کتاب الکترونیکی تسلط بر داده‌‌های ساختار یافته (Structured data) منتشر شد!

تعریف بازاریابی محتوایی، مراحل و اهمیت آن برای کسب‌و‌کار‌ها

کانتنت مارکتینگ یا بازاریابی محتوایی چیست؟ بررسی دلایل اهمیت و نمونه‌های موفق

بازاریابی محتوایی راهکاری بی‌نظیر برای اجرای اهداف دیجیتال مارکتینگ است که طی آن از طریق داستان‌سرایی در بسترهای مختلف با مخاطب هدف ارتباط برقرار می‌شود. بشر از زمان غارنشینی تا به امروز عاشق روایت‌پردازی و قصه‌‌های جذاب بوده است. از...

فهرست مطالب

بازاریابی محتوایی راهکاری بی‌نظیر برای اجرای اهداف دیجیتال مارکتینگ است که طی آن از طریق داستان‌سرایی در بسترهای مختلف با مخاطب هدف ارتباط برقرار می‌شود.

بشر از زمان غارنشینی تا به امروز عاشق روایت‌پردازی و قصه‌‌های جذاب بوده است. از طرفی ما در طول روز، زمان زیادی به صفحه نمایش انواع ابزار دیجیتال خیره می‌شویم. این پدیده رفتاری در کنار پیشرفت روش‌های تحقیق و جمع‌آوری اطلاعات، موجب تغییر فنون بازاریابی شده‌اند.

بازاریاب‌ها دیگر فقط محصول یا سرویس نمی‌فروشند، بلکه برند را به‌عنوان یک هویت فراموش‌نشدنی به مخاطب معرفی می‌کنند. پرفروش‌ترین و مشهورترین برندها حالا دیگر نام خود یا محصولات‌شان را فریاد نمی‌زنند، بلکه با ساخت روایت‌هایی ملموس در بسترهای دیجیتال، زیر گوش مخاطب زمزمه می‌کنند.

بازاریابی محتوایی چیست؟ نگاهی به مفهوم دیجیتال مارکتینگ از طریق محتوا

بازاریابی محتوایی یا Content Marketing، رویکردی استراتژیک در تولید، مدیریت و پخش محتوای ارزشمند با هدف تبلیغات است. در دیجیتال مارکتینگ از طریق تولید محتوا، فرمت‌های مختلف طبق دستورالعمل‌های کانتنت مارکتینگ و سئو مطابق با نیاز مخاطب هدف در کانال‌های توزیع منتشر می‌شوند.

اما هدف از بازاریابی محتوا چیست؟ باید بگوییم که برندها فقط برای فروش مستقیم این کار را انجام نمی‌دهند، بلکه با ایجاد ارزش واقعی برای مخاطب توجه او را به برند جلب می‌کنند تا خود فرد برای اقدام نهایی تصمیم بگیرد.

ارائه فرمت‌های مختلف محتوا به ایجاد حس اعتماد و وفاداری در مخاطب منجر می‌شود. کسب‌وکارها با تغییر اولویت از تبلیغ مستقیم به تولید محتوای غنی، رابطه‌ای خدشه‌ناپذیر با مشتریان بالقوه برقرار می‌کنند و به صدایی متمایز در حوزه فعالیت تبدیل می‌شوند.

رسیدن به موفقیت پایدار در این نوع از بازاریابی درونگرا، مستلزم ثبات و تلاش پیوسته است. با استمرار در تولید و پخش محتوا، مخاطبان زنده‌بودن برند را درک می‌کنند و متوجه تعهد آن خواهند شد.

داشتن ثبات در تبلیغ از طریق محتوا یک هویت منسجم از برند ایجاد می‌کند تا پایگاه ثابتی از هواداران پیرامون آن شکل بگیرد. وقتی تبلیغات به‌طور مستمر در راستای رفع نیازهای مخاطب منتشر می‌شوند، کاربر متوجه اهمیت خود برای برند و در نتیجه تحکیم اعتمادش می‌شود. در نتیجه تصمیم‌گیری برای خرید راحت‌تر خواهد شد.

عناصر اصلی بازاریابی محتوایی

برای درک پاسخ «کانتنت مارکتینگ چیست» باید به سه مفهوم ارتباط، تطبیق‌پذیری و هدف‌گیری مخاطب اشاره کنیم. رکن اول یعنی ارتباط، متفاوت با بازاریابی سنتی است. برقراری ارتباط از طریق فرمت‌های محتوایی باید طوری باشد که مخاطب تحریک به مشارکت شود.

در تولید محتوا برای بازاریابی به‌جای تبلیغ یک‌طرفه، نوعی گفتگوی تعاملی و دوجانبه شکل می‌گیرد. ارتباط متقابل به ایجاد رابطه‌ای عمیق با مخاطب محتوا کمک می‌کند و تعامل کاربر از طریق مواردی مثل کامنت و اشتراک‌گذاری را برمی‌انگیزد.

عنصر بعدی یعنی تطبیق‌پذیری فقط محدود به موضوع این مقاله نمی‌شود. در دنیای دیجیتال، هم‌گام‌شدن با هر نوع تغییر حیاتی است. استراتژی بازاریابی باید قابلیت تطبیق با تکنولوژی‌های نوظهور، ترندهای نو و تغییر در الگوی مصرف کاربری را داشته باشد. تطبیق‌پذیری راز حفظ مخاطب و سودآوری مستمر است.

در انتها، بازاریابی محتوایی بدون هدف‌گیری صحیح هیچ فایده‌ای ندارد. همه تلاش‌ها باید در راستای برطرف‌کردن نیازها یا تحریک احساسات یک گروه خاص از جمعیت باشد. در غیر این صورت حتی ترکیب ارزشمندترین محتوا با اثرگذارترین ترفندهای مارکتینگ نیز راه به جایی نخواهد برد.

سیر تکاملی کانتنت مارکتینگ؛ از بازاریابی روی کاغذ تا استفاده از دستگاه‌های دیجیتال

طبق گزارش Content Marketing Institute، بازاریابی محتوایی سه‌برابر بیشتر از بازاریابی سنتی، لید یا Lead (مشتری بالقوه) تولید می‌کند و درعین‌حال ۶۲ درصد از آن ارزان‌تر است.

در بررسی سیر تکاملی بازاریابی محتوایی باید تاریخچه آن را در کنار عوامل دگرگونی‌ها زیر نظر قرار داد. کانتنت مارکتینگ به شکل امروزی یک صنعت جوان به حساب می‌آید. پیش از ظهور انواع دستگاه‌های دیجیتال و مصرف محتوا از طریق صفحه نمایش، بازاریابی کانتنت به شکل دیگری انجام می‌شد.

بازاریابی محتوایی همزمان با رونق صنعت چاپ و کاغذ شکل گرفت. سپس رادیو و تلویزیون به بستر اصلی تبلیغات تبدیل شدند. اگر امروزه همه چیز در نمایشگر لپ‌تاپ یا صفحه گوشی اتفاق می‌افتد، چند دهه پیش، تلویزیون در کانون توجه قرار داشت. پیش از آن نیز روزنامه‌ها و مجلات تنها راه ارتباطی برندها با مخاطب بودند.

با ظهور کامپیوترهای خانگی، لپ‌تاپ‌ها و گوشی‌های هوشمند، بازاریاب‌ها به آزادی عمل خارق‌العاده‌ای رسیدند. این فناوری‌ها در کنار توسعه اینترنت و وب به مارکترها اجازه می‌داد تا مشارکت مخاطب در محتوا را رقم بزنند و همین پایه‌گذار بازاریابی نوین شد.

تمایز کانتنت مارکتینگ از شکل سنتی بازاریابی؛ تأثیر تکنولوژی و تغییر رفتار کاربران

دگرگونی شکل‌های ارتباطی از طریق پدیدار‌شدن اینترنت و دستگاه‌های جدید تنها دلیل تغییر روش بازاریابی نبود. بازاریاب‌ها در عصر جدید با مصرف‌کنندگان آگاه‌تری روبه‌رو شدند. در انتهای قرن بیستم، شکوفایی دیجیتال تعریف جدیدی از نحوه مصرف اطلاعات توسط مردم را بنیان نهاد. دو دلیل اصلی تغییر عبارت‌اند از:

  • تغییر الگوی مصرف: مردم (کاربران وب) ابتدا به محتوای فراگیر و آنلاین علاقه‌مند شدند و این الگوی خرید را تغییر داد. بازاریابی رانشی (تبلیغ مستقیم فروش) دیگر جوابگو نبود. برندها باید به منابع معتبر تبدیل می‌شدند؛ نه این که صرفاً فروشنده جدیدترین محصولات و خدمات با بهترین قیمت باشند.
  • تکنولوژی‌های نو: نباید نقش اطلاعات و تکنولوژی‌های نو را از یاد برد. با عواملی مثل پیشرفت وب، دسترسی به اینترنت پرسرعت، طراحی سایت‌ها و اپلیکیشن‌های کاربردی و البته، ظهور شبکه‌های اجتماعی، نه فقط بازاریابی محتوایی بلکه همه ابعاد زندگی تغییر کرد.

همه این عوامل از انتهای دهه اول قرن جدید، تحولی ایجاد کردند که نه‌فقط سودآوری برای کسب‌وکارها را به‌همراه داشت بلکه کار مصرف‌کنندگان را نیز راحت‌تر کرد. حالا انواع الگوریتم‌ها و تحلیل‌های داده‌ای، امکان ساخت محتوای اختصاصی برای کوچک‌ترین گروه‌های جمعیتی را نیز فراهم کرده‌اند.

شبکه‌های اجتماعی هم نه‌فقط شکل تولید محتوا بلکه نحوه پخش آن را نیز دگرگون کرده‌اند. تکنیک‌های سئو به کوچک‌ترین کسب‌وکارهای خانوادگی اجازه می‌دهند تا در نتایج موتور جستجو با غول‌های جهانی رقابت کنند.

اکنون بازاریابی محتوایی یک تاکتیک جانبی برای فروش و افزایش آگاهی از برند نیست، بلکه زیربنای استراتژی‌های تجاری به حساب می‌آید. حالا خود کاربران خواستار ارتباط معنادارند و برندها باید با داستان‌سرایی، احساسات آنها را فتح کنند.

دلایل اهمیت بازاریابی محتوایی؛ محتوا چگونه به کسب‌وکارها کمک می‌کند؟

کانتنت مارکتینگ نیازمند برنامه‌ریزی، زمان و هزینه است. همچنین، هر کسب‌وکار برای اجرای این روش از بازاریابی اهداف خاصی را دنبال می‌کند.

هدف از بازاریابی محتوایی تنها افزایش فروش نیست، بلکه تمرکز بر پاسخگویی به نیازهای مخاطبان و تعامل با آن‌ها است و فروش یکی از دستاوردهای ضمنی و ثانویه بازاریابی محتوایی محسوب می‌شود.

هرچند بازاریابی محتوایی به‌طورمستقیم سودآوری ندارد، اما تعداد مشتری‌های بالقوه را بالا برده و افراد جدیدی را در مسیر خرید قرار می‌دهد. بازاریابی محتوایی از نقطه‌نظرهای مختلفی برای برندها اهمیت دارد که در ادامه به آنها اشاره کرده‌ایم.

۱- افزایش آگاهی از برند و رؤیت‌پذیری آن

برای تقویت حضور برند در محیط‌ آنلاین و برجسته‌سازی آن در میان رقبا، بازاریابی محتوایی یک ابزار کارآمد است. برندها با تولید پیوسته محتوای باکیفیت و متناسب با سلیقه مخاطبان هدف، شهرت کسب می‌کنند و به صدایی معتمد و مرجع در صنعت کاری‌شان تبدیل می‌شوند.

بازاریابی محتوایی درست مثل روش‌های سنتی تبلیغات می‌خواهد دائماً در معرض دید مردم باقی بماند. یک فرم از محتوا، چه بلاگ باشد چه پادکست اگر با بالاترین کیفیت برای مخاطب مناسب تولید شود، چهره‌ای به‌یادماندنی از برند ایجاد خواهد کرد.

۲- ایجاد اعتبار و جلب اعتماد مخاطب

اعتماد، سنگ بنای تصمیم‌گیری مصرف‌کننده است و بازاریابی محتوایی می‌تواند نقش چشم‌گیری در جلب اعتماد مخاطب داشته باشد. کسب‌وکارها از طریق ارائه محتوایی ترغیب‌کننده مثل داده‌های عمیق، انواع راهنمای جامع و منابع حل مسئله به‌عنوان رهبران متفکر حوزه کاری مطرح می‌شوند.

در نتیجه، محتوایی که موجب افزایش آگاهی شود و ارزش حقیقی ایجاد کند، سایت یا برند را‌ به‌عنوان یک منبع معتبر به مشتریان احتمالی معرفی خواهد کرد.

برای مثال، سایت HubSpot سالهاست که مقالات راهنما و خبرهای بازاریابی دیجیتال را منتشر می‌کنند و اعتبار بالایی در این حوزه دارد. این اعتبار تخصصی به فروش ابزارهای بازاریابی هاب‌اسپات کمک کرده است.

۳- افزایش تعامل و وفاداری مشتری

جریانی از محتوا را فرض کنید که در استراتژی بازاریابی به‌طور ثابت و با هدف‌گیری بی‌نقص مخاطب منتشر می‌شود. این فرایند بی‌وقفه، مخاطب را با خود همراه می‌کند و تعامل معنادار را به همراه دارد. محتوای جذابی که با روایت ملموس، دست روی دغدغه‌ها می‌گذارد از طریق تحریک احساسات، وفاداری را تقویت می‌کند.

وفاداری در اینجا به معنای آن است که مخاطب دائماً به برند باز می‌گردد. برای مثال، کمپین‌های محتوای تولید شده توسط کاربر (UGC) یا پست‌های تعاملی در سوشال مدیا، مشارکت پیوسته کاربران را تقویت می‌کنند.

تقویت میل به مشارکت در کاربران طی بلند‌مدت به رابطه‌ای قدرتمند ختم می‌شود که به معنای تکرار اقدام مورد نظر برند (خرید یا ثبت‌نام یا …) است. بدین‌ترتیب بازاریابی محتوایی روی تبدیل مخاطب به مشتری یا نرخ تبدیل اثر مثبت می‌گذارد.

۴- تقویت سئو و بهبود رتبه در موتورهای جستجو

بازاریابی محتوایی دوراندیشانه با بهینه‌سازی برای موتورهای جستجو یا SEO ارتباط تنگاتنگی دارد. بسیاری از متخصصین معتقدند سئو با محتوا شروع می‌شود و بدون محتوا رتبه‌بندی وجود نخواهد داشت.

محتوای ارزشمند و مرتبط با سلیقه مخاطب که حاوی کلمه کلیدی صحیح باشد، به بهبود رتبه سایت در صفحه نتایج موتور جستجو کمک می‌کند. ترکیب بازاریابی محتوایی و فنون سئو، افزایش ترافیک ارگانیک (مخاطب مرتبط) را به همراه دارد و کسب‌وکار را به چهره‌ای پرنفوذ در نیش (حوزه کاری) تبدیل می‌کند.

محتوایی که به سؤال خاصی جواب می‌دهد و نیاز کاربر را برطرف می‌کند، پتانسیل بالایی برای کسب جایگاه‌های نخست SERP دارد. همچنین انواع پست بلاگ و مقاله که حرف تازه‌ای برای گفتن داشته باشند، بک لینک را به‌راحتی جذب خواهند کرد.

لینک‌های خارجی علاوه‌بر بهبود رنکینگ سایت، نزد موتور جستجو به برند اعتبار می‌دهند. هاب اسپات مدعی می‌شود برندهایی که بلاگ را در اولویت قرار می‌دهند، ۱۳ برابر بیشتر از دیگران احتمال بازگشت سرمایه مثبت (ROI) را تجربه خواهند کرد.

انواع روش‌های بازاریابی محتوایی؛ متدهای اجرایی کانتنت مارکتینگ را بشناسید

موفق‌ترین بازاریاب‌ها نه‌تنها می‌دانند هر متد اجرایی بازاریابی محتوایی چیست بلکه این روش‌ها را در موقعیت مناسب به‌کار می‌برند. کانتنت مارکتینگ با اجرای روش‌های متنوع به شکوفایی می‌رسد. از طرف دیگر، گروه‌های مختلف مردم، به شکل‌های متنوعی از محتوا علاقه‌مند هستند.

استفاده از مناسب‌ترین روش و گاه، ترکیب متدهای مختلف، حداکثر بهره‌وری و درآمدزایی را برای کسب‌وکار به‌همراه دارد. هر بازاریاب دوست دارد که پیامش را به حداکثر مصرف‌کنندگان منتقل کند. آشنایی با انواع روش‌های بازاریابی محتوایی که همان فرمت‌های مختلف کانتنت هستند به تحقق این هدف کمک می‌کند.

پست بلاگ؛ متد محبوب بازاریابی با محتوا

بلاگ پست‌ها یا همان مقالات بلاگ به‌خاطر تأثیر شگفت‌انگیزشان در انتقال اطلاعات، ایجاد اعتبار و جذب ترافیک ارگانیک، سنگ بنای بازاریابی محتوایی محسوب می‌شوند. برندها از طریق بلاگ با اشتراک‌گذاری دانش تخصصی و پاسخ به پرسش‌های رایج برای خودشان شهرت مثبت ایجاد می‌کنند.

وبلاگ‌هایی که به‌طورمنظم آپدیت می‌شوند و سرشار از مقالات بهینه‌ با کلمات کلیدی مرتبط هستند، رؤیت‌پذیری آنلاین سایت را بهبود می‌دهند. برای مثال، کمپانی‌هایی مثل سمراش و ماز با تمرکز روی مقالات راهنمای سئو، به یک نام معتبر و مشهور در حوزه بهینه‌سازی تبدیل شده‌اند.

هاب‌اسپات ادعا می‌کند:

کسب‌وکارهایی که بلاگینگ را در اولویت قرار می‌دهند، ۵۵ درصد بیشتر از دیگران بازدید سایت دارند.

سایت Ahrefs نیز گزارش می‌دهد:

هنوز ۷۷ درصد از کاربران اینترنت به مطالعه مقاله بلاگ علاقه‌مند هستند.

ویدیو و وبینار؛ نزدیکی به مخاطب با روایت‌های تصویری و چهره‌به‌چهره

کمتر از دو دهه می‌شود که کاربران اینترنت در سراسر جهان عاشق محتوای ویدیویی شده‌اند. سردمداران این نوع محتوا مثل یوتیوب، اینستاگرام، تیک‌تاک و توییچ به تقاضا برای محتوای ویدیویی آنلاین و تعاملی پاسخ می‌دهند. ویدیوها معمولاً‌ جذاب‌‌تر از متن‌ هستند و مفاهیم پیچیده را با روایتی دلچسب و ساده منتقل می‌کنند.

ویدیو مارکتینگ به شکل‌های گوناگون توجه مخاطب را جلب می‌کند. از کلیپ‌های کنجکاوی‌برانگیز کوتاه تا ویدیوهای طولانی و تخصصی، برای جلب توجه و حفظ کاربر (Retention) توسط برندها استفاده می‌شوند.

همچنین فرم وبینار که معمولاً برای آموزش، جلسات پرسش‌وپاسخ و گفتگوی زنده استفاده می‌شود، اتصال عمیق بین بیننده و کسب‌وکار را تسهیل می‌کند. استریم زنده نیز برای پرده‌برداری از محصولات جدید در دستور کار شرکت‌های بزرگ قرار می‌گیرد.

تولیدکنندگان محتوای مستقل و کسب‌وکارهای کوچک با فرم‌های ویدیو موفق به کسب سودهای کلان شده‌اند. مخاطب امروزی علاقه‌مند به تماشا است و کمتر حوصله مطالعه متن‌های طولانی و کسل‌کننده را دارد. پس در یک ویدئو چیزی که می‌خواهد را به او بدهید.

اینفوگرافیک‌ها؛ مارکتینگ با بیان ساده و جذاب مفاهیم پیچیده

بازاریاب‌ها با اینفوگرافیک داده‌های عمیق و تخصصی را با جلوه‌های بصری جذاب درمی‌آمیزند تا درک مفاهیم ساده‌تر شود و اشتراک‌گذاری افزایش یابد. این نوع محتوا برای ساده‌سازی و تبدیل آمار‌و‌ارقام پیچیده یا فرایندهای گیج‌کننده به جلوه‌های بصری قابل‌فهم و اثرگذار کاملاً مناسب هستند.

مغز انسان اطلاعات بصری را سریع‌تر از محتوای متنی پردازش می‌کند. به‌همین‌خاطر اینفوگرافیک‌ها برای بازاریابی از طریق محتوای آگاهی‌بخش و کمپین‌های سوشال مدیا کاربرد بالایی دارند. مارکترها از این فرم محتوا برای نمایش ترندها، مقایسه عددی یا توضیح گام‌به‌گام مسائل در راستای بازاریابی استفاده می‌کنند.

اینفوگرافی اگر به بهترین شکل ممکن تهیه شده باشد نقش اولیه را در قیف بازاریابی (مراحل بازاریابی از آشنایی تا فروش) ایفا خواهد کرد. برای مثال، کاربر شبکه اجتماعی با مشاهده یک اینفوگرافی جذاب و مرتبط نه‌تنها با برند آشنا می‌شود بلکه به آن اعتماد خواهد کرد و همان تصویر را به اشتراک می‌گذارد.

پادکست؛ جلب توجه مخاطب با محتوای صوتی

پادکست به‌عنوان فرمی از محتوای صوتی، برای داستان‌سرایی یا گفتگوی چندجانبه محبوبیت زیادی کسب کرده است. برندها با تولید پادکست‌های اختصاصی، محصولات‌شان را بررسی می‌کنند یا اطلاعات جدید را با شنوندگان در میان می‌گذارند. بازاریابی محتوایی از طریق پادکست در قالب ارتباط مکالمه‌ای صورت می‌گیرد.

بسیاری از مردم یا ترجیح می‌دهند محتوا را به‌صورت صوتی دریافت کنند یا شرایط مطالعه متن یا مشاهده ویدیو را ندارند. پادکست برای این نوع افراد بهترین متد بازاریابی محتوایی است.

دقت داشته باشید که در پادکست کمتر تبلیغات مستقیم کنید و حتما مخاطب خود را با صداقت و دادن اطلاعات مفیدی که به آن‌ها نیاز دارد، متقاعد سازید. برندها می‌توانند با تولید پادکست اختصاصی، پیام برند را خودشان منتقل کنند یا با اسپانسرینگ سایر پادکست‌ها، آگاهی از برند (Brand awareness) را افزایش دهند.

پست شبکه اجتماعی؛ بازاریابی با تولید محتوا در پلتفرم‌های پرمخاطب

فعالیت در شبکه اجتماعی حالا دیگر فقط یک گزینه جانبی نیست و مزایای فوق‌العاده‌ای دارد. انتشار انواع پست در سوشال مدیا به وایرال مارکتینگ (بازاریابی با محتوای وایرال)، ایجاد مشارکت آنلاین و تولید لید کمک می‌کند.

پلتفرم‌هایی مثل اینستاگرام، توییتر، فیسبوک و لینکدین مسیرهای ارتباطی و مارکتینگ شگفت‌انگیزی در اختیار برند می‌گذارند. بازاریابی در شبکه‌های اجتماعی با مواردی مثل ترفندهای کوتاه، تصاویر و گرافیک اختصاصی یا پست‌های تعاملی (مثل نظرسنجی) رخ می‌دهد.

در این متد، دریافت سریع بازخورد و تولید فوری محتوا بر اساس ترندهای روز امکان‌پذیر است. همچنین از طریق محتوای تولید‌شده توسط کاربر و هشتگ‌ها می‌توان یک کامیونیتی فعال ایجاد کرد.

برندهای بزرگ با ایجاد کمپین‌های مختلف، علاوه‌بر جلب‌توجه کاربر سرگردان در سوشال مدیا، مشتری احتمالی را روانه سایت می‌کنند. محتوای سوشال برای مدیریت تصویر برند، ارتباط با کاربران فعلی و تعامل مشتری گزینه‌ای فوق‌العاده است.

کتاب الکترونیک و وایت‌پیپر؛ جلب توجه علاقه‌مندان به محتوای تخصصی

کتاب‌های الکترونیکی و اسناد فنی یا وایت پیپرها در بازاریابی دیجیتال برای مخاطبان علاقه‌مند به محتوای فنی تهیه می‌شوند. افراد دنبال‌کننده دانش عمیق و اطلاعات جامع درباره موضوع‌های خاص، مخاطب هدف ایبوک‌ها محسوب می‌شوند.

کتاب‌های الکترونیک و داکیومنت‌های رسمی یک فرصت بزرگتر نسبت به مقاله بلاگ برای تولید محتوا هستند. در این فرم از بازاریابی محتوایی می‌توان با ارائه اطلاعات دقیق و جامع، نام برند را به‌عنوان یک منبع متخصص مطرح کرد.

ایبوک‌ها برای ساخت لید و تشویق کاربر به ثبت‌نام، کارایی شگفت‌انگیزی دارند. کسب‌وکارهای تخصصی در این نوع بازاریابی به ازای اطلاعات شخصی کاربر، محتوای بسیار ارزشمند و تمام‌وکمال ارائه می‌کنند.

خبرنامه و ایمیل؛ روش قدیمی اما پر‌بازده بازاریابی محتوایی

بازاریابی ایمیلی یک راهکار قدیمی در دیجیتال مارکتینگ است که اثرگذاری فوق‌العاده‌ای دارد. بازاریاب‌های حرفه‌ای از طریق ترکیب ایمیل با محتوای ارزشمند، مستقیماً با مخاطبان‌شان ارتباط برقرار می‌کنند.

ایمیل‌ها فرصت خوبی برای اشتراک‌گذاری مواردی مثل محتوای جدید، اخبار حوزه کاری، پیشنهادات فروش ویژه و مقالات برگزیده هستند. ایمیل‌های شخصی‌سازی‌شده اگر کنجکاوی‌برانگیز باشند، می‌توانند تعامل بالایی به همراه داشته باشند.

افزایش لید و حفظ مشتری از طریق ارتباط مؤثر از دیگر اثرات ایمیل مارکتینگ هستند. در خبرنامه ایمیلی باید ارزش افزوده برای کاربر ایجاد شود. فاصله زمانی بین ارسال ایمیل‌ها را استراتژی تعیین می‌کند اما روند ارسال نباید هرگز قطع شود.

فرایند ایجاد استراتژی محتوایی؛ گام‌به‌گام با بازاریابی از طریق محتوا

توسعه یک استراتژی منسجم برای بازاریابی محتوا به‌صورت فرایندی سازمان‌یافته و گام‌به‌گام انجام می‌شود. مزیت پیروی از یک چارچوب مشخص، هم‌سویی تلاش‌های بازاریابی با اهداف تجاری کسب‌وکار است.

در اجرای نقشه راه کانتنت مارکتینگ بهتر است فردی با توانایی رهبری فکری روی پروسه‌ها نظارت داشته باشد تا همه‌چیز به دقت اجرا شود. در این حالت، استراتژی ایجاد‌شده پتانسیل بالایی برای رشد برند و درآمدزایی خواهد داشت. مراحل بازاریابی محتوایی دیجیتال را در ادامه بررسی کرده‌ایم.

۱- تعیین دقیق اهداف بازاریابی

پیش از هر کاری، تعیین اهداف در تدوین استراتژی بازاریابی محتوایی ضرورت دارد. برای مثال، افزایش آگاهی از برند، افزایش انگیجمنت، ساخت لید یا گسترش فروش جزو رایج‌ترین اهداف کانتنت مارکتینگ هستند. فقدان تجسم عینی اهداف بازاریابی، نتیجه‌ای جز ازهم‌گسیختگی و ناکارآمدی تلاش‌ها ندارد.

دستاورد هدف می‌تواند موارد مختلفی را در بر بگیرد اما مهم این است که هدف‌گذاری، یک بازه زمانی معین داشته باشد و کمیت عددی نیز برایش در نظر گرفته شود. برای مثال، افزایش نرخ تبدیل به میزان دو برابر و در مدت سه ماه، یک هدف معقول و اصولی خواهد بود.

هدف، نقش راهنما را برای تیم بازاریابی ایفا می‌کند که با آن هر تکه محتوا و ترفند مارکتینگ اثربخشی پیدا می‌کند. برای تعیین بی‌نقص اهداف می‌توان از چهارچوب هدف‌گذاری SMART پیروی کرد. در این چارچوب هدف‌ها باید از پنج ویژگی خاص یعنی مشخص، قابل سنجش، قابل دستیابی، مرتبط و زمان‌مند برخوردار باشند.

۲- تحقیق‌وبررسی درباره مخاطب هدف

استراتژی بازاریابی محتوایی زمانی اثر‌گذار خواهد بود که مارکتر بداند محتوا برای چه کسی تولید می‌شود. نیازها، علاقه‌مندی‌ها و دغدغه‌های مخاطب باید به‌شکل واضح درک شوند. برای آنکه بدانیم نقش مرحله تحقیق‌وبررسی در چینش استراتژی بازاریابی محتوایی چیست باید با مفهوم پرسونای خریدار آشنا شویم.

پرسونای مشتری (Buyer’s Persona) مفهومی برای مشخص‌کردن ویژگی‌های جمعیتی، رفتارها و انگیز‌ه گروه‌های کاربران است. برای شکل‌گیری پرسونا از روش‌هایی مثل نظرسنجی، بازخورد مشتریان فعلی، دیتای شبکه‌های اجتماعی و ابزارهای تحقیق در بازار استفاده می‌شود.

با پرسونای واضح می‌توان سفر مشتری (Buyer’s Journey) را طراحی کرد. سفر مشتری به مراحل طی‌شده توسط کاربر از آشنایی با محصول یا برند تا خرید (و حتی پس از آن) گفته می‌شود. با دقت در پرسونا و همسو کردن محتوا با سفر مشتری می‌توان محتوایی ساخت که به دل کاربر بنشیند و برای او ارزش حقیقی ایجاد کند.

۳- برنامه‌ریزی محتوا و ایجاد تقویم‌های محتوایی و سردبیری

در مرحله سوم، نوبت می‌رسد به ایجاد ساختاری منظم جهت تولید و انتشار محتوا برای مخاطبان شناسایی‌شده که باید در راستای تحقق اهداف باشد. با برنامه‌ریزی، جریانی ثابت و استراتژیک از محتوای مورد نیاز کاربران تأمین خواهد شد.

ایجاد یک تقویم محتوا، موضوع هر مطلب و زمان انتشار را مشخص خواهد کرد. همچنین فرمت محتوا و کانال های توزیع نیز در همین مرحله مشخص خواهند شد. با یک تقویم منعطف می‌توان عملکرد تیم و هر محتوا را زیر نظر گرفت تا متناسب با نیازِ آینده، تغییرات لازم ایجاد شوند.

به‌غیراز تقویم محتوایی، یک برنامه مدون دیگر تحت عنوان تقویم سردبیری (Editorial Calendar) نیز در مرحله برنامه‌ریزی تهیه می‌شود. تقویم سردبیری یک گام فراتر می‌رود و روی تصویر کلی فرایند بازاریابی محتوایی متمرکز است. با این تقویم میزان پیشرفت کارها، وظایف اعضای تیم و تایم‌لاین‌های بلندمدت مشخص می‌شود.

بدون ایجاد یک تقویم محتوایی منسجم و منظم، کار شما از نظم خارج خواهد شد و بدون نظم کارکردن در حوزه بازاریابی محتوا، باعث می‌شود که از هدف خود فاصله بگیرید. اهمیت زیادی دارد که حتما بر اصول تقویم محتوایی پایبند بوده و مطابق با برنامه‌ریزی زمان‌بندی شده آن پیش بروید.

۴- سئو و تحقیق کلمه کلیدی

سئو سایت و تحقیقات مربوط به بهینه‌سازی، مرحله‌ای لاینفک از استراتژی بازاریابی با محتوا است. سئو و تحقیق کلمه کلیدی به‌طورمستقیم روی رؤیت‌پذیری آنلاین و دسترسی به کاربران وب تأثیر می‌گذارد. در این مرحله باید تحقیق کلمه کلیدی به‌منظور شناسایی عبارات جستجوی مرتبط به حوزه کاری و مخاطبان انجام شود.

ابزارهای مختلفی مثل گوگل کیورد پلنر، سمراش یا Ahrefs توسط کارشناسان سئو استفاده می‌شود. کلمات کلیدی طولانی یا لانگ‌تِیل (Long-tail) با آمار جستجوی بالا، نقطه خوبی برای شروع بازاریابی محتوا به حساب می‌آیند. کیورد‌های انتخاب‌شده باید با هدف کاربر از جستجو (Search Intent) هم‌راستا باشند.

سئو محتوا با کلمات کلیدی استراتژیک هم به بهبود رتبه موتور جستجو کمک می‌کند هم در برآورده‌کردن انتظارات کاربران مؤثر واقع خواهد شد. این عبارات باید به شکل طبیعی با محتوا درآمیخته شوند تا کیفیت و خوانایی حفظ شود. بهینه‌سازی اصولی، شهرت برند و پیدا کردن محتوا برای کاربر را آسان می‌کند.

در نظر داشته باشید که عدم آگاهی درست نسبت به کوئری‌هایی که مد نظر کاربران قرار دارد، باعث خواهد شد تا نتوانید سمت‌وسوی درستی به محتوای خود بدهید.

۵- تولید محتوا

تولید محتوا فاز اجرایی ایده‌ها و برنامه‌های ایجادشده در مراحل قبلی است. انواع مقالات، ویدیوها، اینفوگرافیک یا پادکست و هر فرم دیگر، سرمایه‌های اجرایی کسب‌وکار برای جذب مخاطب و سودآوری هستند.

هدف، ساخت محتوایی ارزش‌آفرین است که مخاطب را درگیر کند و به سؤالات او پاسخ بدهد. کیفیت مطالب تولیدشده، نه‌تنها اعتبار و تخصص برند را نشان می‌دهد بلکه حاکی از تعهدش در ارزش‌آفرینی و برطرف‌کردن نیاز مخاطب است.

استفاده از تکنیک‌های داستان‌سرایی، به‌کارگیری داده‌های معتبر در کنار دعوت به اقدام یا کال تو اکشن (Call to Action) مؤثر،‌ بهره‌وری محتوا را به حداکثر می‌رساند. ثبات در لحن و سبک هویت برند را حفظ می‌کند تا برقراری ارتباط در آینده نیز به‌راحتی انجام شود و مخاطب بتواند محتوای برند را بشناسد.

۶- انتخاب کانال‌های توزیع و ترویج محتوا

ارزشمندترین محتوا نیز اگر در پلتفرم مناسب به دست مخاطبان نرسد، اثرگذاری بالایی نخواهد داشت. با توزیع هوشمندانه محتوا، تعداد دریافت‌کنندگان پیام اصلی برند به حداکثر می‌رسد. انتخاب بستر مناسب برای ترویج محتوا در گروی شناسایی مخاطب است.

بازاریاب باید بداند مخاطب هدفش در کدام بستر بیشترین زمان را سپری می‌کند. از پلتفرم‌های سوشال مدیا مثل توییتر، اینستاگرام و لینکدین گرفته تا خبرنامه ایمیلی و وبسایت می‌توانند کانال توزیع باشند.

انتشار مطالب در هر بستر باید طبق هنجارهای همان پلتفرم انجام شود تا اثرگذاری به حداکثر برسد. تکنیک‌های پروموت محتوا مثل تبلیغات کلیکی، همکاری با اینفلوئنسرها و شرکت در مباحثات آنلاین به دیده‌شدن محتوا در هر بستر کمک می‌کند. سازگاری هر پلتفرم با نوع محتوا نیز باید از قبل چک شود.

۷- آنالیز و اندازه‌گیری میزان موفقیت

فرایند کانتنت مارکتینگ با انتشار محتوا در پلتفرم مناسب به پایان نمی‌رسد. فاز پایانی استراتژی، به ارزیابی پیوسته میزان موفقیت اختصاص دارد. ارزیابی عملکرد تلاش‌های بازاریابی به تصمیم‌گیری داده‌محور کمک می‌کند تا از طریق آن، پویایی و اثرگذاری فعالیت‌ها در بلندمدت حفظ شود.

برای سنجش عملکرد تلاش‌ها از معیارهایی تحت عنوان شاخص کلیدی عملکرد یا KPI استفاده می‌شود. انواع مختلف KPI، برای تحلیل‌وبررسی متریک‌های مختلف بازاریابی استفاده می‌شوند. از جمله این متریک ها می‌توان به ترافیک، انگیجمنت (لایک، کامنت و شِیر)، نرخ تبدیل یا میزان تولید لید اشاره کرد.

مهم‌ترین موضوع درباره سنجش عملکرد این است که متریک‌ها باید دائماً با دقیق‌ترین ابزار بررسی شوند. گوگل آنالیتیکس، هاب‌اسپات و سمراش از کارآمدترین ابزارهای بازاریابی محتوایی هستند که در سنجش عملکرد کاربرد دارد. وبمسترها باید متریک‌ها را به‌صورت دوره‌ای بررسی کنند.

داده حاصل از آنالیز اثرگذاری بازاریابی در راستای بهبود استراتژی فعلی و ارتقاء برنامه‌ریزی‌های آینده استفاده می‌شود. با بررسی‌های دوره‌ای و استفاده از دیتای حاصل در تصمیم‌گیری می‌توان با هرگونه تغییر در الگوی مصرف کاربر یا ترند نوظهور تطبیق پیدا کرد.

برترین راهکارهای کانتنت مارکتینگ؛ ترفندهای طلایی برای حداکثر سودآوری کدام‌اند؟

بازاریابی محتوایی زیرمجموعه‌ای از اینباند مارکتینگ (Inbound Marketing) یا بازاریابی درونگرا است. در روش‌های اینباند، محتوا با هدف الهام‌بخش‌بودن برای کاربر و سوق‌دادن او به اقدام تولید می‌شود. در کانتنت مارکتینگ، ترفندهایی وجود دارد که در گذشته آزمون‌شان را پس داده‌اند و در اکثر موارد اثربخش هستند.

این دسته از ترفندها یا راهکارهای برتر (Best Practice) موجب بهبود کیفیت و نفوذ محتوا می‌شوند. هدف این است که به‌غیراز ایجاد همذات‌پنداری عمیق در برخورد اول مخاطب با محتوا، پایه‌ای برای تعامل درازمدت کاربر با برند نیز ایجاد شود. تعدادی از راهکارهای برتر بازاریابی محتوا را در زیر بررسی کرده‌ایم.

تکنیک‌های داستان‌سرایی؛ ایجاد روایت‌های عمیق و ملموس

داستان‌سرایی، قلب یک محتوای جذاب است. روایت محتوا باید خواننده را شیفته خود کند، اتصال احساسی بسازد و از همه مهم‌تر، ایده‌های پیچیده را به‌صورت قابل درک انتقال بدهد. برای ایجاد روایت‌های دلنشین در بطن محتوا ابتدا باید ساختاری شفاف وجود داشته باشد.

ساختار به کاربر کمک می‌کند تا در قالب یک سفر خیالی درون فضای محتوا، پیام برند را درک کند. ملموس‌بودن روایت نیز اهمیت فوق‌العاده‌ای دارد. اگر در محتوا اِلِمان‌هایی وجود داشته باشد که کاربر با آنها احساس اشتراک کند، فهم روایت آسان‌تر شده و اعتماد ایجاد می‌شود. بدین منظور، از سناریو‌های عادی و روزمره نباید غافل شد.

محرک‌های احساسی نیز ترفند خوبی برای افزایش همذات‌پندازی هستند. احساساتی همچون کنجکاوی، امید یا همدلی، کشش را در مخاطب محتوا ایجاد خواهد کرد. مخاطبانی که از نظر احساسی توسط برند برانگیخته شوند، ارزش بیشتری خواهند داشت. اگر محتوا به سؤال «خب که چی؟» پاسخ مناسب بدهد یعنی موفق بوده‌اید.

شخصی‌سازی برای گروه‌های مخاطبان؛ برقراری ارتباط شخصی با هر دسته کاربر

شخصی‌سازی محتوا برای گروه‌های خاصی از مخاطبان، قابلیت درک مطلب و البته تأثیرگذاری را بالا می‌برد. برای شخصی‌سازی، محتوا باید مطابق با سلیقه و رفتار گروه‌های مختلف مخاطبان سازمان‌دهی شود.

به شناسایی هر گروه از مخاطب (ایجاد چند پرسونا)، تقسیم‌بندی مخاطب یا Audience Segmentation گفته می‌شود. گروه‌ها بر اساس شباهت‌ از نظر ویژگی‌های جمعیتی، علایق و رفتارهای مصرفی تشکیل می‌شوند. با تولید محتوای اختصاصی برای هر گروه، مستقیماً به نیازشان پاسخ داده خواهد شد.

با استفاده از راهکارهایی مثل ایمیل مارکتینگ یا ایبوک می‌توان محتوایی پویا و اختصاصی در اختیار هر گروه از کاربران قرار داد. همچنین مواردی مثل خطاب‌کردن کاربر با اسم کوچک، ارائه پیشنهادات شخصی‌سازی‌شده و پیام‌های اختصاصی (مثل تبریک تولد) از دیگر ترفندهای برقراری ارتباط در سطح شخصی هستند.

محتوای تولید‌شده توسط کاربر؛ مشارکت مستقیم کاربران برند در بازاریابی محتوا

محتوای تولید‌شده توسط کاربر یا UGC، کارکردهای شگفت‌انگیزی برای برند دارد. از تقویت اعتبار و قابلیت اعتماد به برند گرفته تا انجام بازاریابی محتوایی توسط خود کاربران از مزایای این نوع محتوا هستند. نقد‌و‌بررسی، پست شبکه اجتماعی و پست‌های انجمن جزو UGC محسوب می‌شوند.

بازاریاب باید ترفندهایی برای تشویق کاربران به خلق محتوا ایجاد کند. انواع رقابت جایزه‌دار، کمپین‌های هشتگی یا اشتراک‌گذاری تجربه از برند می‌تواند استارت یک کمپین UGC محبوب را بزنند. همچنین پلتفرم برند باید از نظر فنی برای ثبت محتوای کاربر آماده و بهینه باشد.

اجرای صحیح کمپین‌های UGC، حاکی از مقبولیت برند نزد مخاطبان خواهد بود. مدیران محتوا نیز می‌توانند از برترین مطالب ساخته‌شده توسط کاربر در پلتفرم‌های دیگر نیز استفاده کنند تا مخاطب جدید جذب شود. یک عامل مشوق در این کمپین‌ها، تشویق کاربران به فعالیت بیشتر و قدردانی از آنها با پاداش است.

تغییر کاربری محتوا در پلتفرم‌ها؛ استفاده چندمنظوره از محتوای موفق و اثرگذار

با تغییر کاربری محتوا می‌توان دامنه نفوذ و اثرگذاری را گسترش داد. تغییر کاربری با استفاده از ترفندی به نام بازیافت محتوا (Content Recycling) انجام می‌شود. در فرایند ریسایکل، محتوا با اعمال تغییراتی برای الگوریتم جدید، پلتفرم جدید یا حتی کاربران تازه مجدداً استفاده می‌شود.

یکی دیگر از ترفندهای ریسایکل، تغییر فرمت است. یک وبینار پربازدید را می‌توان به ویدیوهای متعدد یا یک سری پادکست تبدیل کرد یا مثلاً می‌توان مقالات بلاگ طولانی را به پست‌های سوشال، اینفوگرافیک یا حتی ویدیوی کوتاه تقسیم کرد.

هدف این است که محتوای موفق برای همه گروه‌های کاربری بهینه شود. تغییر فرمت باید باتوجه‌به قوانین پلتفرم مقصد انجام شود. برای مثال، تکه‌ای از مقاله راهنمای سایت باید با یک عکس گرافیکی جذاب برای انتشار در اینستاگرام آماده شود. یا پست پربازدید اینستاگرامی با لحن رسمی در لینکدین به دست کاربران برسد.

مثال‌هایی از بازاریابی محتوایی موفق؛ بررسی موردی نمونه‌هایی از شرکت‌های جهانی

نمونه‌های موفقیت‌آمیز بازاریابی محتوایی را می‌توان در همه‌جا دید. از جذب چند صد هزار فالوئر توسط یک نفر در اینستاگرام گرفته تا کمپین‌های بزرگ جهانی؛ مثال‌هایی از قدرت محتوا را به نمایش می‌گذارند. در این بخش قصد داریم چند نمونه مشهور از بازاریابی محتوا توسط شرکت‌های مشهور و موفق دنیا را بررسی کنیم.

کمپین «Share a Coke» کوکاکولا

کمپین محتوایی شرکت کوکاکولا با نام Share a Coke، مثال بارز تأثیر شخصی‌سازی محتوا محسوب می‌شود. این کمپین برای اولین‌بار در سال ۲۰۱۱ در کشور استرالیا اجرا شد. کمپانی کوکاکولا، لوگوی مشهورش روی بطری‌های نوشابه را با اسامی محبوب استرالیا جایگزین کرد و بطری‌ها با اسم مردم روانه بازار شدند.

در واقع تیم تحقیقات، ۲۵۰ نام محبوب در کشور را برای چاپ روی کاغذ بطری شناسایی کرد. کوکاکولا نیز در تبلیغاتش از مردم خواست تا بطری‌های هم‌نام خود یا دوستان‌شان را پیدا کنند و عکس آن بطری را به اشتراک بگذارند. این کمپین همزمان با افزایش محبوبیت شبکه‌های اجتماعی بود.

در نتیجه، همه شبکه‌های اجتماعی محبوب آن زمان (فیسبوک و توییتر) از تصویر هر‌شخص با بطری هم‌نامش پر شد. این کمپین تا چند سال بعد در کشورهای مختلف و با متغیرهای گوناگون (اسم آهنگ‌های محبوب یک کشور به‌جای اسم افراد) اجرا شد و نمونه‌ای بی‌نقص مشارکت مشتریان و وفاداری آنها را به نمایش گذاشت.

کمپین‌های UGC شرکت گوپرو

در بازاریابی محتوایی حتماً نیازی به ایده‌یابی برای ساخت محتوای جدید نیست. گاهی ایجاد بستر مناسب برای تولید محتوا توسط دیگران منجر به افزایش شهرت و سود می‌شود. شرکت گوپرو (GoPro) باتوجه‌به ماهیت فعالیتش (ساخت دوربین‌های بادوام و قابل‌حمل) از کمپین‌های UGC متعدد سود برده است.

گوپرو در جریان کمپین‌های مختلف از کاربرانش می‌خواهد ویدیوهای جذاب ضبط‌شده با دوربین‌های شرکت را به اشتراک بگذارند. در این کمپین‌ها ویدیوهای خیره‌کننده‌ای مثل غواصی در آب‌های اقیانوس یا پرش از ارتفاع به چشم می‌خورد. برخی از این کلیپ‌ها که توسط خود کاربران شِیر شده‌اند دارای بازدید میلیونی هستند.

استفاده گوپرو از محتوای تولید‌شده توسط کاربر، نمایانگر فرصت‌طلبی برند است و قدرت داستان‌سرایی برای جلب‌توجه کاربران عادی را نشان می‌دهد. برند از طریق این کمپین‌ها با نمایش قابلیت‌های منحصربه‌فرد محصولاتش نه‌تنها برای خودش بلکه برای کاربرانش نیز شهرت دست‌وپا می‌کند.

کمپین «استراتوس» ردبول

کمپانی ردبول به تبلیغات خیره‌کننده و خارق‌العاده مشهور است. تبلیغات این شرکت اتریشی تجلی هم‌راستایی پیام تبلیغاتی با ارزش‌ها و فرهنگ برند هستند. کمپین‌های این شرکت معمولاً المان‌هایی مثل پرواز، سرعت و مهارت‌های شگفت‌انگیز انسانی دارند که شعار «ردبول به شما بال می‌دهد» را منعکس می‌کنند.

این شرکت در یکی از اولین پروژه‌های تبلیغاتی بزرگش، کمپین «استراتوس» را کلید زد. در استراتوس، یک چترباز حرفه‌ای به‌نام فلیکس بومگارتنر، از لایه استراتوسفر جو در ارتفاع حدود ۳۹ کیلومتری به سطح زمین پرید و رکورددار شد. او به اولین انسانی تبدیل شد که دیوار صوتی را بدون استفاده از نیروی پیشران می‌شکند.

این رویداد به‌طور زنده در یوتیوب پخش شد و بیش از ۸ میلیون بازدیدکننده جذب کرد که در آن زمان رکورد تماشاگر استریم زنده بود. این کمپین با تصویر برند ردبول در جابه‌جایی محدودیت‌های انسانی هم‌راستا بود و یک آزمایش علمی هم محسوب می‌شد. در این تبلیغ قدرت محتوای ویدیویی و استریم زنده نیز به نمایش گذاشته شد.

کمپین «Tweet a Coffee» استارباکس

استارباکس برای علاقه‌مندان به قهوه یک نام مشهور است. این شرکت در کنار مزایای رقابتی خاصش با ایده‌های تبلیغاتی الهام‌بخش به پروموت محصولات می‌پردازد. یکی از ایده‌های ناب استارباکس در زمینه بازاریابی محتوایی، کمپین «Tweet a Coffee» بود که در سال ۲۰۱۳ اجرا شد.

ایده این کمپین شاید امروز بسیار ساده به‌نظر برسد اما نمونه موفق ترفندهای بازاریابی در بسترهای دیجیتال از طریق محتوا را نشان می‌دهد. ماجرا از این قرار بود که استارباکس از مشتریانش درخواست کرد با توییت کردن عکس قهوه، شانس دریافت گیفت کارت ۵ دلاری را امتحان کنند.

۱۰۰ هزار نفر اول شرکت‌کننده در این کمپین موفق به دریافت گیفت کارت شدند. استارباکس ۱۸۰ هزار دلار سود نقدی از این کمپین داشت اما نتایج غیرمالی این کمپین ورای تصورات بود. در این کمپین که نوعی بازاریابی طرفداری (Advocate Marketing) از طریق محتوای سوشال بود، هزاران نفر مستقیماً استارباکس را تبلیغ کردند.

اشتباهات رایج در کانتنت مارکتینگ؛ چگونه در بازاریابی محتوا مرتکب خطا نشویم؟

بازاریابی محتوایی در عین آنکه می‌تواند اثرگذاری بالایی در دستیابی شرکت به اهداف تجاری داشته باشد، ریسک‌هایی نیز به همراه دارد. این ریسک‌ها در صورت بی‌دقتی در اجرای استراتژی محتوا، لطمه‌های جبران ناپذیری به برند وارد خواهند کرد.

چالش های بازاریابی محتوایی معمولاً به‌خاطر عجله در اجرای استراتژی، بی‌دقتی و ناتوانی در تطبیق با تغییرات بازار و مخاطبان ایجاد می‌شوند. اشتباهات نه‌تنها منجر به از دست رفتن فرصت‌ها می‌شوند بلکه به اعتبار برند و فروش آن نیز آسیب می‌رسانند. نمونه‌های اشتباهات رایج در بازاریابی محتوایی را در زیر بخوانید.

نادیده‌گرفتن کیفیت به‌خاطر کمیت

یکی از پرتکرارترین اشتباهات کانتنت مارکتینگ، تمرکز روی تولید حجم زیاد محتوا به قیمت کاستن از کیفیت است. گاهی‌اوقات برندها تصور می‌کنند محتوای بیشتر به معنای رؤیت‌پذیری بالاتر است اما این رویکرد در اکثر موارد شکست می‌خورد.

نتایج حضور در محیط آنلاین آنقدر وسوسه‌برانگیز است که منجر به تولید سریع و بی‌دقت محتوا توسط کسب‌وکارها می‌شود. اما محتوای بی‌کیفیت کاهش تعامل، افزایش بانس ریت (نرخ خروج) و شهرت منفی را به همراه دارد. محتوای تکراری و بی‌ارزشی که بدون دقت تولید شده در نهایت گریبان‌گیر برند خواهد شد.

تولیدکنندگان محتوا و بازاریاب‌ها باید روی ساخت محتوایی تمرکز کنند که نو و خاص است و دیتای ارزشمند دارد. ریسرچ عمیق پیش از تولید محتوا و اجرای ترفندهای بهینه‌سازی محتوا باید در اولویت قرار بگیرد. انتشار تعداد زیاد محتوای پوچ حتی اگر جواب بدهد یک راه موقت است و به مشکلات وخیم ختم خواهد شد.

بی‌توجهی به بازخورد مخاطبان

تطبیق با فیدبک مخاطبان یا مشتریان یک چالش برای کسب‌وکارها محسوب می‌شود. استفاده از اطلاعات به‌دست‌آمده از فیدبک‌ها در استراتژی، یک راه فوق‌العاده برای جلو‌زدن از رقبا است. بی‌دقتی به بازخوردها نیز نه‌تنها مسیر پیشرفت و فرصت‌طلبی را می‌بندد بلکه شاید موجب زیان بیزینس شود.

برندها در اکثر مواقع از استراتژی اولیه پیروی می‌کنند و دیگر برای بازبینی یا اعمال تغییرات به آن رجوع نمی‌کنند. این اشتباه می‌تواند ناشی از کمبود منابع، تمرکز روی متریک‌های آنی به‌جای معیارهای بلندمدت یا صرفاً از غفلت و ناآگاهی باشد. بی‌توجهی به بازخوردها، بیگانگی مشتری و مخاطب با کسب‌وکار را در پی دارد.

هرچه فاصله برند و محتوایش از مخاطب هدف بیشتر شود، اعتماد و تعامل نیز کاهش خواهد یافت. موفق‌ترین بازاریاب‌ها آنهایی هستند که برای کسب نتایج بهتر، دائماً طبق دیتا با نیاز و سلیقه کاربران سازگار می‌شوند. بررسی منظم کامنت‌‌ها در سایت یا سوشال یک راه مؤثر برای تطبیق با مخاطبان است.

عدم به‌روزرسانی و بازبینی محتوا

فعالیت‌های مرتبط به بازاریابی از طریق محتوا پس از انتشار نیز ادامه خواهد داشت. کارشناسان محتوا و سئو باید به‌روزرسانی و آپدیت محتوا را در دستور کار قرار دهند تا ارزش آن حفظ شود و جذب مخاطب و اعتبار ادامه یابد. آپدیت محتوا معمولاً به‌خاطر تمرکز روی مطالب جدید به حاشیه رانده می‌شود.

همچنین برخی به اشتباه تصور می‌کنند با تولید محتوای همیشه‌سبز دیگر نیازی به آپدیت آن نیست، اما محتوایی که تاریخ مصرفش تمام شده باشد نه‌تنها رتبه‌اش در موتور جستجو را از دست می‌دهد بلکه حتی شاید با اطلاعات اشتباه موجب گمراهی شود. در این حالت اعتبار کسب‌وکار زیر سؤال خواهد رفت.

عدم بازبینی محتوا برای به‌روزرسانی، فرصت‌های توسعه آن از طریق اضافه‌کردن جزایر محتوایی و جذب بازدید بیشتر را نیز بر باد خواهد داد. گاهی نیز به‌خاطر تغییر الگوی مصرف کاربران یا تغییر الگوریتم‌های موتور جستجو، آپدیت محتوا ضروری است.

به گزارش Content Marketing Institute، سایت‌هایی که هر شش‌ماه یک‌بار محتوایشان را آپدیت می‌کنند شانس‌شان را برای جذب ترافیک ارگانیک افزایش می‌دهند. بررسی‌های دوره‌ای با استفاده از ابزار مناسب برای شناسایی فرصت‌های آپدیت محتوا باید در دستور کار برند قرار بگیرد.

ترندهای آینده برای بازاریابی از طریق محتوا؛ از هوش مصنوعی تا تمرکز روی تجربه کاربری

اگر درک کرده باشید که ماهیت بازاریابی محتوا چیست و به چه عواملی وابسته است، متوجه خواهید شد که این حوزه پتانسیل بالایی برای تأثیر‌گرفتن از تغییرات دارد.

پیشرفت حوزه دیجیتال، نسخه‌های جدید الگوریتم‌های موتور جستجو و تأثیر شبکه‌های اجتماعی در کنار تغییر انتظارات مخاطب، فرم و روش‌‌های بازاریابی محتوایی را دستخوش تغییر می‌کنند. بازاریاب‌ها باید برای هرگونه تغییر و ترند آماده باشند تا محتوا و بسترهای مناسب را در استراتژی ادغام کنند.

درحال حاضر، ترندهای نوین مختلفی وجود دارند که آرام‌آرام بازاریابی محتوایی را تغییر می‌دهند یا در آینده انتظارمان را می‌کشند. در بخش زیر به چند مورد از آنها اشاره کرده‌ایم.

ظهور هوش مصنوعی و نقش آن در اتوماسیون پروسه‌های بازاریابی

هوش مصنوعی حالا هم برای بازاریاب‌های محتوایی و هم برای مخاطبان نقش انکار‌ناپذیری دارد. برای کسب‌وکارها، هوش مصنوعی در تولید محتوا و اتوماسیون فرایندهای مختلف، بسیار مؤثر واقع شده است. ساخت انواع فرمت‌های محتوا، توسعه استراتژی و البته آنالیز عملکرد از کاربردهای AI هستند.

ابزارهایی مثل چت‌جی‌پی‌تی هم‌اکنون به‌صورت روزانه توسط نیروهای مختلف تیم بازاریابی محتوایی استفاده می‌شوند. از این ابزارها می‌توان برای پیش‌بینی ترندها و بررسی رفتار کاربر نیز استفاده کرد تا مناسب‌ترین محتوا برای مخاطب آماده شود.

از طرف دیگر، موتورهای جستجوی با فناوری‌ها ماشین لرنینگ و هوش مصنوعی، نمایش محتوا به کاربران را تغییر داده‌اند. موتورهای جستجو حالا کوئری سرچ و ترجیحات کاربر را با هوش مصنوعی درک می‌کنند تا منطبق‌ترین محتوا را به اون نشان دهند. کسب‌وکارها باید محتوا را برای الگوریتم‌های هوش مصنوعی بهینه‌سازی کنند.

اهمیت شخصی‌سازی و ایجاد تجربه کاربری بی‌نقص

وقتی کاربر حس کند محتوا عملاً برای او و نیازش شخصی‌سازی شده، برند را هرگز از یاد نخواهد برد. محتوای شخصی‌سازی‌شده حالا دیگر به یکی از رکن‌های اساسی بازاریابی تبدیل شده است. منظور از شخصی‌سازی، چیزی فراتر از استفاده از نام کاربر در ایمیل‌ها و پیام‌ها تبلیغاتی است.

ایجاد محتوای اختصاصی برای کوچک‌ترین گروه‌های کاربری که به‌طورمستقیم نیازها و علاقه‌مندی‌های مخاطب را هدف قرار می‌دهد، او را برای اقدام نهایی آماده خواهد کرد. پیشنهاد انواع محصولات یا مقالات بر اساس سابقه جستجو یا روحیات و علاقه‌مندی‌ها نیز می‌تواند اثر مثبتی روی تجربه کاربر بگذارد.

شخصی‌سازی برای مخاطب هدف در بازاریابی از طریق آنالیز داده‌ها امکان‌پذیر است. برندها باید در تصمیمات‌شان داده‌محور باشند تا بیشترین قرابت با نیاز و سلیقه کاربر را تجربه کنند. شخصی‌سازی به‌شرط عدم نقض حریم خصوصی کاربر، حتی اگر منجر به سود مستقیم نشود، اعتماد ایجاد خواهد کرد.

تکنولوژی‌های واقعیت مجازی و واقعیت افزوده

کانتنت مارکتینگ هرچه باشد، بخشی از بازاریابی دیجیتالی است، بنابراین ظهور دستگاه‌های جدید دیجیتال روی آن تأثیر خواهد گذاشت. فناوری‌های واقعیت مجازی (AR) و واقعیت افزوده (VR) دو نمونه از جدیدترین پلتفرم‌ها هستند. شرکت‌های مختلف سراسر دنیا از این تکنولوژی‌ها برای تبلیغات و بازاریابی استفاده می‌کنند.

این تکنولوژی‌ها با ایجاد تجربه‌ای فراگیر برای مخاطب، تعامل او با محتوا را وارد مرزهای جدیدی کرده‌اند. با تولید محتوای بهینه‌سازی‌شده برای عینک‌های واقعیت مجازی، کاربران می‌توانند آشنایی با محصولات جدید و تست پیش از خرید را به شکل کاملاً نوآورانه‌ای تجربه کنند.

درحال‌حاضر دموها و تورهای واقعیت مجازی توسط برندهای پیشگام به مخاطبان ارائه می‌شود. برای مثال، شرکت ایکیا (IKEA) امکان شبیه‌سازی طراحی دکوراسیون خانگی مشتریان با استفاده از واقعیت مجازی را فراهم کرده است. از این طریق، تصمیم‌گیری مخاطب و ترغیب او به خرید راحت‌تر انجام می‌شود.

بازاریابی محتوایی؛ نفوذ به قلب و ذهن مخاطب در رقابت با برندهای بزرگ

تولید محتوا با هدف ترویج یک برند، جذب مشتری بالقوه و سودآوری حالا دیگر یک رویای بعید نیست. بازاریابی محتوایی علی‌رغم اصول و قوانینش حالا توسط هر کس قابل اجراست. کسب‌وکارها با هر ماهیت فعالیت و هر نوع محصول یا خدمات می‌توانند راهی برای مارکتینگ از طریق تولید محتوا ایجاد کنند.

از تولید محتوای سوشال در اینستاگرام گرفته تا انتشار مقاله روی یک سایت ساده یا حتی ساخت ویدیو در یوتیوب، همه اینها می‌توانند نقطه‌ای برای آغاز یک برند معتبر و درآمدزایی باشند. فقط کافی است مراحل بازاریابی محتوایی به‌درستی اجرا شوند.

هدف از انتشار این مقاله، ارائه پاسخی جامع به پرسش «بازاریابی محتوا چیست» است. ما می‌دانیم که در حوزه محتوا چه رقابتی وجود دارد اما با نگاهی به گذشته برخی از همین رقبا می‌توان نتیجه گرفت که برای شروع کار نیازی به زیرساخت گسترده و سخت‌افزار پیشرفته نیست.

حتی یک گوشی یا وبسایت معمولی نیز می‌تواند شروعی برای تبلیغ و درآمدزایی به روش‌های مختلف باشد. حالا دیگر با مراحل ایجاد استراتژی محتوایی آشنا شده‌اید و اهمیت آن چه برای شرکت‌ها بزرگ و چه برای فریلنسرها را درک کرده‌اید.

هر کسب‌وکاری که دارید، می‌توانید با انتخاب یک فرمت مناسب و سفارش تولید محتوا، کار خود را آغاز کنید. اگر هم دستی بر آتش دارید، از ترفندهای گفته‌شده استفاده کنید یا تجربیات ارزشمندتان را در بخش نظرات با ما و سایر خوانندگان به اشتراک بگذارید.

‫3 دیدگاه ها

  1. سلام وقت بخیر
    ممنون بابت بلاگ بازاریابی محتوان خیلی عالی نوشتید
    ای کاش تمام حوزه محتوا رو پوشش بدید در مورد همه بنویسید 💖

  2. سلام وقت بخیر
    ممنون بابت بلاگ بازاریابی محتوان خیلی عالی نوشتید
    ای کاش تمام حوزه محتوا رو پوشش بدید در مورد همه بنویسید 💖

  3. درود فراوان و خسته نباشید
    هر کس این بلاگ رو نخونه ضرر کرده .
    الان بعد خوندن این بلاگ میتونم بگم چقدر میتونم در کنم، اهمیت بازاریابی محتوایی رو.
    اینقدر زیبا توضیح دادید که بعد خوندن چند سایت رسیدم به اینجا و واقعا هم راضی ام که با سایت شما آشنا شدم .
    مرسی تسمینو <3

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *