جذاب، نتایج جانبی مثل برندینگ و افزایش شهرت، جلب اعتماد مخاطب و حمایت از تلاش‌های سئو به همراه دارد.

۳- بازاریابی شبکه‌های اجتماعی؛ استفاده از پلتفرم‌های نوین و پرمخاطب

پلتفرم‌هایی مثل فیسبوک، توییتر، لینکدین و اینستاگرام فرصتی طلایی برای تبلیغ برند و تعامل فراهم کرده‌اند. هر پلتفرم برای سرگرم‌کردن و مشارکت گروه‌های جمعیتی مختلف، روش‌های شگفت‌انگیزی دارد.

محتوای اختصاصی مثل ویدیوی کوتاه، استوری، لایو و پست سوشال از فرم‌های محتوا در این شاخه‌ هستند. استراتژی‌های مارکتینگ در شبکه‌های اجتماعی معمولاً با هدف ایجاد یک کامیونیتی (جمعیت ثابت مخاطبان) اجرا می‌شوند.

هزینه به ازای مشتری (CPA) در شاخه سوشال بسیار کم است. افزایش فالوئر و جذب انگیجمنت از طریق لایک، کامنت و اشتراک‌گذاری از تکنیک‌های خاص این روش هستند. بازاریابی سوشال مدیا ارتباط مستقیم بین مشتری و برند را محقق می‌کند.

۴- تبلیغات کلیکی (PPC)؛ مارکتینگ با کمک مستقیم موتور جستجو

تبلیغات کلیکی یا Pay-Per Click به خرید جایگاه تبلیغاتی در موتور جستجو یا پلتفرم‌های دیگر گفته می‌شود. در این روش دیجیتال مارکتینگ وقتی کاربران یک کلمه کلیدی خاص را جستجو می‌کنند، تبلیغ خاصی نشان داده می‌شود. سرویس‌هایی مثل گوگل ادز (Google Ads) در بازاریابی موتورهای جستجو کاربرد دارند.

شبکه‌های اجتماعی مثل فیسبوک و اینستاگرام نیز سازوکار خاصی برای کمپین‌های PPC ایجاد کرده‌اند. برخلاف SEO، در تبلیغات کلیکی با نمایش مستقیم تبلیغ به مخاطب، نتیجه فوری حاصل می‌شود.

با پایان مهلت محدود، تبلیغ جایگزین می‌شود و این روش اثرگذاری‌اش را از دست می‌دهد. PPC برای کمپین‌های کوتاه‌مدت و هدف‌گذاری دقیق به شرط تحقیق کلمه کلیدی پربازده خواهد بود.

۵- ایمیل مارکتینگ؛‌ یکی از سنتی‌ترین روش‌های دیجیتال مارکتینگ برای ارتباط با مخاطب

یکی از قدیمی‌ترین بسترها در اینترنت مارکتینگ (بازاریابی اینترنتی)، Email است. ایمیل مارکتینگ، کانال مستقیم برای ارتباط بین کسب‌وکار و مخاطبان از طریق پیام‌های شخصی‌سازی‌شده محسوب می‌شود. در این شاخه دیجیتال مارکتینگ، داشتن فهرست ایمیل از نان شب واجب‌تر است.

فهرست ایمیل، دسترسی به مخاطبانی را که از قبل به برند علاقه نشان داده‌اند تسهیل می‌کند. بازاریابی ایمیلی برای تولید لید یا تبلیغ محصولات جدید کاربرد دارد. ایمیل‌ها برای حفظ مشتری وفادار از طریق کمپین‌های اختصاصی فوق‌العاده‌ هستند.

این نوع از بازاریابی با وجود قدمت زیاد، هنوز هم یکی از کاربردی‌ترین روش‌های مارکتینگ دیجیتالی است. بازاریاب‌ها باید محتوایی در ایمیل بگنجانند که در عین ارزشمندی، حالت تبلیغاتی افراطی یا مزاحمت ایجاد نکند.

تخفیف‌های جادویی امروز، مقاله‌های جدید و ارسال فاکتور خرید می‌تواند موضوع ایمیل ارسالی شما باشد. در مبحث ایمیل مارکتینگ، طراحی گرافیکی اهمیت زیادی دارد. البته طراحی کردن تصویر‌های گرافیکی از وظایف دیجیتال مارکتر نیست. ولی جلوه بصری آن بر روی میزان نرخ تبدیل ایمیل‌ها، موثر است.

۶- افیلیت مارکتینگ؛ همکاری با دیگران برای بازاریابی و فروش محصول

یکی دیگر از ابعاد دیجیتال مارکتینگ به شکل همکاری در فروش اجرا می‌شود. افیلیت مارکتینگ (Affiliate Marketing) یک استراتژی عملکرد‌محور است. در روش افیلیت به همکاری بازاریاب‌های دیگر در جذب ترافیک یا فروش پاداش داده می‌شود.

ذی‌نفعان یا همان افیلیت‌ها از کانال‌های مختلف مثل بلاگ، شبکه اجتماعی یا ایمیل به پروموت محصول و سرویس می‌پردازند. در صورت فروش یا ساخت لید، درصد خاصی کمیسیون به افیلیت تعلق خواهد گرفت.

به طور معمول، سایت‌هایی که روند رو به رشدی در ترافیک ارگانیک خود دارند، از گزینه افیلیت مارکتینگ استفاده می‌کنند.

این روش به‌خاطر ریسک اندک برای کسب‌وکار به‌خوبی جا افتاده است. شرکت فقط زمانی کمیسیون را پرداخت می‌کند که اقدام مطلوبش (معمولاً فروش) رخ داده باشد. افیلیت‌ها نیز از طریق همکاری با برندها و تولید محتوا فرصتی برای کسب درآمد (مانتایز کردن) از مخاطبان‌شان خواهند داشت.

۷- اینفلوئنسر مارکتینگ؛ بازاریابی دیجیتالی به‌کمک چهره‌های مشهور

یکی دیگر از روش‌های بازاریابی از دیرباز، تبلیغ به‌واسطه افراد مشهور است. در اینفلوئنسر مارکتینگ، چهره‌هایی با دنبال‌کنندگان آنلاین پرشمار، سرویس یا محصول را تبلیغ می‌کنند. اینفلوئنسرها به‌خاطر ارتباط قوی با مخاطبان‌شان، اثرگذاری بالایی دارند.

این نوع تبلیغ آنلاین برای افزایش آگاهی از برند و تقویت اعتبار مخصوصاً در شبکه‌های اجتماعی مؤثر است. همکاری با اینفلوئنسرها به‌شکل‌های مختلف از نقدوبررسی گرفته تا همکاری در ساخت محتوا انجام می‌شود. در اینفلوئنسر مارکتینگ، برند از طریق صدایی معتمد به مخاطبان جدید دسترسی پیدا می‌کند.

محبوبیت بلاگرهای اینستاگرامی نمونه بارزی از تحول الگوی مصرف و اثرگذاری در دنیای واقعی توسط تکنیک‌های دیجیتال مارکتینگ است.

۸- ویدیو مارکتینگ؛ بازاریابی با تکیه بر جذاب‌ترین فرم محتوای بصری

بازاریابی ویدیویی معمولاً برای سرگرم‌کردن و آموزش مخاطب در دیجیتال مارکتینگ اجرا می‌شود. تکنیک بازاریابی عصبی (جذب مخاطب بر اساس روان‌شناسی و علم اعصاب) به‌راحتی در ویدیوها اجرا می‌شود.

می‌توان گفت ویدیوها فراگیرترین فرم محتوا به شمار می‌آیند و به‌همین‌خاطر در برندینگ و تبدیل مخاطب به مشتری بازده بالایی دارند. پلتفرم‌هایی مثل یوتیوب، آپارات و تیک تاک بستر ساخت انواع ویدیو هستند.

ویدیوهای کوتاه با جلب‌توجه سریع و ویدیوهای بلند با درگیر‌کردن حواس و تمرکز بیننده اثرگذاری بالایی دارند. همچنین انواع وبینار و لایو استریم برای ایجاد ارتباط مستقیم و معتمدانه در فضایی صمیمی برگزار می‌شوند.

ویدیو‌ها به‌خاطر ترکیب جلوه‌های بصری و موسیقی با تکنیک‌های داستان‌سرایی، پیام تبلیغاتی را با اثرگذاری بالا منتقل می‌کنند. با ظهور پلتفرم‌های ویدیوی کوتاه مثل تیک تاک و ریلز اینستاگرام، ویدیو مارکتینگ در دسترس همه کسب‌وکارها حتی بیزنس‌های کوچک و آماتور نیز قرار گرفته است.

۹- موبایل مارکتینگ؛ تبلیغ در هر لحظه و هر جا

پیش از این گفتیم که دیجیتال مارکتینگ وابسته به اینترنت نیست و به‌صورت آفلاین هم اجرا می‌شود. موبایل مارکتینگ از طریق SMS، دسترسی به مخاطب آفلاین را فراهم می‌کند. تبلیغ پیامکی سالهاست که جولان می‌دهد و می‌تواند سودآوری بالایی داشته باشد.

گوشی‌های هوشمند و تبلت‌ها در تبلیغات آنلاین نیز فوق‌العاده مؤثر هستند. از تکنیک‌های مدرن مثل تبلیغات درون‌برنامه‌ای و پوش نوتیفیکیشن تا روش‌های سنتی مثل وبسایت‌ها؛ همه‌وهمه با موبایل قابل‌اجرا هستند.

برای مثال، کمپین‌های پیامکی طرح‌های فروش ویژه را اطلاع‌رسانی می‌کنند و تبلیغات درون اپ، بر اساس نوع رفتار مخاطب به نمایش درمی‌آیند.

۱۰- روابط عمومی دیجیتال؛ ترکیب مناسبات اجتماعی سنتی با فضای آنلاین

روابط عمومی دیجیتال یا Digital PR از استراتژی‌های آنلاین برای ارتباط مستقیم با مخاطبان استفاده می‌کنند. هدف این شاخه، حضور آنلاین و ایجاد تصویر مثبت از برند است. در دیجیتال ‌ پی‌آر، توزیع بیانیه‌های مطبوعاتی، پوشش رسانه‌ای و مدیریت شهرت آنلاین (Online reputation management) انجام می‌شود.

برای مدیریت شهرت کل ممکن در فضای آنلاین انجام شود. کوچک‌ترین بی‌احتیاطی در ارتباط آنلاین با مخاطبان، فجایع بزرگی به همراه دارد.

روند اجرای دیجیتال مارکتینگ؛ گام‌های بازاریابی دیجیتالی کدام‌اند؟

شرکت‌های موفق و سودده برای دستیابی به اهداف تجاری، فرایند خاصی در اجرای بازاریابی دیجیتال دارند. این پروسه که مثل یک ماشین دقیق عمل می‌کند، بازده تکنیک‌ها را به حداکثر می‌رساند. اجزای اصلی در اجرای استراتژی دیجیتال مارکتینگ را در بخش زیر بررسی کرده‌ایم.

قیف دیجیتال مارکتینگ

قیف بازاریابی (Marketing Funnel) یک ساختار نام‌آشنا برای بازاریابان است که در نوع دیجیتال نیز وجود دارد. قیف دیجیتال مارکتینگ مسیری است که مخاطب از آشنایی با برند تا تبدیل‌شدن به مشتری وفادار طی می‌کند.

این مسیر اگر به درستی انجام شود، درصد بالایی از مشتریان بالقوه را ‌به مشتری ثابت تبدیل خواهد کرد. قیف مارکتینگ را می‌توان به پنج بخش اصلی تقسیم کرد که هر مرحله استراتژی خاصی دارد:

۱- ایجاد آگاهی (Awareness)

در ابتدای دهانه بزرگ قیف، مرحله آگاهی قرار دارد. تمرکز مرحله آگاهی روی ایجاد رؤیت‌پذیری و آگاهی‌دادن از برند به مشتریان بالقوه است. استراتژی‌های این بخش معمولاً شامل بازاریابی محتوایی، سئو و کمپین‌های سوشال مدیا برای دسترسی به مجموعه بزرگی از مخاطبان می‌شود.

۲- ایجاد علاقه (Interest)

در مرحله دوم، ایجاد علاقه در مخاطب از طریق محتوای جذاب و تعامل‌برانگیز صورت می‌گیرد. مواردی مثل پست بلاگ، ویدیو و اینفوگرافی باید مطابق با نیاز یا علاقه‌مندی مشتری احتمالی تولید شده باشند. در انتهای این گام، برند باید به‌عنوان یک راه‌حل نزد مخاطب مطرح شود.

۳- جلب توجه (Consideration)

حالا کسب‌وکار باید علاقه مخاطب را به یک تصمیم یا هدف عینی تبدیل کند. در این مرحله شاید پیشنهاداتی مثل تست رایگان، وبینارها یا راهنمای دقیق بتواند درک عمیقی نسبت به محصول یا سرویس برای کاربر ایجاد کند. رصد کمپین‌ها و استراتژی رقبا موفق می‌تواند به الگو برداری برای این مرحله کمک کند.

۴- تبدیل مخاطب به مشتری (Conversion)

در این مرحله، مخاطب کنجکاو و مشتری احتمالی، اقدام هدف بیزینس (خرید یا ثبت‌نام) را انجام می‌دهد. ساخت صفحه‌ لندینگ‌های اثرگذار و استفاده از کال تو اکشن مناسب (دعوت به اقدام) می‌تواند آمار تبدیل مخاطب به مشتری واقعی را افزایش دهد.

اجرای تکنیک بازاریابی مجدد برای هدف گرفتن مخاطبی که قبلاً توجهش جلب شده می‌تواند او را به سمت خرید نهایی راهنمایی کند.

۵- حفظ مشتری و تبدیل او به حامی برند

دیجیتال مارکتینگ با نهایی‌شدن فروش به پایان نمی‌رسد. پس از مرحله تبدیل، کلید تکرار فروش، حفظ رضایت مشتری است. بازاریابی ایمیلی، ارائه پیشنهادات فروش ویژه و برنامه‌های ترغیب وفاداری مثل پیام تبریک تولد برای مشتریان ارزشمند هستند.

مشتری راضی حتی می‌تواند به یک سفیر، مبلغ یا مدافع برند تبدیل شود. مشتری وفادار مثل یک کانال اختصاصی برای تبلیغ برند و محصولاتش عمل می‌کند.

نقشه سفر مشتری

در طراحی استراتژی دیجیتال مارکتینگ، ترسیم نقشه سفر مشتری (Customer Journey) ضروری است. بهینه‌سازی هر مرحله از سفر مشتری موجب بهبود تجربه کاربری و افزایش نرخ تبدیل می‌شود. این نقشه شامل همه تاچ‌پوینت‌ها (نقاط تماس بین مشتری و خریدار) از اولین تعامل با برند تا تجربه پس‌ازخرید می‌شود.

تاچ‌پوینت‌های مختلفی مثل بازدید از سایت، خواندن ایمیل یا اینتراکشن در شبکه اجتماعی وجود دارد. درک نقاط تماس به مارکتر در طراحی تجربیات شخصی‌سازی‌شده و معنا‌دار برای مخاطب کمک می‌کند.

به‌طورکلی در طراحی سفر مشتری باید یک تجربه تکرار‌نشدنی برای مخاطب ایجاد شود. برای مثال، یک وبسایت سریع و سازگار با موبایل و دارای قابلیت‌گشت‌وگذار آسان در صفحات، کیفیت سفر مشتری را به‌طرز قابل توجهی افزایش می‌دهد.

کسب‌وکارها با تحلیل داده‌‌های مربوط به رفتار و علاقه‌مندی مخاطب، پیام و پیشنهادات اختصاصی ارسال می‌کنند. طبق مطالعه‌ای از Epsilon:

وقتی یک برند پیشنهادات شخصی‌سازی‌شده ارائه می‌دهد، احتمال خرید در ۸۰ درصد مخاطبان بیشتر می‌شود.

اگر بازاریاب دیجیتالی بتواند نقشه سفر مشتری را به‌خوبی ترسیم کند، برند قادر به پیش‌بینی نیازهای مخاطب خواهد بود. در چنین حالتی، پیام تبلیغاتی مناسب در بهترین زمان ممکن تحویل مخاطب هدف می‌شود و احتمال خرید افزایش می‌یابد.

تولید لید

جذب و تبدیل مخاطب عادی به فردی که علاقه‌اش را به محصولات یا سرویس‌های شرکت نشان داده، تولید لید (Lead Generation) گفته می‌شود. تولید لید یا سرنخ یعنی جلب توجه کسانی که با احتمال زیادی می‌توانند مشتری کسب‌وکار شوند.

اصولاً کلمه لید در بازاریابی به کسی گفته می‌شود که با ارائه اطلاعات تماس، علاقه‌اش را به یک محصول نشان داده است. تبادل اطلاعات تماس اغلب با هدف دریافت منابع ارزشمندی مثل کتاب الکترونیکی رایگان، اشتراک خبرنامه یا ثبت‌نام وبینار انجام می‌شود. تولید محتوای آگاهی‌بخش می‌تواند گام اول ساخت لید باشد.

برای تبدیل لید به مشتری نیز محتوای شخصی‌سازی‌شده و آفرهای شگفت‌انگیز کاربرد دارند. طبق گزارشی از هاب‌اسپات، شرکت‌هایی که از قبل لیدسازی می‌کنند با ۳۳ درصد هزینه مارکتینگ کمتر، ۵۰ درصد مشتری آماده‌به‌خرید بیشتری نسبت به بقیه دارند.

مزایای دیجیتال مارکتینگ؛ افزایش راندمان درآمدزایی به روش‌های مختلف

برای آگاهی کامل از تعریف دیجیتال مارکتینگ بهتر است با مزایای آن آشنا شویم. کسب‌وکارها در هر اندازه و حوزه‌ای می‌توانند از فواید بازاریابی دیجیتالی بهره‌مند شوند. با اجرای صحیح استراتژی‌ها دیجیتال مارکتینگ مزایای شگفت‌انگیزی ایجاد می‌شود که در زیر به آنها پرداخته‌ایم.

۱- دسترسی به بازار جهانی

یکی از مهم‌ترین کارکردهای دیجیتال مارکتینگ برای کسب‌وکارها دسترسی به بازاری ورای محدوده جغرافیای شرکت است. برقراری ارتباط با مخاطبان جهانی بدون محدودیت‌های بازاریابی سنتی، درواز‌ه‌ای از فرصت‌های جدید را به‌روی شرکت باز می‌کند.

هر بیزینسی می‌تواند از طریق یک اکانت شبکه اجتماعی یا سایت با مخاطبان سراسر جهان ارتباط برقرار کند. بازاریابی دیجیتال محدودیت زمانی ندارد و هرگز تعطیل نمی‌شود. این یعنی بستر ارتباطی همواره باز است. برقراری ارتباط از طریق ارائه پیشنهادات و مطالب از کانال‌های مختلف در هر ساعتی از روز امکان‌پذیر است.

نکته مهم، حضور همیشگی برند در صحنه است. کسب‌وکار نباید هیچ فرصتی را از دست بدهد. مخاطب باید در لحظه نیاز، دسترسی به برند را حس کند.

۲- صرفه اقتصادی

یکی از جذاب‌ترین ابعاد دیجیتال مارکتینگ، مقرون‌به‌صرفه‌بودن آن است. کسب‌وکارهای مختلف حتی تجارت‌های خانوادگی و نوپا می‌توانند از استراتژی‌های متعدد بازاریابی نوین بهره‌مند شوند. مثلاً شبکه‌های اجتماعی، هزینه تبلیغات را به‌طرز شگفت‌انگیزی کاهش داده‌اند.

با یک گوشی هوشمند و حساب اینستاگرام دیگر نیازی به پرداخت هزینه برای تبلیغ تلویزیونی یا چاپ بنر و تراکت نیست. حتی شاخه‌های غیررایگان مثل تبلیغات موتور جستجو نیز امکان انتخاب طرح تبلیغاتی برای بودجه‌های مختلف را فراهم کرده‌اند.

به‌خاطر کارایی دیجیتال مارکتینگ در هدف‌گیری دقیق مخاطب و کاهش هزینه‌های جانبی، نرخ بازگشت سرمایه (ROI) بیشتر می‌شود. برای مثال با نوشتن محتوای جذاب و کاربردی در یک بلاگ ساده می‌توان هم به فروش رسید و هم سفارش تبلیغ در سایت دریافت کرد.

۳- نتایج قابل اندازه‌گیری

دیجیتال مارکتینگ به‌خاطر ماهیت مدرنش، امکان نظارت و اندازه‌گیری دقیق کمپین‌ها را فراهم می‌کند. سازگاری استراتژی‌ها با ابزارهای سنجش، زمینه برای تصمیم‌گیری داده‌محور مهیا کرده است. ابزارها قادر به رد‌گیری رفتار کاربر، انتخاب بستر مناسب برای جذب ترافیک و تعیین استراتژی‌های موفق هستند.

دیتای سنجش عملکرد در مواردی مثل تغییرات آنی، طراحی کمپین‌های بعدی و افزایش ROI کاربرد دارد. ابزارهایی مثل گوگل آنالیتیکس برای بررسی رفتار کاربر و عملکرد سایت یا سمراش در سئو و کمپین‌های PPC مزایای بسیاری دارند. این ابزارها داده‌هایی عمیق از نرخ تبدیل، تعامل کاربر و عملکرد کمپین ارائه می‌کنند.

طبق بررسی مؤسسه جهانی مک‌کینزی (McKinsey):

کسب‌وکارهایی که از مارکتینگ داده‌محور استفاده می‌کنند، ۲۳ برابر بیشتر از دیگران شانس جذب مشتری دارند.

۴- شخصی‌سازی تبلیغات

کلید پیروزی در تبلیغات این است که مخاطب حس کند پیام تبلیغاتی، انحصاراً برای او ایجاد شده است. شخصی‌سازی قلب دیجیتال مارکتینگ است. کسب‌وکار باید پیام‌هایش را با هدف تشویق مشتری به تعامل سازگار ارسال کند. تجربیات ملموس پس از استخراج داده‌های نشان‌دهنده رفتار کاربر، ایجاد می‌شوند.

هرچه تعامل در سطح خصوصی‌تری باشد، بیزینس تجربه ماندگارتری برای مخاطب ایجاد می‌کند. ارسال ایمیل‌های اختصاصی (با گنجاندن نام کاربر)، نمایش تبلیغ طبق سابقه وبگردی و نمایش محصولات مرتبط جزو راهکارهای‌ ایجاد تجربه شخصی هستند.

شخصی‌سازی نباید حریم خصوصی کاربر را نقض کند. با ایجاد تجربیات فراموش‌نشدنی و ارزش قائل‌شدن برای مخاطب، احتمال اقدام بیشتر خواهد شد.

۵- افزایش نرخ تبدیل

بازاریابی دیجیتالی به‌طور مؤثر روی نرخ تبدیل مخاطب عادی به مشتری تأثیر دارد. تکنیک‌های مختلف مثل لندینگ پیج‌های وسوسه‌برانگیز، بهینه‌سازی سرعت سایت و کال تو اکشن جذاب، نرخ تبدیل را بهبود می‌دهد. هرچه نرخ تبدیل بیشتر باشد، کسب‌وکار با سرعت بیشتری به اهدافش می‌رسد.

برای افزایش نرخ تبدیل می‌توان انواع A/B تست را در تکنیک‌ها انجام داد. تست A/B یعنی آزمایش راهکارها با متغیرهای مختلف به‌منظور بررسی میزان اثرگذاری هر روش. با این نوع تست، مؤثرترین راهکارها شناسایی و اجرا می‌شود.

چالش‌های بازاریابی دیجیتالی؛ موانع و راه‌حل‌های مارکتینگ در دنیای دیجیتال

دیجیتال مارکتینگ علی‌رغم ارائه فرصت‌های ارزشمند برای رشد و تعامل با مخاطبان، چالش‌هایی نیز دارد. با شناخت موانع مسیر و توسعه استراتژی‌هایی برای غلبه بر آنها، بازده تکنیک‌های بازاریابی به حداکثر می‌رسد. در این بخش قصد داریم چالش‌های رایج دیجیتال مارکتینگ را همراه با راه‌حل هرکدام بررسی کنیم.

افزایش رقبا

همه‌گیری تکنولوژی باعث شده تا هر نهاد تجاری توان ورود به عرصه دیجیتال مارکتینگ را پیدا کند. سهولت دسترسی نیز به‌معنای افزایش رقابت است. هرچه رقبا بیشتر باشند، تمایز برای جلب توجه نیز سخت‌تر می‌شود. امروز حتی بسیاری از بازارهای تخصصی کوچک نیز به حالت اشباع رسیده‌اند.

در رقابت شدید، کار مدیران برای دیده‌شدن نام برند و جلب توجه مخاطب سخت‌تر می‌شود. برای مثال، می‌توانید به تعداد فروشگاه‌های آنلاین لباس توجه کنید. برای حل مشکل اشباع و غلبه بر رقبا، بازاریاب‌ها باید روی تمایز و هدف‌گیری حوزه‌های نیچ و کوچک تمرکز کنند.

شناسایی مزیت رقابتی (USP) یک محصول و برجسته‌سازی آن جزو ضروریات کار است. در سئو کلمات کلیدی آسان‌تر و طولانی‌تر انتخاب می‌شوند تا ابتدا گروه خاصی از مخاطب جذب شود. بازاریابی محتوایی یک راه مفید برای کسب اعتبار در حوزه‌های نیچ است.

داستان‌سرایی با تکیه بر نام کمپانی و ایجاد هویت قوی برای برند، ارتباط عاطفی با مخاطب را تقویت خواهد کرد. برندی که بتواند راه نفوذ به قلب و ذهن مخاطب را پیدا کند، در شلوغ‌ترین بازار هم دیده خواهد شد.

تغییرات دائمی تکنولوژی

دنیای دیجیتال همیشه در حال تکامل و تغییر است. تکنولوژی‌ها، پلتفرم‌ها و الگوریتم‌های نو بی‌وقفه چشم‌انداز دیجیتال را تغییر می‌دهند. جا نماندن از تغییرات دائمی برای شرکت‌ها، مخصوصاً مجموعه‌های کوچک با منابع محدود یک چالش بزرگ است.

برای مثال، گوگل دائما الگوریتم‌هایش را به‌روزرسانی می‌کند. این یعنی یک ترفند سئو که تاکنون جواب می‌داد شاید از فردا دیگر کارساز نباشد و حتی منجر به پنالتی شود. شبکه‌های اجتماعی نیز از این نوع تغییرات در امان نیستند. یک راه غلبه بر چالش تغییرات، آگاهی از ترند‌های حوزه فعالیت است.

کسب‌وکارها باید متخصصان‌شان را به یادگیری دائمی و مطالعه پیوسته منابع مرتبط با حوزه کاری تشویق کنند. همچنین استراتژی بازاریابی دیجیتال باید تا حد ممکن منعطف طراحی شود تا امکان اعمال تغییر آنی در آن وجود داشته باشد. استفاده از ابزارهای اتوماسیون بازاریابی نیز تسک‌های مربوطه را تسهیل می‌کند.

حفظ حریم خصوصی کاربران

در حوزه دیجیتال، اهمیت امنیت اطلاعات و حریم خصوصی رو به افزایش است. نگرانی مصرف‌کنندگان بابت جمع‌آوری اطلاعات‌شان توسط شرکت‌های بزرگ روزبه‌روز بیشتر می‌شود. سازمان‌های حفاظت از اطلاعات مشتریان، کسب‌وکارها را به رعایت جوانب احتیاطی در جمع‌آوری دیتا موظف کرده‌اند.

اهمیت امنیت اطلاعات کار مارکترها را هم بابت احترام به حریم خصوصی هم به‌خاطر دشواری در جمع‌آوری اطلاعات سخت‌تر کرده است. راه‌حل این چالش، ایجاد رابطه‌ای معتمدانه با مصرف‌کنندگان است. کمپانی‌ها باید به استفاده از روش‌های شفاف جمع‌آوری اطلاعات روی بیاورند.

یک کسب‌وکار مدرن باید نحوه استفاده‌ از دیتای کاربر را شفافانه به او توضیح بدهد. همچنین کاربر باید برای پذیرش یا رد استفاده از اطلاعاتش حق انتخاب داشته باشد. یک تبلیغ شخصی‌سازی‌شده هرچقدر هم که خوب باشد نباید در مخاطب حس ناامنی ایجاد کند.

استراتژی‌های دیجیتال مارکتینگ؛ مراحل اجرایی بازاریابی دیجیتال

اگر بخواهیم از همه چیز درباره دیجیتال مارکتینگ سخن بگوییم، نمی‌توانیم از استراتژی‌هایش بگذریم. رویکردهای عملی بازاریابی دیجیتالی برای انواع آن، مراحل ثابتی دارد. اجرای هرکدام از مراحل، کارایی حداکثری برای استراتژی را به همراه دارد. گام‌های یک پلن مارکتینگ موفق در بستر دیجیتال را در زیر بررسی می‌کنیم.

۱- هدف‌گذاری طبق چارچوب SMART

هدف‌گذاری برای استراتژی دیجیتال مارکتینگ با استفاده از معیار SMART، زیربنای قدرتمندی برای فعالیت‌ها ایجاد خواهد کرد. اهداف تعیین‌شده باید مسیر مشخصی ارائه کنند و قابل اجرا باشند. هدف‌گذاری صحیح به بازاریاب‌های دیجیتالی کمک می‌کند تلاش‌ها را با اهداف اقتصادی تطبیق دهند.

افزایش ۱۵ درصدی ترافیک در سه‌ماه آینده با استفاده از استراتژی‌های بازاریابی محتوا می‌تواند مثالی از هدف‌گذاری اسمارت باشد. نام‌گذاری چهارچوب SMART در واقع سرواژه‌ای از ۵ ویژگی برای اهداف است:

  1. هدف باید مشخص (Specific) باشد:‌ افزایش ۱۵ درصدی ترافیک.
  2. هدف قابل اندازه‌گیری (Measurable) باشد: استفاده از ابزارهای تحلیل وب برای نظارت بر رشد ترافیک.
  3. هدف عینی و قابل‌ دستیابی (Achievable) باشد: به‌شرط اجرای صحیح بازاریابی محتوایی محقق شود و دوراندیشانه نباشد.
  4. هدف متناسب و مرتبط (Relevant) باشد: در راستای نیاز کسب‌وکار به رؤیت‌پذیری باشد.
  5. هدف زمان‌مند (Time-bound) باشد: رشد ترافیک ظرف سه ماه رخ دهد.
با هدف‌گذاری شفاف، انتظارات مدیران از نتایج استراتژی نیز منطقی خواهد بود. همچنین، مسئولیت‌پذیری به اوج می‌رسد و یک رویکرد سازمان‌یافته برای تحقق اهداف بازاریابی شکل خواهد گرفت.

۲- شناسایی مخاطب هدف

پیش از شکل‌گیری محتوای بازاریابی، دریافت‌کننده اصلی پیام باید مشخص شود. شناسایی مخاطب هدف از طریق تحقیق‌وبررسی عمیق در بازار و توسعه پرسونای مشتری انجام می‌شود.

برای تحقیقات بازار (Market Research) روش‌های مختلفی مثل پرسشنامه، نظرسنجی، آنالیز رقبا و شنود شبکه‌های اجتماعی (Social listening) وجود دارد. با بررسی وضعیت بازار، نیازها و ترندها شناسایی می‌شوند.

با ساخت پرسونای مشتری، دانش حاصل‌شده در مرحله تحقیقات غربال‌گری می‌شود. در ساخت پرسونا، پروفایل‌هایی عمومی از مشتریان بر اساس ویژگی‌های جمعیتی، علایق، نقاط ضعف و رفتارهای مصرفی شکل می‌گیرد.

از طریق تطبیق کمپین‌های دیجیتال مارکتینگ با علایق و رفتار گروه خاصی از مخاطبان، استراتژی بیشترین میزان نفوذ را خواهد داشت. برای مثال، برندی که جوانان شاغل مخاطب هدفش هستند باید محتوایی متناسب با رشد فردی و توسعه شغلی در فضایی مثل لینکدین یا اینستاگرام منتشر کند.

۳- تعیین بودجه

بودجه معین به مدیران کمک می‌کند تا منابع را به‌طور مؤثر در کانال‌های متعدد دیجیتال مارکتینگ مصرف کنند. تعیین بودجه، باعث اولویت‌بندی فعالیت‌ها می‌شود.

میزان بودجه باید واقع‌بینانه و برای تحقق رشد مدنظر کافی باشد. مدیران باید هم هزینه‌های ثابت (اشتراک‌های ماهانه و دستمزد) و هم مخارج متغیر (نرخ تبلیغات) را در نظر بگیرند.

دوراندیشی و انعطاف‌پذیری در تخمین هزینه‌ها باعث می‌شود تا منابع مالی صرف استراتژی‌هایی با حداکثر ROI شوند. برای مثال اگر کمپین گوگل ادز درحال تولید لیدهای باکیفیت است، شاید بد نباشد منابع بیشتری به این استراتژی اختصاص یابد.

۴- انتخاب کانال‌های مناسب برای بازاریابی

مناسب‌ترین کانال برای اجرای استراتژی بازاریابی، بستری است که مخاطب هدف زمانش را آنجا سپری می‌کند. استراتژی باید بر اساس همان پلتفرم تدوین شود. برای مثال، اینستاگرام و تیک تاک برای مخاطبان جوان مناسب هستند، درحالی‌که لینکدین برای دیجیتال مارکتینگ B2B بین کمپانی‌ها گزینه مناسبی است.

امکان انتخاب همزمان چند بستر نیز وجود دارد. انتخاب بین رویکرد تک‌کاناله یا چند‌کاناله به منابع و اهداف کمپانی بستگی دارد. در استراتژی های دیجیتال چند کاناله باتوجه‌به دسترسی به چند بستر، تاچ‌پوینت‌ها و رؤیت‌پذیری بیشتر می‌شود.

اما در استراتژی تک‌کاناله، متدی خاص با تمرکز روی یک پلتفرم به‌صورت عمقی اجرا می‌شود. برای مثال، یک رستوران می‌تواند همه تلاشش را صرف اینستاگرام کند تا با استفاده از محتوای بصری و هشتگ‌های منطقه جغرافیایی، مشتریان بومی را جذب کند.

۵- خلق استراتژی محتوا

استراتژی دیجیتال محتوا، برنامه واضحی برای خلق، انتشار و توزیع محتوا دارد و به برنامه‌ها ثبات می‌بخشد. بازاریابان با تقویم محتوایی قادر به برنامه‌ریزی پیش‌ازموعد برای پست‌ها و کمپین‌ها هستند. زمان‌بندی باعث می‌شود تیم برای رویدادهای فصلی یا ترندها و اتفاقات غیرمنتظره آماده باشد.

تولید محتوا طبق سئو باعث می‌شود کشف برند و مطلب توسط کاربران آسان شود. بهینه‌سازی مقالات بلاگ با کلمات کلیدی و لینک‌سازی از اصلی‌ترین اقدامات برای بهبود رتبه وبسایت برند هستند.

تولید محتوای غنی در وب، ترافیک ارگانیک را چند برابر می‌کند. ترافیک بیشتر هم‌راستا با هدف کلی مارکتینگ است و شمار مشتریان را افزایش می‌دهد. ابزارهایی مثل Ahrefs و SEMrush در سئو محتوا کاربرد فراوانی دارند.

۶- آنالیز و اندازه‌گیری نتایج

برای بررسی اثرگذاری استراتژی باید نتایج آن را اندازه‌گیری کرد. بهبود استراتژی مارکتینگ دیجیتال و افزایش ROI از طریق آنالیز تکنیک‌ها و آثارشان امکان‌پذیر است. در این فرایند از شاخص های کلیدی عملکرد یا KPI استفاده می‌شود. متریک های دیجیتال مارکتینگ ابعاد مختلف عملکرد استراتژی را نشان می‌دهند.

نرخ تبدیل، نرخ پرش، ترافیک وبسایت، هزینه ایجاد لید، سود لید، نرخ کلیک (CTR) و انگیجمنت سوشال از انواع مختلف KPI‌های دیجیتال مارکتینگ هستند. همچنین ابزارهای مختلفی برای اندازه‌گیری این معیارها طراحی شده‌اند. گوگل سرچ کنسول، گوگل ترندز، گوگل تگ منیجر، Facebook Insights و Moz از جمله این ابزارها هستند.

رفتار کاربر، اثرگذاری کمپین و ویژگی‌های جمعیتی توسط ابزارها مشخص می‌شود. مهم‌تر از انتخاب ابزار، استفاده منظم و تصمیم‌گیری منطقی بر اساس داده‌های خروجی است. تصمیم‌گیری داده‌محور، بهینه‌سازی دائمی استراتژی‌ها را تسهیل می‌کند و جذب مشتری در طول زمان بهتر می‌شود.

تیم دیجیتال مارکتینگ؛ نقش‌های مورد نیاز برای بازاریابی پربازده

نقش‌ها در تیم دیجیتال مارکتینگ شامل چیست؟ تیم بازاریابی اعضای مختلفی دارد که عملکرد هماهنگ آنها در کنار هم، اهداف کسب‌وکار را محقق می‌کند. هر عضو گروه مهارت‌های خاصی دارد اما در برخی از تیم‌ها شاید یک نفر، مسئولیت‌های مختلفی را بر عهده بگیرد. برخی از پوزیشن‌های شغلی حوزه بازاریابی دیجیتال شامل این موارد هستند:

مدیر سئو

مدیر سئو (SEO Manager)، نقشه افزایش رؤیت‌پذیری برند را طراحی می‌کند. بهینه‌سازی ساختار فنی، محتوا و بک‌لینک پروفایل سایت برای کسب رتبه‌های برتر صفحه نتایج و جذب ترافیک وظیفه اوست. تسک‌های مهم مدیر سئو شامل تحقیق کلمات کلیدی، سئو on-page و بررسی عملکرد فنی می‌شوند.

مدیران سئو با تولیدکنندگان محتوا همکاری نزدیکی دارند. هماهنگی تیم سئو و محتوا باعث تولید مقالاتی می‌شود که در عین بهینگی برای موتور جستجو، خوانایی و ارزش فوق‌العاده‌ای از دید کاربر دارند. سئو منیجر با ابزارهای مختلفی مثل گوگل سرچ کنسول، اثرگذاری تلاش‌های بهینه‌سازی را می‌سنجد و گزارش تهیه می‌کند.

متخصص بازاریابی محتوایی

متخصصان بازاریابی محتوایی، داستان‌سرایانی هستند که پیام برند را با علایق مخاطب تطبیق می‌دهند. بازاریاب محتوا روی ساخت مطالبی تمرکز دارد که آگاهی‌بخش و گیرا هستند و نیازهای مشتری بالقوه را برطرف می‌کنند. انواع مطالب مثل پست بلاگ، ویدیو، اینفوگرافیک و حتی پادکست توسط متخصصان محتوا تولید می‌شود.

کانتنت مارکترها در ساخت اعتبار و اعتماد برای برند نقش حیاتی ایفا می‌کنند. آنها باید با تسلط بر فنون نگارشی و ترفندهای بازاریابی، نه‌تنها برای مخاطب ارزش ایجاد کنند بلکه او را به خرید، ثبت‌نام یا تعامل ترغیب کنند.

یک متخصص و کارشناس تولید محتوا می‌تواند در طراحی استراتژی محتوایی برای برند نیز مشارکت داشته باشد. او با انتخاب موضوع‌های متناسب با مخاطب و توزیع آنها در پلتفرم‌های مختلف، نفوذ مطالب را به حداکثر می‌رساند.

مدیر شبکه‌های اجتماعی

مدیر سوشال مدیا، حضور برند در پلتفرم‌های شبکه اجتماعی را سازمان‌دهی می‌کند. او باید الگوریتم‌های پلتفرم و اقشار مختلف مخاطبانش را بشناسد. مدیر کاربلد شبکه اجتماعی، تولید محتوا و تعامل با کاربران را طوری انجام می‌دهد که مخاطب مشتاقانه درگیر مطالب شود و آمار اینتراکشن افزایش یابد.

برای ایفای این نقش در تیم دیجیتال مارکتینگ به خلاقیت برای تولید پست‌، ویدیو و استوری نیاز است. مدیر سوشال باید برای بررسی متریک‌های مختلف و نرخ انگیجمنت و نفوذ آنها، ذهنیت تحلیلگر داشته باشد.

متخصص شبکه اجتماعی باید به‌راحتی بفهمد که کدام پست به چه دلیل عملکرد خوب یا بدی داشته است. تنها در این حالت می‌توان استراتژی‌هایی بهتر برای جذب مشارکت کاربران طراحی کرد. در کمپین‌‌های بزرگ، مدیر شبکه اجتماعی با تولیدکننده محتوا برای تطبیق محتوای سوشال همکاری می‌کند.

متخصص مارکتینگ اتومیشن

این متخصصان، وظیفه ساده‌سازی فرایندهای بازاریابی دیجیتال را بر عهده دارند. آن‌ها بهره‌وری در انجام مراحل مختلف از ایمیل مارکتینگ تا طراحی سفر مشتری را افزایش می‌دهند. متخصص مارکتینگ اتومیشن برای انجام خودکار پروسه‌ها از ابزارهای مختلف اتوماسیون مثل مارکتو و هاب‌اسپات استفاده می‌کند.

فرایندهایی مثل ساخت و گسترش لید یا حفظ ارتباط دائم با مشتریان به‌لطف متخصص اتوماسیون با بازده کامل انجام می‌شوند. این نیرو در طراحی کمپین‌های چکه‌ای و اتوماتیک‌کردن تسک‌های مارکتینگ نقش مهمی دارد. ساده‌سازی تسک‌ها به نیروهای دیگر کمک می‌کند با تمرکز بالا به اهداف‌شان بپردازند.

مدیر دیجیتال مارکتینگ

مدیر بازاریابی دیجیتالی به‌عنوان رهبر کل تیم عمل می‌کند. او روی هماهنگی و اجرای استراتژی‌های بازاریابی در شاخه دیجیتال نظارت کامل دارد. مدیر دیجیتال مارکتینگ از هم‌راستایی کمپین‌ها با اهداف تجاری شرکت‌ اطمینان حاصل می‌کند.

برای ایفای نقش در این پوزیشن علاوه‌بر تجربه و مهارت، باید درک عمیقی از بسترهای دیجیتال مارکتینگ وجود داشته باشد. مدیر تیم باید بتواند استراتژی‌ها را به‌طور شفاف هم برای اعضای گروه و هم برای مدیران بالادست توضیح دهد.

مدیران دیجیتال مارکتینگ مسئول تنظیم چشم‌انداز و استراتژی پیش‌روی شرکت هستند. آنها باید تلاش‌های متخصصان مختلف را بر اساس بودجه موجود با ارزش‌ها و اهداف هماهنگ کنند. استفاده از علم داده برای تصمیم‌گیری در این موقعیت شغلی روشی نوین و پربازده است.

ترندهای دیجیتال مارکتینگ؛ افزایش اثرگذاری بازاریابی با ترفندهای طلایی

با معرفی فناوری‌های جدید، دیجیتال مارکتینگ نیز دستخوش تغییر می‌شود. تغییرات دائمی زمینه را برای ظهور ترندهای جدید در بازاریابی فراهم می‌کند. مارکترها باید همیشه آماده پذیرش و سازگاری با جدیدترین ترندها باشند.

استراتژی بازاریابی دیجیتال باید توان بالایی برای پذیرش تغییرات داشته باشد. منعطف‌بودن استراتژی، راه را برای گنجاندن ترندهای نوظهور باز می‌گذارد. سوارشدن روی موج ترفندهای جدید بازاریابی در بازه زمانی کوتاه، انگیجمنت فراوان و برای بلندمدت ثبات در رشد ایجاد کند.

در ادامه پربحث‌ترین ترندهای دیجیتال مارکتینگ در دوره کنونی را معرفی کرده‌ایم.

هوش مصنوعی و ماشین لرنینگ

هوش مصنوعی در سال‌های اخیر تحول بزرگی ایجاد کرده است. در بازاریابی دیجیتالی نیز از AI و ماشین لرنینگ برای اتوماسیون پشتیبانی مشتری و تحلیل ترندهای فعلی و آینده استفاده می‌شود.

با استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی می‌توان نیازهای مخاطب را پیش‌بینی کرد و بر اساس آن محتوایی کاملاً‌ اختصاصی توسعه داد. الگوریتم‌های یادگیری ماشین قادر به تحلیل حجم عظیم داده‌ها هستند. تحلیل با هوش مصنوعی امکان طراحی کمپین‌های پرسود و آنالیز رقبا را فراهم کرده است.

چت‌بات‌های مبتنی بر AI، پشتیبانی ۲۴ساعته و بهبود تجربه مشتری را میسر کرده‌اند. هوش مصنوعی با آنالیز رفتار گذشته کاربران، شخصی‌سازی در تبلیغات را وارد سطح جدیدی کرده است. این قابلیت‌ها در کنار پیش‌بینی نیازها و شرایط آینده بازار باعث شده تا شرکت‌های موفق از هوش مصنوعی برای سودآوری استفاده کنند.

بهینه‌سازی برای جستجوی صوتی

خوب یا بد، کاربران می‌خواهند با کمترین زحمت و سریع‌ترین جستجو به محصولات و سرویس‌های موردعلاقه‌شان برسند. دستیارهای هوشمند صوتی حالا در انواع دیوایس‌ها وجود دارند و بستر جدیدی برای مارکتینگ فراهم کرده‌اند.

کاربران در جستجوی صوتی با لحنی محاوره‌ای و طولانی به جستجو می‌پردازند. بازاریاب‌های دیجیتال باید روی محتوایی تمرکز کنند که با الگوهای زبان طبیعی بهینه‌سازی شده باشد. در سئو، کلمات کلیدی طولانی و سؤالی، انتخاب مناسبی برای تولید محتوای متناسب با جستجو صوتی هستند.

واقعیت افزوده (AR) و واقعیت مجازی (VR)

آنچه در گذشته در فیلم‌های علمی‌تخیلی دیدیم حالا کم‌کم رنگ واقعیت می‌گیرد. فناوری‌های واقعیت افزوده (Augmented Reality) و واقعیت مجازی (Virtual Reality) تجربیاتی فراتر از مرز کانال‌های مرسوم دیجیتال ارائه می‌کنند.

AR و VR با ارائه محتوایی فراگیر و مسحورکننده، امکان تصویرپردازی محصولات را پیش از خرید فراهم کرده‌اند. حالا کاربران قادرند با عینک مجازی، پیش‌نمایش شگفت‌انگیز محصولات را مشاهده کنند. ایجاد غرفه برای تبلیغ محصولات و سرویس‌ها با فناوری‌های AR و VR، شعار «قبل از خرید تست کن» را تحقق می‌بخشد.

برندهای جهانی مثل IKEA (مبلمان و وسایل خانه) هم‌اکنون برای تصویر‌سازی محصولات‌شان در خانه کاربر از این ترفند استفاده می‌کنند. این ترند یک تجربه تکرارنشدنی و شگفت‌انگیز ارائه می‌کند و تبدیل مخاطب به مشتری واقعی با نرخ بیشتری انجام خواهد شد.

شخصی‌سازی و تجربه مشتری

یکی از طلایی‌ترین راهکارها برای پیروزی در دیجیتال مارکتینگ، شخصی‌سازی است. کمپانی‌های برتر با ایجاد احساس خاص‌بودن در مخاطب به قلب او نفوذ می‌کنند. مخاطب امروزی زمان کمی برای جستجو دارد و انتظار دارد محتوای متناسب با علاقه و نیازش را به‌صورت سفارشی و اختصاصی دریافت کند.

شخصی‌سازی فراتر از اشاره به مخاطب با اسم کوچک است. در این ترند باید پیشنهادات و تجربیاتی متناسب با شخصیت کاربر ارائه شود. برای مثال، نتفلیکس یا اسپاتیفای با تحلیل داده نه‌تنها محتوای مناسب با سلیقه کاربر ارائه می‌کنند، بلکه تبلیغاتی را نشان می‌دهند که از همه جهت با کاربر هم‌خوانی دارد.

این سطح از شخصی‌سازی را می‌توان در همه شاخه‌ها پیاده‌سازی کرد. کاربر نیز با مشاهده محتوای مورد انتظارش، به‌خاطر برقراری ارتباط عمیق با برند تشویق به تعامل می‌شود. موفقیت در شخصی‌سازی یعنی کمپانی سراغ کسانی می‌رود که با احتمال زیاد به مشتری تبدیل می‌شوند.

چت‌بات‌ها و بازاریابی مکالمه‌ای

چت‌بات‌ها حالا به لطف هوش مصنوعی از دوران نمایش پاسخ‌های خودکار و بی‌ربط به سطح جدیدی رسیده‌اند. ربات‌های گفتگو اکنون مکالمه معنادار با کاربر ایجاد می‌کنند. این ابزارها در کل شبانه‌روز با کاربران تعامل می‌کنند و پروسه‌هایی مثل پیشنهاد محصول یا عیب‌یابی را به‌صورت خودکار انجام می‌دهند.

کسب‌وکارها با تکیه بر این ترند، تجربه پشتیبانی همه‌جانبه ارائه می‌کنند. چت‌بات‌ها در همه مراحل قیف بازاریابی همراه کاربر هستند. از بازاریابی مکالمه‌ای و ترغیب به خرید گرفته تا پشتیبانی؛ در نهایت موجب رضایت کاربر می‌شوند. همچنین منابع انسانی می‌تواند سراغ تسک‌های پیچیده‌تر برود.

دیجیتال مارکتینگ را از کجا شروع کنیم؟ منابع و ابزارهایی برای شروع کار

یک تازه‌کار برای شروع مسیر موفقیت‌آمیز در دیجیتال مارکتینگ باید هم مفاهیم پایه را بداند و هم گام‌های عملی را تجربه کند. بازاریابی دیجیتالی حوزه وسیعی است اما برنامه‌ریزی دقیق و استفاده از منابع مفید موفقیت در بلندمدت را تضمین خواهد کرد. در این بخش به نکاتی برای تازه‌واردان دیجیتال مارکتینگ اشاره کرده‌ایم.

نقشه راه بازاریابی دیجیتال

ابعاد دیجیتال مارکتینگ بسیار گسترده است و استراتژی‌ها، پلتفرم‌ها و ابزارهای مختلفی دارد. یک دیجیتال مارکتر در ابتدای کار باید قدم‌به‌قدم سراغ مفاهیم این رشته برود.

یادگیری مفاهیم پایه مثل سئو،‌ سوشال مدیا مارکتینگ و بازاریابی محتوایی می‌تواند قدم اول خوبی باشد. همچنین هدف‌گذاری‌ها باید واقع‌بینانه باشد و کانال‌ها متناسب با توان فعلی انتخاب شوند.

دیجیتال مارکترهای تازه کار می‌توانند از نقشه راه زیر به‌عنوان یک چک لیست استفاده کنند:

  1. درک مفاهیم اولیه: آشنایی با سئو، بازاریابی محتوایی، روش‌های PPC، شبکه‌های اجتماعی و ایمیل مارکتینگ.
  2. تمرکز روی حوزه خاص: متمرکز‌شدن روی یک زمینه مثل مدیریت شبکه اجتماعی یا نویسندگی محتوا (سپس توسعه مهارت‌ها).
  3. هدف‌گذاری اسمارت: هدف‌گذاری برای مارکتینگ در بستر حوزه انتخاب‌شده با چهارچوب اسمارت.
  4. ساخت پورتفولیو: ساخت‌ پروژه‌های کوچک یا ایجاد کمپین‌های بازاریابی برای دوستان و کسب‌وکارهای محلی برای کسب تجربه.
  5. یادگیری تحلیل متریک‌ها: درک داده‌ها و معیارهای اندازه‌گیری با استفاده از ابزارهای رسمی و پرکاربرد.
برای یادگیری هر مرحله می‌توان سراغ مقالات پایه‌ای رفت یا از آموزش‌های ویدیویی استفاده کرد. مهم‌ترین نکته این است که منتظر کسی نمانید و خودتان کار را آغاز کنید.

ابزارهای ضروری دیجیتال مارکتینگ

برای اجرای استراتژی‌های بازاریابی دیجیتالی با حداکثر اثرگذاری باید از ابزارها کمک گرفت. ابزارها نه‌تنها دسترسی به متدهای پیشرفته‌تر و اثربخش‌ را ممکن می‌کنند بلکه به پروسه‌ها سرعت می‌دهند. تعدادی از کاربردی‌ترین ابزارهای رایگان و غیر‌رایگان در هر حوزه از دیجیتال مارکتینگ را بررسی کرده‌ایم:

  • ابزارهای سئو:
    • گوگل کیورد پلنر (رایگان) و Ahrefs (غیررایگان) برای تحقیق کلمات کلیدی.
    • افزونه سئو یوآست (رایگان) برای سئو داخلی سایت در وردپرس.
  • ابزارهای مدیریت شبکه اجتماعی:
    • ابزارهای Buffer و Hootsuite (هر دو دارای پلن‌های رایگان) برای برنامه‌ریزی و مدیریت پست‌های سوشال.
    • کانوا (رایگان) برای طراحی جلوه‌های گرافیکی زیبا و تصویرسازی در شبکه اجتماعی.
  • ابزارهای تحلیلی:
    • گوگل آنالیتیکس (رایگان) و سمراش (غیررایگان) برای بررسی وضعیت سایت و ترافیک.
    • هات‌جار (هم رایگان و هم اشتراکی) برای درک بهتر رفتار کاربران داخل سایت.
  • ابزارهای ایمیل مارکتینگ:
    • ابزار‌های Mailchimp (نسخه پایه رایگان) و ConvertKit (غیررایگان) برای مدیریت کمپین‌های ایمیل.
مهم‌تر از اسم ابزار، کسب توانایی در کارکردن با آنها و همچنین نظم در استفاده از دیتای خروجی است.

به‌روز‌بودن و روحیه یادگیری پیوسته

هر حوزه‌ای که ردپایی از تکنولوژی در آن دیده می‌شود، تغییرات اجتناب‌ناپذیرند. الگوریتم‌های جدید، ابزارهای نوین و ترندهای نو دائماً‌ از راه می‌رسند و سروکله‌زدن با آنها چالش برانگیز است. به‌روزبودن، مطالعه و یادگیری دائم به غلبه بر این چالش کمک می‌کند.

با مطالعه منظم بلاگ‌های مرتبط به دیجیتال مارکتینگ مثل وبلاگ نیل پتل (Neil Patel)، ماز و آکادمی هاب‌اسپات می‌توان از جدیدترین اطلاعات و تغییرات در حوزه مطلع شد. همچنین دوره‌های آنلاین فراوانی در اینترنت وجود دارد.

دوره‌های آموزش دیجیتال مارکتینگ در پلتفرم‌هایی مثل کورسرا، یودمی و لینکدین عرضه می‌شوند. دوره‌های آموزشی برای همه سطوح از مبتدی تا پیشرفته طراحی شده‌اند. کورس‌هایی مثل دوره‌های Google Digital Garage یا HubSpot Academy گواهی معتبر پایان دوره عرضه می‌کنند.

به‌غیر از دوره، شرکت در وبینارها علاوه بر یادگیری، امکان شبکه‌سازی با سایر افراد مطلع را نیز فراهم می‌کند. وبینار و شبکه‌سازی راهکاری برای یادگیری جدیدترین ترفندهای حوزه از حرفه‌ای به شمار می‌آید.

ساخت یک امپراطوری دیجیتال با اجرای صحیح استراتژی‌های نوین

دیجیتال مارکتینگ به صبر و حوصله نیاز دارد اما می‌تواند راهی برای بازکردن درواز‌ه عظیمی از سودآوری باشد. حتما تاکنون در اینستاگرام دیده‌اید که صفحه‌ای با تولید محتوا توسط فقط یک شخص و به‌لطف فرصت‌طلبی او از شغلی ساده توانسته چند صد هزار فالوئر کسب کند. این فقط یک نمونه از معجزه بازاریابی دیجیتال است.

این نوع از بازاریابی ترکیبی از علم داده‌، دوراندیشی استراتژیک و هنر برقراری ارتباط مؤثر با مخاطب است. یک دیجیتال مارکتر با اجرای هدفمند استراتژی‌های برای مخاطبی که به‌درستی شناسایی‌شده، فرصت‌های جدیدی برای کسب‌وکار ایجاد می‌کند.

در این مقاله از تسمینو سعی کردیم نمایی کلی از دیجیتال مارکتینگ ترسیم کنیم و بگوییم digital marketing چیست. با مطرح‌کردن اصول، چالش‌ها و مهم‌ترین راهکارهای بازاریابی نوین، روش ایجاد یک زیربنای دیجیتال مستحکم برای کسب‌وکار را نشان دادیم.

تجربه شما در دنیای دیجیتال مارکتینگ چیست؟ از آموخته‌های خود بگویید یا ابهامات‌تان را در بخش نظرت به ما و سایر خوانندگان به اشتراک بگذارید. تجربه بازاریابی در دنیای دیجیتال برای هرکس آموزه‌های خاصی دارد و دانستن آنها می‌تواند سرمشقی برای دیگران باشد.

‫5 دیدگاه ها

  1. مرسی بابت توضیحات خوبتون 💖بخش دیجیتال مارکتینگ واقعا یکی از بهترین و مهمترین بخش یک کسب کاره .

  2. ممنون از مقاله بسیار خوبتون
    بنظر شما برای یادگیری دیجیتال مارکتینگ از کدوم پکیج ها استفاده کنیم ؟
    آقای عادل طالبی پکیج های زیادی در این رابطه دارن بنظر شما آموزش های خوبی در این زمینه به کاربر ها میدن ؟

  3. عرض خسته نباشید به تیم عزیز تسمینو
    اگر ممکن بازم در مبحث های دیگه دیجیتال مارکتینگ مقاله بزارید واقعا لذت میبرم اینقدر تفکیک شده توضیح دادید.

  4. مقاله خیلی خیلی خوبی بود
    من درباره دیجیتال مارکتینگ هیچی نمیدونستم و با خوندن این مقاله اطلاعاتم خیلی کاملتر شد نسبت به دیجیتال مارکتینگ

    1. سلام اقای دلیری عزیز
      حیلی خوشحالیم که مورد رضایت شما قرار گرفت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *